D1736600T15715945(Web)-mc.mp3
3.89M
🤔ضرب المثل ها، عباراتی هستند که معنایی پشت جملات و کلمات خود پنهان کرده اند و ذهن خلاق و کنجکاو شنونده از پس کلمات این معانی را متوجه می شود.
🏞زاغی در جنگلی زندگی می کرد و از باقی مانده شکار حیوانات دیگر تغذیه می کرد. روزی....
🔎موضوعات قصه
#راسو
#زاغ
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736492T13959260(Web)-mc.mp3
6M
🤴🏻ندیم غیبگوی پادشاهی در زمان های قدیم فکر می کرد که صورت و چهره زیبا هر کسی نشان دهنده خوبی و بدی اوست و به کارهای خوب و بد مردم کاری نداشت.
🦁پادشاهی بود که عاشق شکار کردن بود.
🔎موضوعات قصه
#زیبایی
#چهره
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737048T13757356(Web)-mc.mp3
9.77M
🐈 گربه ی آقای دیویس بی قراری می کرد.
👬والتر پسر داستان ما، دو دوست داشت به نامهای "دنی" و "دبی" آنها در نبود پدرشان در مغازه بودند و حیوانات خانگی شان را به مشتریان می فروختند.
🔎موضوعات قصه
#حیوان_خانگی
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1737102T14227288(Web)-mc.mp3
4.32M
🐶 سگ چوپان خیلی پیر شده بود و دیگر توان نداشت.
چوپانی بود که سگی پیر داشت.
🐕چوپان یک روز تصمیم گرفت که سگ بیچاره را ببرد و در جنگل رها کند و بعد از آن به فکر نگهبان دیگری برای گوسفندها و بز سیاه خود باشد ...
🔎موضوعات قصه
#نادانی
#سگ
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736550T15266272(Web)-mc.mp3
3.35M
🐝یکی از دو برادر حیوانات را شکار می کرد. زنبورها را آزار می داد.
😔 اما برادر سوم از آزار حیوانات ناراحت می شد.
🏞دو برادر بودند که تصمیم گرفتند از خانه ی خود دور شوند و در جنگل زندگی کنند.
🔎موضوعات قصه
#حیوانات
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی آسیاب بادی
#کاردستی
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1736551T16905028(Web)-mc.mp3
15.23M
👨🏻🦳پیرمرد فقیری، گرسنه و خسته بود.
🌳سرانجام زیر سایه ی یک دیوار نشست، از داخل بقچه اش تکه های نان خشک و سفتش را بیرون آورد.
🍗از دور بوی کبابی به مشامش رسید، بقچه اش را جمع کرد و به دنبال بوی کباب رفت و رفت تا به یک کبابی رسید...
🔎موضوعات قصه
#فقیر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda