✌️ #نقش_ما در انتخابات 5️⃣
😎 از تخریب کردن جلوگیری میکنم
✅ اختلاف نظر مانعی نداره
❎ تخریب یکدیگر، ذهن مردم و چهره مسئولان اشکال داره
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
12.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #تماشایی | یک ترس لازم
😉 ترسی که موجب پیشرفت انسان در زندگی است...
🍃 #درس_اخلاق_آقا
💫 نوجوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_Khamenei
🌕 فانوس نجات
✊ مبارزهای که امام محمدباقر علیهالسلام شروع کردند و هنوز هم ادامه دارد...
🤔 تا حالا فکر کردید که مبارزه فرهنگی یعنی چی؟
🏴 بهمناسبت شهادت امام باقر علیهالسلام
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
🌱 @Nojavan_khamenei
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم هفتم امام باقر علیه السلام
معجزهای از امام باقر (ع)
✅ ابوبصیر (که از شاگردان برجسته امام باقر (ع) بود و هر دو چشمش نابینا شدهبود) به حضور امام باقر (ع) آمد و چنین گفت:
آیا شما وارث پیامبر (ع) هستید؟
امام باقر: آری.
ابوبصیر: آیا پیغمبر اسلام وارث پیامبران پیشین بود و هرچه آنها میدانستند، میدانست؟
امام باقر (ع): آری.
ابوبصیر: روی این اساس، آیا شما میتوانید (مانند پیامبران) مرده را زنده کنید و کور مادرزاد را بینا نمائید و مبتلا به بیماری پیسی را درمان نمائید؟
امام باقر: آری میتوانیم به اذن خدا.
آنگاه امام باقر به ابوبصیر فرمود: (جلو بیا).
ابوبصیر میگوید: نزدیک رفتم، امام باقر (ع) دست بر چهره و دیدهام مالید، هماندم خورشید و آسمان و زمین و خانهها و هرچه در شهر بود همه را دیدم، آنگاه به من فرمود: (میخواهی اینگونه باشی و در روز قیامت در سود و زیان با مردم شریک گردی؟، یا آنکه به حال اول برگردی و بدون بازداشت به بهشت روی؟).
گفتم: میخواهم، همانگونه که بودم برگردم.
امام باقر (ع) بار دیگر دست به چشم او کشید و چشمان او به حال اول برگشتند.
ابوبصیر، این جریان را برای (ابن ابی عمیر) (یکی از شاگردان ممتاز امام) نقل کرد، ابن ابی عمیر گفت: (من گواهی میدهم که این حادثه حق و راست است، چنانکه روز، حق و راست است). (240)
#شهادت_امام_محمد_باقر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
eitaa.com/koodakAliAsghar
اطعام شیعیان
سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟
عرض کردم : نه .
حضرت فرمود: درهر سال چطور؟
عرض کردم : نه .
امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن بردهاى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد.
اصول کافى ، باب المصافحه
#شهادت_امام_محمد_باقر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
eitaa.com/koodakAliAsghar
✳️ انفاق جوانمردانه
حسن بن کثیر مىگوید:
از تهیدستى و جفاکارى برادران ایمانى نزد حضرت امام باقر علیه السلام شکایت کردم، حضرت فرمود: برادر بدى است برادرى که هنگام بىنیازیت به تو توجه داشتهباشد و زمان تنگدستى ات با تو قطع رابطه کند!
سپس به غلامش فرمان داد تا کیسهاى که هفتصد درهم در آن بود به من داد و فرمود: این را هزینه کن و هنگامىکه بهپایانرسید مرا خبر ده.
الارشاد، مفید: ۲/ ۱۶۶؛ روضه الواعظین: ۱/ ۲۰۴؛ بحار الأنوار: ۴۶/ ۲۸۷، باب ۶، حدیث ۶٫
📚الشیعه
#شهادت_امام_محمد_باقر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
eitaa.com/koodakAliAsghar
مهماندوستى عاشقانه
سلمى کنیز حضرت امام باقر علیه السلام مىگوید:
همواره برادران دینىاش بر او وارد مىشدند و از نزد او نمىرفتند مگرآنکه آنان را به پاکیزهترین غذا پذیرایى مىکرد و لباسى نیکو بر آنان مىپوشانید و درهمهایى به آنان مىبخشید! من به حضرت مىگفتم: بهسبب این دستودلبازى تهیدست مىشوى، حضرت پاسخ مىگفت:
اى سلمى! نیکى و حسنه دنیا جز صله به برادران دینى و کارهاى پسندیده نیست.
او هرگز از همنشینى با برادران خسته نمىشد و مىفرمود: میزان دوستى برادر دینى نسبت به خودت را، به آنچه در قلب تو نسبت به اوست بشناس. هرگز از او شنیده نشد که به سائل بگوید: اى سائل! در وجودت برکت باد، و نه اى سائل! این را برگیر! بلکه او مىفرمود: آنان را با بهترین نامهاشان بخوانید
کشف الغمه: ۲/ ۱۱۸؛ بحار الأنوار: ۴۶/ ۲۹۰، باب ۶، حدیث ۱۵٫
📚الشیعه
#شهادت_امام_محمد_باقر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
eitaa.com/koodakAliAsghar
🏝کار و کوشش
محمّدبنمنکدر مىگوید:
من گمان نمىکردم على بن الحسین علیه السلام جانشینى برتر از خود بنهد، تا آنکه پسرش محمّد بن على را دیدم و خواستم او را پند دهم ولى او مرا پند داد، دوستانش گفتند: امام علیه السلام به چه چیزى تو را پند داد؟
گفت: در ساعتى بسیار گرم به بخشى از نواحى مدینه رفته بودم، حضرت امام باقر علیه السلام را دیدم که مشغول کار بود، پیش خود گفتم: مردى از مردان بزرگ قریش در این ساعت با این حال در طلب دنیاست! سوگند مى خورم که او را قاطعانه موعظه کنم.
نزدیک او شدم و سلام کردم، نفس زنان جواب سلامم را داد. از شدّت گرما عرق از سر و رویش مى ریخت. به او گفتم: خدا کارت را به صلاح آورد، بزرگى از بزرگان قریش آن هم در این ساعت در طلب دنیاست، اگر مرگت از راه رسد و تو در این حال باشى چه مى کنى؟
❗️امام فرمود: به خدا سوگند اگر مرگم برسد و در این حال باشم بىتردید به من رسیده درحالىکه در طاعتى از طاعات خدا هستم که بهوسیله آن ارزش وجودم را از تو و از مردم حفظ مىکنم. من از مرگ زمانى مىترسم که مرا در رسد و من بر گناهى از گناهان باشم! گفتم: خدا رحمتت کند! خواستم تو را موعظه کنم تو مرا موعظه کردى.
الکافى: ۵/ ۷۳، حدیث ۱؛ الارشاد، مفید: ۲/ ۱۶۱؛ وسائل الشیعه: ۱۷/ ۱۹، باب ۴، حدیث ۲۱۸۷۲؛ بحار الأنوار: ۴۶/ ۳۵۰٫
📚الشیعه
#شهادت_امام_محمد_باقر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
eitaa.com/koodakAliAsghar
بردباری شگفت دربرابر نصرانى
مردى نصرانى مسلک به حضرت امام باقر علیه السلام از روى توهین گفت: تو بقرى!
حضرت فرمود: نه من باقرم.
گفت: تو پسر آن زن آشپزى،
فرمود: آشپزى هنر و حرفه اوست،
گفت: تو فرزند زنى سیاهچهره و بدزبانى!
فرمود: اگر راست مىگویى خدا او را بیامرزد و اگر دروغ مىگویى خدا تو را بیامرزد.
❇️ نصرانى بهسبب این برخورد بردبارانه مسلمان شد.
المناقب: ۴/ ۲۰۷؛ بحار الأنوار: ۴۶/ ۲۸۹، باب ۶، حدیث ۱۲٫
📚الشیعه
#شهادت_امام_محمد_باقر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
eitaa.com/koodakAliAsghar