D1737041T15487295(Web)-mc.mp3
3.05M
🏞باغبانی خوش سلیقه باغی سبز و خرم داشت. او بسیار پر انرژی بود و برای همین دوستانش به او پیر زنده دل می گفتند.
🌹پیر زنده دل در باغش گل سرخی داشت که خیلی دوستش داشت.
🔎موضوعات قصه
#بلبل
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
هدایت شده از ایران صدا
👦 #معرفی_پایگاه_کودک
📌 داستانی زیبا در مورد آلودگی هوا را می توانید در پایگاه کودک ایرانصدا بشنوید👇
🌐 B2n.ir/h96106
🔈🇮🇷 ایران صدا یک دنیای بزرگ شنیدنی
🆔 @iranseda
D1737095T15589244(Web)-mc.mp3
1.47M
🧔🏻♂مردی شکمش درد گرفت. پیش طبیب رفت.
👨🏻⚕طبیب او را معاینه کرد و از خوراکش پرسید.
🤔طبیب از مریض پرسید آیا دل درد تو سابقه هم داشته؟ گفت: نه.
طبیب گفت ایا چیزی خورده ای؟
مریض گفت: فقط نان سوخته خورده ام. مزه ی زغال داشت.
👁️طبیب دارویی را که نور چشم را زیاد می کند در چشم او ریخت. مریض عصبانی شد ...
🔎موضوعات قصه
#بیماری
#طبیب
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737216T14147106(Web)-mc (۱).mp3
10.39M
🕷️جرج، عنکبوت کوچولو، از آدم ها می ترسید.
🛌عنکبوت کوچولو در تختش خوابید اما خواب بدی دید.
😣جرج همیشه خیالبافی می کرد. او آدم ها را دوست نداشت. از آنها می ترسید.
🔎موضوعات قصه
#عنکبوت
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737215T14781342(Web)-mc.mp3
2.94M
👨🏻بازرگانی کارش فروش روغن بود. در همسایگی اش مرد فقیری خانه داشت.
👳🏻♂گاهی بازرگان کمی روغن به همسایه ی فقیرش می داد. مرد درویش هم فکر می کرد که او به همه ی همسایه ها روغن می دهد بنابراین قبول می کرد.
🔎موضوعات قصه
#خیال_بافی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت لاک پشت متحرک🤩🤩
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736970T13481926(Web)-mc.mp3
4.61M
🐇خرگوش زرنگی بود که می توانست از باد هم تندتر بدود.
😇خرگوش فکر میکرد که هیچ حیوانی به پایش نمیرسد. برای همین خیلی مغرور شده بود.
🐢خرگوش به جز لاکپشت با همه مسابقه داده بود.
🔎موضوعات قصه
#غرور
#خرگوش
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737095T14477322(Web)-mc.mp3
3.19M
👸🏻پادشاهی بود که دختری زیبا داشت.
🤔این دختر هیچ کس را به همسری قبول نمی کرد چون رازی داشت که کسی از آن خبر نداشت.
👵🏻ملکه از کنیزِ دخترش علت ازدواج نکردن دختر را پرسید.
🔎موضوعات قصه
#راز
#ازدواج
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737215T15054716(Web)-mc.mp3
3.77M
🦌آهو کوچولو داشت لب رودخانه آب می خورد که ببر از راه رسید.
🐅آهو کوچولو ترسید و نقشه ای کشید تا از دست ببر رها شود.
🚶♂او به ببر گفت: تو باید آدم بخوری تا سیر شوی.
🔎موضوعات قصه
#آهو
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرفره بسازیم 🥰🥰
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736909T14283141(Web)-mc.mp3
4.49M
🦅کلاغی بود و عقابی. کلاغ رو یه درخت لانه داشت و عقاب در بالای کوهی بلند.
😔کلاغ دوست داشت مثل عقاب پرواز کند اما نمی توانست.
🔎موضوعات قصه
#عقاب
#کلاغ
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737185T14208544(Web)-mc.mp3
4.09M
🧔🏻♂مرد خارکنی روزی با ناراحتی داشت از کوچه های ده رد می شد. محکم در خانه ی نصرالدین را زد.
👣نصرالدین عصبانی شد و پاهایش را به نصرالدین نشان داد و گفت: من کفش ندارم پاهایم زخمی شده. آمده ام تا فکری برایم بکنی.
🔎موضوعات قصه
#دزدی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736893T16656026(Web)-mc (۱).mp3
4.91M
🤴🏻در دوران قدیم پادشاهی زندگی می کرد که رابطه ی خوبی با مردم نداشت.
😄روزی پادشاه روی تختش تکیه داده بود و با اطرافیانش بلند بلند می خندید.
🔎موضوعات قصه
#پادشاه
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش کاردستی تابلوی درخت خوشگل رنگی رنگی 😍
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736894T14530115(Web)-mc.mp3
6.14M
🐴نصرالدین به یک خر خوب و کاری نیاز داشت.
🥷برای همین سوار خر پیرش شد و به بازار رفت دزدی که خر شده بود
🙂یک روز «نصرالدین» به بازار می رود تا یک خر جوان و سرحال بخرد.
🔎موضوعات قصه
#دزدی
#ملا_نصرالدین
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda