eitaa logo
کودک خلّاق (بازی، کاردستی...)
103هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
18 فایل
کپی مطالب فقط برای مربیان مهد و والدین مجاز است. 📚 کتابفروشی ما: @child_book 🔴 رزرو تبلیغات: @t_madaranee ⬅️ ادمین ارسالی اعضاء: @Admin_koodakemaa
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر روز دوشنبه بعد از روز یکشنبه رسید روز دوشنبه از ته دل می خونم خدای مهربونم تو قلبای ما جاته یا قاضِیَ الحاجاتِه 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mahmoud Karimi - Ye Madine Ye Baghie.mp3
12.19M
🏴 علیه السلام (به روایتی) تسلیت باد. 🎤 حاج محمود کریمی یه مدینه یه بقیعه یه امامی که حرم نداره ❀ @stiker2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 شهادت علیه السلام تسلیت باد.🥀 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
✔️ مناسب 5 سال به بالا 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
بازی با آبپاش ✔️ مناسب ۳ سال بالا 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
✔️ مناسب کودکان زیر ۳ سال 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
کاردستی های ارسالی اعضای کانال 😊🌸 ❤️ هستی خانم مجاهد طلب ادمین ارسالی اعضا👇 🆔 @Admin_koodakemaa
از کودک بخواهید عکس را با تکه های خمیربازی کامل کند. ✔️ مناسب ۲ تا ۶ سال 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا خروسه و شهر بازی آقای خروس، در شهربازی حیوانات، صاحب یک چرخ‌دستی کوچک بود و بچه‌ها را در شهربازی می‌چرخاند، اما امروز، وقتی از خواب بیدار شد، سرش خیلی درد می‌کرد و تب داشت. اگر پیش بچه‌ها می‌رفت، آن‌ها هم مریض می‌شدند، اگر هم نمی‌رفت، دلش پیش بچه‌هایی بود که به آن‌ها قول داده بود امروز، آن‌ها را سوار چرخ‌دستی کند؛ اگر نمی‌رفت، آن‌ها حتما ناراحت می‌شدند. آقای کلاغ، مثل همیشه، لنگه جورابش را گم کرده بود. با خودش گفت: «شاید پیش خروس باشد.» رفت تا از او سوال کند که دید خروس بیچاره، بیمار و خیلی ناراحت بچه‌هاست. آقای کلاغ، آن‌قدر برای خروس ناراحت شد که جورابش را فراموش کرد و به آقای خروس گفت: «باید استراحت کنی تا خوب بشی. نگران بچه‌ها نباش. خب، یک روز دیگه، اون‌ها رو در شهربازی می‌چرخونی.» آقای خروس گفت: «من به اون‌ها قول داده‌ام و نمی‌خوام اون‌ها ناراحت بشن.» خروس، این را گفت و با درد، آب دهانش را قورت داد. آقای کلاغ، کمی قدم زد و بعد، با هیجان، به خروس گفت: «تو، اصلا نگران نباش و استراحت کن. من می‌تونم امروز، به‌جای تو، اون‌ها رو به گردش ببرم؛ خوبه؟» آقای خروس خیلی خوش‌حال شد و از آقای کلاغ خیلی تشکر کرد. آقای کلاغ، سریع، به شهربازی رفت. بچه‌ها، همه منتظر بودند تا سوار چرخ‌دستی شوند. آقای کلاغ، به هر کدام از آن‌ها، یک بادکنک زیبا داد و شروع کرد به آواز خواندن برای آن‌ها. آن روز، هم بچه‌ها گردش کردند، هم آقای خروس استراحت کرد و هم آقای کلاغ کاری کرد که آقای خروس، بدقولی نکرده باشد. 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 ذکر روز سه شنبه سه شنبه هم یه روزه نذار دلت بسوزه بازم خدا خدا کن نعمتاشو نگاه کن بگو فقط تو همین یا ارحم الراحمین 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
بوقلمون 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
ایده کاردستی هشت پا 🆔 @koodakemaa 〰〰〰〰〰〰〰
کاردستی ارسالی اعضای کانال 😊🌸 ❤️ نرگس خانم پروال ادمین ارسالی اعضا👇 🆔 @Admin_koodakemaa