eitaa logo
ڪوچہ‌ احساس
7.4هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2هزار ویدیو
18 فایل
لینک کانال تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/826408980C73a9f48ae6
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹امام خمینی ره 🌹شب‏های قدر، اوج پر گشودن در فضای نیایش و بندگی، و نهایت شکوفایی رحمت الهی بر بندگان است. شب قدر، ساعت پذیرایی از مهمانانِ بزم حضور است. در شب قدر، رو به آینه محاسبه می‏‌نشینیم و چهره جان را بی‏‌غبار می‏‌بینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شست‏‌و شو می‌‏دهیم. شب قدر، شب گشودنِ سفره دل و ریختن اشک نیاز و فصل گریستن در آستان آفریدگار بخشاینده است. شب قدر باید تقدیر خویش را رقم بزنی و خویشتنِ جدید را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی 📚کتاب آداب الصلاه «آداب نماز» متن، ص 324 اللهمَّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌ِالفَرَج‌❤️ •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
🔰 شب قدر را قدر بدانید 🔺 رهبر انقلاب: امشب را که است، قدر بدانید. مشکلات عمومی مسلمین، مشکلات کشور، مشکلات شخصی‌تان و مشکلات دوستان و برادرانتان را با خدای خودتان مطرح کنید. به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید؛ به در خانه خدا - مسجد - بروید و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید. بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم. 1371/01/10 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
AUD-20210504-WA0022.mp3
1.82M
یک دستور العمل برای استاد فاطمی نیا •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
دعای افتتاح با صدای علی فانی(1).mp3
19.85M
🌿🌿دعای افتتاح🌿🌿 با صدای علی فانی •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بالم شکسته بود و هوایی نداشتم از دست روزگار رهایی نداشتم😞 بیهوده نیست عاشق گنبد طلا شدم مشهد اگر نبود که جایی نداشتم💔 سلام روزتون امام رضایی •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
ڪوچہ‌ احساس
💜☘💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜 💜☘💜 ☘💜 💜 #اختر #قسمت62 البته من خوب میدانستم که حرف ها
💜☘💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜 💜☘💜 ☘💜 💜 خوب به یاد دارم که روز قبل از مراسم خواستگاری آقا میرزا از تصمیمش منصرف شد و خواب دیدن ننه رباب را بهانه ی برای بر هم زدن این مراسم قرار داد اینطور که آقا میرزا تعریف کرده بود ، ننه رباب به خواب او رفته و از دست او ناراحت بوده است آقا میرزا هنگامی که سکینه برای نماز به مسجد رفته بود فرصت را برای صحبت با من غنیمت شمرد و به من گفت که او ننه رباب را دوست داشته و دیگر هرگز زنی مثل ننه رباب برای او پیدا نخواهد شد و اینکه او در حق ننه رباب خیلی بد کرده است و اکنون برای خوشحالی و رضایت روح ننه رباب هر کاری انجام میدهد البته من متوجه شده بودم که حرفی که به آقا میرزا درباره ی حلال نکردنش زده بودم نیز چندان در تصمیم او بی اثر نبوده است به هر حال اقا میرزا به زودی رهسپار سفر حج بود و میخواست که قبل از رفتن از همه ی کسانی که او را میشناسند حلالیت طلب کند و اما من که با به هم خوردن این ازدواج بسیار خوشحال بودم و حرف های آقا میرزا را درباره ی ننه رباب شنیده بودم به خاطر این لطف آقا میرزا تمام کینه ها و ناراحتی هایی که از او داشتم را به دست فراموشی سپردم آقا میرزا با تنها ماندنم در این خانه موافقت نمیکرد و میگفت اینکار باعث دامن زدن به حرف و حدیث های مردم میشود و تصمیم بر این شد که برای مدتی نزد خواهر بیوه و تنهای آقا میرزا یعنی عمه معصومه بروم ،او زنی پیر و شکسته بود که سالها در خانه ی کوچکش به تنهایی زندگی میکرد با این که زنی اخمو و عبوس بوداما من از رفتن به خانه ی او خوشحال بودم بنابر این اینبار نیز بقچه ام را برداشته و بعد از رهسپار شدن آقا میرزا به سفر حج به خانه ی عمه معصومه رفتم زندگی با عمه معصومه از چیزی که فکر میکردم بهتر بود او زنی با چهره ی عبوس و اخلاق تند بود اما قلبی بسیار رئوف و مهربان داشت گاهی با عمه معصومه به بازار میرفتیم و هر روز با هم برای خواندن نماز و قرآن به مسجد کوچک و قدیمی نزدیک خانه ی عمه میرفتیم و این کار از تفریحات روزمره ی ما به حساب می آمد. ماه رمضان شروع شده بود و من برای آقا میرزا دعا میکردم که به سلامت از سفر حج بازگردد زنان و مردان ثروتمندی که سواد نداشتند و از خواندن قرآن محروم بودند قرآن خیرات میکردند تا وسیله ی قرائت سایرین را تدارک دیده باشند (قرآن در زمان قاجار به صورت چاپی وجود نداشته و به صورت خطی استنساخ میشده است ) عمه معصومه نیز با اینکه ثروتمند نبود اما یک قرآن خیرات کرد و گاهی من به خواست عمه برای او با صدای بلند قرآن میخواندم در این روزها هر کسی که روزه نمیگرفت در دیدگاه مردم فردی بی دین و لا قید بود و خانواده اش با او بد رفتاری میکردند تا جایی که حتی ظرف غذای آن فرد روزه خوار را در کنار حوض خاک مال میکردند تا شاید آن فرد توبه کند و به روزه گرفتن ترغیب شود خیرات در زمان افطار نیز به قدری کار نیکویی بود که همه از هم سبقت میگرفتند و خرما و ترحلوایی که با نان بود یا آش و شله زرد را به رهگذران خیرات میکردند و اصلا رسم نبود که خیرات را به در و همسایه بدهند و خیرات فقط مخصوص نیازمندان و رهگذران و کارگران بود و محال بود که وقت افطار صدای فقیری بلند شود و چند نفر برای غذا دادن به او از خانه خارج نشوند در این ماه صیام شهر حال و هوای عجیبی به خود گرفته بود و شب ها رفت و آمد در شهر آزاد بود و اسم شب و بگیر و ببندی در کار نبود در مساجد بزرگ ناطقان معروفی سخن میگفتند و خیلی از مردم به این جلسات میرفتند تا مسایل دینیشان را بپرسند و حل کنند قوم و خویشان برای ثواب رساندن به یکدیگر سر افطار به منزل هم وارد میشدند و مثل اهل خانه افطار میکردند در شب های قدر مردم به مساجد و تکیه ها میرفتند و تا صبح به راز و نیاز میپرداختند و در روز بیست و هفتم به بچه ها جوراب نو میپوشاندند و آنها را به مراسم شب قدر می آوردند در این شبهای قدر من با دلی شکسته خدا را صدا میزدم و از او میخواستم که به من کمک کند عمه معصومه که گویی در این شبهای قدر پی به دلتنگی و غم درونی من برده بود با من مهربانتر شده بود و کمتر سگرمه هایش را در هم میکشید ☘💜 💜 ☘💜 💜☘💜 ☘💜☘💜 💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜 ☘💜☘💜☘💜☘💜 💜☘💜☘💜☘💜☘💜
امام می‌دانست که شما می‌شوی ناخدای با خدای انقلاب؛ وگرنه با دلی آرام و قلبی مطمئن نمی‌رفت... ♥️ •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
🔮 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
اسرار روزه _11.mp3
7.81M
▫️اکتشافات، رویاهای صادق، الهاماتِ غیبی، بشدت وابسته به سبک غذاخوردن انسان است. 💥کسی که بی محابا، غذا میخورد و اهل دریدگیِ شکم است، محال است به حریم خوابهای خوب و الهامات ملکوتی وارد شود. 🎤 •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈• @koocheyEhsas •┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•