ابراهیـم . . .
همیشـه قبل از مسابقات
دو رڪعت نمـــاز میخوند !
ازش پرسیدم چه نمازی میخونی؟
گفت: دو رڪعت نـماز میخونم و
از خدا میخوام یه وقت تو مسابقه
حـالِ ڪسی رو نگیـرم ...!
📚 "سلام بر ابراهیم"
#هـادی_دلهـا
#شهید_ابراهیم_هادی
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
✨
لینڪ پارت اول رمان در حال ارسال
رمان در حال تایپ #رویای_وصال ♥️🍃👇
https://eitaa.com/koocheyEhsas/414
🍃🌸ممنون از حضور گرمتون🌸🍃
╔═🌸🍃════╗
@koocheyEhsas
╚════🍃🌸═╝
#کلام_شهید
امروز وقت آن رسیده که زندگی حیوانی را به دور اندازیم و به ندای پیامبران و امامانمان پاسخ گوییم و برای آزادی از بند غارتگران شرق و غرب بپا خیزیم...
مرگ حق است چه خوب است که در راه خدا و در جهاد برای او باشد...
خدایا تو را شکر میکنیم که این راه را به ما نشان دادی و از تو میخواهیم مردم ما را در شناخت راهت یاری کنی...
🌹شهید فضل الله آقاباباگلی
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
47.mp3
7.48M
طوفان:
تنہا و بیڪس راه میفتم
با پای پیاده
تو این بیقرارے ها
آقا دلم هواتو کرده ...💔
گفتہ بودم دلبـــــرم بهتر کہ #چادر سر ڪند
ڪعبهے احرام من!
با " #چادرٺ " بانو ترے..😇
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
#خاطرات_شهدا
هر کس به اتاقش میآمد از پشت میز بلند میشد و در جلو فرد مینشست و کارهایشان را انجام میداد !
یک روز از او پرسیدم که چرا پشت میز ، کارهایش را انجام نمیدهد؟
با لبخند همیشگیاش گفت ،
برادر من ! ، میز ریاست یک حال و هوای خاصی دارد که آدم را میگیرد ، پشت آن میز من رئیسم و مخاطبم ارباب رجوع هست.
من میآیم این طرف و کنار مردم مینشینم ، تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم !
این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی میکنم....
#سردارشهیدمحمد_بروجردی
📕 یادگاران
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
بے تو....
اما!
بہ چہ حالے
من از آن ڪوچہ گذشتم........
#فریدنمشیری 🍂🍂
╔═☕️☕══════╗
@koocheyEhsas
╚══════📚📚═╝
پارت بسیار زیبای امروز تقدیم دوستان گلم.
بخونید و ان شاالله پرانرژی به کارای روزانتون برسید.😊
🍃♥️🍃♥️
#گمنامے
براے شهرت پرستها دردآور است،
وگرنہ همہ ے اجرها در
گمنامے است.
شهید آوینے🌹
✨إلهے هب لے ڪمال الإنقطاع إلیڪ✨
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
💙💚💛❤️💜💙💚💛❤️💜❤️💙
پارت های شب تقدیم شما😍
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
قابل توجہ خوانندگان گرامے #رمان_رؤیاےوصال
ما یڪ پرش زمانے حدودا یکسالہ داریم ڪہ در اون بہ مرور خاطرات و جریانات بعد آن میپردازد.
اتفاقات مهمے پیش می آید کہ زندگے حُسنا را تحت تاثیر قرار میدهد.
بازهم غیر قابل پیش بینے😁
حتما با ما همراه باشید با مابقے داستان حُسنا و طوفان 🌹
💫
وَ زیارٺ
همہ جا
آخرِ شَب مےچَسبد ...
#شبتون_امام_رضایے
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯