-800710911_1230354968.m4a
4.74M
نویسنده : صفیه عمادی
موضوع: محرم
اسم داستان: قلپ قلپ
کانال کودکانه شیعه کوچولو
@koodakanehe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپی از دلجویی سردار سلیمانی از دختر شهید مدافع حرم
🏴 به مناسبت سالروز شهادت حضرت رقیه سلاماللهعلیها
کانال کودکانه شیعه کوچولو
@koodakanehe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دق کردن دختر شهید مدافع حرم از شنیدن نحوه شهادت پدر🥀
کانال کودکانه شیعه کوچولو
@koodakanehe
شعر کودکانه 🏴شهادت حضرت رقیه (س) 🏴
🌟آی قصه قصه قصه،ای بچه های قشنگ
🌟برای قصه گفتن،دلم شده خیلی تنگ
🌟من حضرت رقیه،یه دختر سه ساله م
🌟همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م
🌟گل های دامن من،سرخ و سفید و زردن
🌟همیشه پروانه ها دور سرم میگردن
🌟از این شهر و ازون شهر آدمای زیادی
🌟میان به دیدن من،تو گریه و تو شادی
🌟هر کسی مشکل داره،میزنه زیر گریه
🌟مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه
🌟خلاصه ای بچه ها،اسم بابام حسینه
🌟به یادتون میمونه؟بابام امام حسینه
🌟پدربزرگ خوبم امیر مومنینه
🌟اون اولین امامه،ماه روی زمینه
🌟تو دخترای بابام از همشون ریزترم
🌟خیلی منو دوست داره،از همه عزیزترم
🌟مثل رنگین کمون بود النگوهای دستم
🌟گردنبند ستاره به گردنم میبستم
🌟یه روزی از مدینه،سواره و پیاده
🌟راه افتادیم و رفتیم همراه خونواده
🌟به سوی مکه رفتیم،تو روز و تو تاریکی
🌟تا خونه خدا رو ببینینم از نزدیکی
🌟چن روزی توی مکه موندیم و بعد از اونجا
🌟راه افتادیم و رفتیم به صحرای کربلا
🌟به کربلا رسیدیم،اونجا که دریا داره
🌟اونجا که آسمونش پر شده از ستاره
🌟تو کربلا بچه ها سن و سالی نداشتم
🌟بچه کبوتر بودم،پر و بالی نداشتم
🌟همیشه عمه زینب میگفت دورت بگردم
🌟به حرفای قشنگش همیشه گوش میکردم
🌟تو صحرای کربلا ما با غولا جنگیدیدم
🌟با اینکه تنها شدیم ولی نمیترسیدیم
🌟تو کربلا زخمی شد چند جایی از تن من
🌟سبدسبد گل سرخ ریخت روی دامن من
🌟بزرگا که جنگیدند با غولای بد و زشت
🌟ما توی خیمه موندیم،بزرگا رفتن بهشت
🌟گلهای دامن من از تشنگی میسوختن
🌟به گریه کردن من چشماشونو میدوختن
🌟تحمل تشنگی راس راسی خیلی سخته
🌟مخصوصاً اونجایی که خشکه و بی درخته
🌟دامنم آتیش گرفت مثل گلای تشنه
🌟به سوی عمه زینب دویدم پابرهنه
🌟خواستم که صورتم رو با چادرم بپوشم
🌟خوردم زمین در اومد گوشواره از تو گوشم
🌟غولا منو گرفتن،دست و پاهامو بستن
🌟خیلی اذیت شدم،قلب منو شکستن
🌟خلاصه ای بچه ها تو صحرای کربلا
🌟وقت غروب خورشید،شدیم اسیر غولا
🌟پیاده و پیاده همراه عمه زینب
🌟راه افتادیم و رفتیم،از صبح زود تا به شب
🌟تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه
🌟از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه
🌟توی خرابه شام ما رو زندونی کردن
🌟با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن
🌟فریاد زدم:«آی مردم،عموی من عباسه
🌟بابام امام حسینه،کیه اونو نشناسه؟»
🌟سر غولا داد زدیم،اونا رو رسوا کردیم
🌟تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم
🌟بابام یه شب به خوابم اومد توی خرابه
🌟گفت که:بابا حسینت میخواد پیشت بخوابه
🌟دست انداختم گردنش،تو بغلش خوابیدم
🌟خیلی شب خوبی بود،خوابای رنگی دیدم
🌟صبح که بلند شدم من،دیدم که یک فرشته م
🌟مثل داداش اصغرم،منم توی بهشتم
📗کتاب حضرت رقیه(س)،
شاعر:محمد کامرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچههای مهربونم
حرفای رقیه کوچولورو گوش کنید
کانال کودکانه "شیعه کوچولو "
@koodakanehe
#امام
❤️سلامی بسیار زیبا❤️
💐ﻓﺮﻣﻮﺩ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
ﺍﻭّﻝ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺩﻭّﻡ ﺑﻪ ﺷﻪ ﻧﺠﻒ ﺳﻼﻣﯽ ﺑﮑﻨﯿﻢ
ﺭُﺧﺴﺎﺭ ﻋﻠﯽ ﺷﯿﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺯﻫﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﻧﯿﻢ ﮐﺠﺎ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻭﺳﺖ
ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﺴﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺍﺯ ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺴﻤﻮﻡ ﺳﻼﻡ
ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﯽ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺩﮔﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺧﻮﻥ ﺧﻔﺘﻪ
ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﮔﻔﺘﻢ ﺯ ﺣﺴﯿﻦ ﭼﻮﻥ ﻧﮕﻮﯾﻢ ﺳﺠﺎﺩ
ﺁﻥ ﭘﺎﮎ ﺍﻣﺎﻡ ﭘﺎﺭﺳﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﭘﺲ ﺑﺎﻗﺮ ﻋﻠﻢ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻓﻀﯿﻠﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺻﺎﺩﻕ ﮐﻪ ﺭﺋﯿﺲ ﻣﺬﻫﺐ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﻮﺩ
ﺁﻥ ﺣﻨﺠﺮﮤ ﻋﻠﻢ ﻭ ﺿﯿﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﯾﺎﺩ ﺁﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﮐﺎﻇﻢ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ
ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺑﻪ ﭘﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺭﻭ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺸﻬﺪ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﮐﻦ ﻭ ﺑﮕﻮ
ﺩﺭ ﻃﻮﺱ ﻏﺮﯾﺐ ﺍﻟﻐﺮﺑﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﯾﺎﺩ ﺁﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺗﻘﯽِ ﺻﺎﺣﺐ ﺟﻮﺩ
ﻫﻢ ﻫﺎﺩﯼ ﻭ ﻋﺴﮑﺮﯼّ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﺑﯿﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﻣﻬﺪﯼ ﺑﺮﺳﯿﻢ
ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻨﯽ ﻭ ﻧﻮﺭ ﻫُﺪﯼ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
💐ﺍﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﻋﺮﺵ ﮐﺒﺮﯾﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﮔﺮ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﺍ ﺻﻠﻮﺍﺕ
کانال کودکانه "شیعه کوچولو "
@koodakanehe