@iransedaD1738251T14220618(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.77M
🏞در سرزمینهای دوردست یه جنگل سبز و زیبا بود.
🦁 یه شیر شجاع و باهوش به نام «موفاسا» سلطان اون جنگل بود و یه بچهشیر باهوش به نام «سیمیا» داشت.
🔎موضوعات قصه:
#شیر
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/u54409
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1738613T13492490(Web)-mc (۱).mp3
زمان:
حجم:
4.3M
🦁امروز میخوام داستان شیر رو تعریف کنیم.
دوست دارین شما هم بشنوین؟ پس با این داستان همراه بشین..
🔎 موضوعات قصه:
#شیر
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/u54409
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
@iransedaD1736564T14168373(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.62M
🌳شیر مهربانی بود که دریک جنگل حکمرانی می کرد.
🦁 این شیر برخلاف بقیه شیرها گیاهخوار بود و بسیار با حیوانات مهربان بود.
🐪 روزی شتری که راه خودش را گم کرده بود از جنگل سر درآورد.
🔎موضوعات قصه:
#مهربانی
#شیر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1736549T14686165(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.04M
🐴مرد خارکنی بود، که خری داشت و از خرش خیلی کار می کشید و درست و حسابی به حیوان غذا نمی داد.
🔎موضوعات قصه:
#خارکنی
#شیر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1736558T15128834(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.39M
🏞در جنگلی زیبا گروهی از حیوانات زندگی می کردند.
🦁 ولی شیری زورمند و ظالم هم در نزدیکی جنگل خانه داشت.
😥شیر ظالم در نزدیکی جنگل کمین کرده بود و هر روز یکی از حیوانات را می درید و می خورد.
🔎موضوعات قصه:
#شیر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1737095T14049176(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
6.17M
🏞جنگلی بود با حیوانات بسیار.
🦁شیری مهربان و عادل در آن جنگل زندگی می کرد.
🌿 شیر و حیوانات فقط از گیاهان استفاده می کردند و از گوشت جانوران نمی خوردند.
🔎موضوعات قصه
#شیر
#عدالت
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
@iransedaD1738381T14417512(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
5.54M
✊🏻در زمانهای قدیم خالکوبی روی بدن مرسوم بود.
🧔🏻♂جوانی برای خالکوبی پیش «اوستا» رفت و از او خواست تا نقش شیری را بر کتف او خالکوبی کند، اما نمیتوانست درد خالکوبی را تحمل کند... .
🔎موضوعات قصه
#شیر
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda