هفت چیز بدون هفت چیز دیگر خطرناک است:
ثروت بدون زحمت
دانش بدون شخصیت
علم بدون انسانیت
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
تجارت بدون اخلاق
و عبادت بدون ایثار
#ماهاتما_گاندی
📚 داستان کوتاه
در مطب دکتر به شدت به صدا درآمد. دکتر گفت: «در را شکستی! بیا تو.»
در باز شد و دختر کوچولوی نه سالهای که خیلی پریشان بود، به طرف دکتر دوید: «آقای دکتر! مادرم!» و در حالی که نفس نفس میزد، ادامه داد: «التماس میکنم با من بیایید! مادرم خیلی مریض است.»
دکتر گفت: «باید مادرت را اینجا بیاوری، من برای ویزیت به خانه کسی نمیروم.»
دختر گفت: «ولی دکتر، من نمیتوانم. اگر شما نیایید او میمیرد!» و اشک از چشمانش سرازیر شد.
دل دکتر به رحم آمد و تصمیم گرفت او برود. دختر دکتر را به طرف خانه راهنمایی کرد، جایی که مادر بیمارش در رختخواب افتاده بود.
دکتر شروع کرد به معاینه و توانست با آمپول و قرص تب او را پایین بیاورد و نجاتش دهد. او تمام طول شب را بر بالین زن ماند؛ تا صبح که علائم بهبود در او دیده شد.
زن به سختی چشمانش را باز کرد و از دکتر به خاطر کاری که کرده بود تشکر کرد.
دکتر به او گفت: «باید از دخترت تشکر کنی. اگر او نبود حتما میمردی!»
مادر با تعجب گفت: «ولی دکتر، دختر من سه سال است که از دنیا رفته!» و به عکس بالای تختش اشاره کرد.
پاهای دکتر از دیدن عکس روی دیوار سست شد. این همان دختر بود! فرشته ای کوچک و زیبا!
از کتابفروشی پرسیدند:
وضع کسب و کار چگونه است؟؟
گفت: بسیار بد...!
چون آنهایی که پول دارند اهل مطالعه نیستند و آنهایی که سواد دارند پول ندارند!
❣قلـــب انسان
❣همانند حوضی است ڪه چهار
❣جویبارهمیشه آبشان درآن می ریزند...
💠اگر آب چهار جـویبار پاڪ باشد،
💠قلب انسان را پاڪ و زلال میڪنند
💠اما اگر آب یڪی یا دو
💠تا یا چهارتاے این جویبارها
💠آلوده باشند قلب را هم آلوده میڪنند.
💌جویباراول: چشم است
💌جویبار دوم: گوش است
💌جویبار سوم: زبان است
💌جویبار چهارم: فڪروذهن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
روز قشنگ دی ماهتون بخیر
زندگیت پر از #بـرکت
دلت پر از
نغمه ها ی خوش زندگی🍁
عصر گاهی
•━━━━•|•♡•|•━━━━•
⊰ • ⃟❤️྅ ⊰ • ⃟❤️྅
*ܣ_________________________________*
✿༻*
➕ شوهرش را "دکتر" خطاب میکرد، همانطور که با سرانگشتان ناخنهای
از ته گرفتهاش بازی میکرد، گفت: "دکتر ساعت ٧ از خواب بیدار میشود، دوش میگیرد، صبحانه میخورد، و بعد میرود بیمارستان، ناهار هم نمیآید،
شب حدود ١٠ از مطب برمیگردد، شامش را میخورد و تا ساعت ١١ تلویزیون میبیند، و بعد هم کتابی ورق میزند و میخوابد."
➕ لبخند تلخی رو لبهایش ظاهر میشود و میگوید: "مسواک میزند و بعد میخوابد".
میگوید تمام زندگی دکتر در همین سه خط خلاصه میشود،
دلم میخواهد بپرسم؛ "تو کجای این سه خط قرار داری؟"
➕ نمیپرسم، عادت به کنجکاوی ندارم، شنوندۀ خوبی هستم، امّا...
خودش میگوید: خیلی تنها هستم، میگوید با وجود اینکه تنها نیستم، خیلی تنها هستم. دست خودم را میگیرم میبرم توی جمع، باشگاه، کلاس نقاشی، انواع و اقسام کلاسهای روانشناسی، جاهایی که آدم زیاد باشد، تاتر، سینما، کنسرت، تمرین میکنم شبیه آدمهای دیگه باشم...
توی پارک با غریبهها حرف میزنم، حتی گرم میگیرم، مثل همین الان که با شما همصحبت شدم. حرف میزنم ببینم بقیه چطور زندگی میکنند، چطور تنهاییهایشان را پر میکنند، زندگیهایشان چقدر شبیه زندگی من هست، تنهاییهاشان چقدر...
➕ یادم میآید سالها پیش نوشتم: تنهایی اساساً از نبودن کسی شروع میشود که باید باشد امّا نیست.
اما انگار تنهایی برای بعضی از آدمها با بودن کنار آدم دیگهایی شروع میشود...
✍️: مریم سمیعزادگان
🌸🍃🌸🍃
خداوند به یکی از پیامبران خویش وحی نمود که به مؤمنین بگو:
«لا تلبسوا لباس اعدائی و لا تطمعوا مطاعم اعدائی و لا تسکلوا مسالک اعدائی فتکونوا اعدائی کماهم اعدائی»؛
لباس دشمنان مرا نپوشید، غذا های دشمنان مرا نخورید و روش های دشمنان مرا پیروی نکنید که اگر چنین کنید شما هم دشمنان من خواهید بود همچنان که آنان دشمنان من هستند.
تاثیر لباس در شخصیت انسان بسیار واضح است. تاثیر لباس اینقدر زیاد است که حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه در خطبه متقین، که صد و ده صفت مومنین را بیان می کند، می فرمایند دومین صفت، لباس آنهاست.
«فَالْمُتَّقُونَ … وَ مَلْبَسُهُمُ الاْقْتِصادُ»
لباس مستقیما روی شخصیت انسان تاثیر می گذارد.
شما اگر لباسی را بپوشید که برای یک انسان خوب، عالی و بزرگوار است تاثیر خودش را می گذارد.
همچنین اگر کسی لباسی بپوشد که برای فلان خواننده بدکاره آمریکایی است، بداند که رویش تاثیر می گذارد.
اندازه لباس هم تاثیرگذار است.
«من تشبه بقوم فهو منهم»؛ هر کس به قومی شباهت پیدا کند از آن قوم است.
چه دلش پاک باشد چه نباشد، کم کم به آن سمت گرایش پیدا می کند.
داستانک:
فرعون دلقکى داشت که از کارها و سخنان او لذت مى برد و مى خندید. روزى به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردى را دید که لباسهاى ژنده بر تن ، عبایى کهنه بر دوش و عصایى بر دست دارد.
پرسید: تو کیستى ؟ گفت : من پیامبر خدا موسایم که از طرف خداوند براى دعوت فرعون به توحید آمده ام . دلقک از همانجا بازگشت ، لباسى شبیه لباس موسى پوشیده و عصایى هم به دست گرفت ، نزد فرعون آمد. از باب مسخره و استهزاء تقلید سخن گفتن حضرت موسى علیه السلام کرد.
آن جناب از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامى که زمان کیفر فرعون و غرق شدن او رسید و خداوند او را بالشکرش در رود نیل غرق ساخت ، آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسى عرض کرد:
پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردى ، با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: اى موسى ! من عذاب نمى کنم کسى را که به دوستانم شبیه شود، اگر چه بر خلاف آنها باشد.
انوار_نعمانيه_ص٣٥٤
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتم ابراهیم خونه بوی دریا میده. گفت ماهی خریده بودم. گفتم ماهی مرده که بوی دریا نمیده! گفت هرچیزی موقع مرگ بوی جایی رو میده که دلتنگشه. گفتم یعنی اگر من بمیرم بوی تو رو میدم؟ سکوت کرد... سکوت کرد....
✍️: سیامک تقیزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل گلهای ترک خورده ی کاشی شده ام
بعدتو پیر که نه من متلاشی شده ام ...
🍁