کد شرکت کننده در پویش:
#۹۶
موهای سفید من
آرايشگر چنگ انداخت لای خرمن موهای بلندم و از بالای عینکش نگاهم کرد
- چکار کردی این دو ماه با خودت ؟ دسته دسته موهات سفید شده. یکی دو تا نیست. چند هزار تا هم بیشتره
لبخند تلخی زدم و گفتم:
- شش هزار و صد و پنجاه تاست. به تعداد کودکان شهید غزه.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۹۰
نام داستانک:
"تک ستاره"
وقتی میگفتی:《مامان، من تک ستاره آسمون قلب تو و بابایی هستم.》؛ دلمان غش میرفت.
حالا باید تو را به گور دسته جمعی بسپارم.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۱۰۰
نام داستانک:
«شهیدِ نو رسیده»
هنوز چشمانش آبستن اولین اشکِ بعد از آمدنش به این دنیا بود که صدای انفجاری مهیب، دلش را ترکاند و به استقبالِ لبخندِ بعد از شهادت رفت...
#یک_منتظر
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۱۰۰
نام داستانک:
«لی لی»
لی لی حوضک
لی لی حوضک
لی لی رفت آب بخوره، اما یک دفعه حوض آبی حیاط، قرمز شد، سرش را تا برگرداند مادر در قرمز آبی حوض فرو رفت.
فرشته اولی بغلش کرد
دومی چشمانش را بست
سومی نوازشش کرد
چهارمی اما سر در گم پرسید: چیشد؟
پنجمی : هیچ! کودکی دیگر در حوض افتاد...
#یک_منتظر
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۹۹
نام داستانک:
«عروسکهای سرخ»
در میان خرابهها، دنبال «هیا» میگردد تا عروسکش را نشانش دهد.
چند روز پیش، با عروسک «هیا»، کلی خندیده بودند.
دستان زخمی و کوچک «حور»، «هیا» را از زیر خروارها خاک، بیرون میآورد. «هیا» در حالی که گوشهای عروسکش را گرفته تا چیزی نشنود، به خواب ابدی رفته است.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۹۸
نام داستانک:
آخرین یادگار پدرم
درحال درس خواندن بودیم که آژیر خطر به صدا در آمد همه ناچار بودیم ، بدون کیف و دفتر فرار کنیم . همه تند تند می دویدند من هم به دنبال آنها ، که کفشم از پایم درآمد، نمیتوانستم کفشم را رها کنم چون پدرم برای تولدم گرفته بود . همه به پناهگاه رسیدند اما من زیر آوار ماندم....
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۷۰
نام داستانک:؟
تولد، تولد، تولدت مبارک.
موشک ها آسمان را ریسه کشیده بودند.
گره چفیه را باز کرد، این همه سنگ.
کادویش را خیلی دوست داشت.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۷۰
نام داستانک:
عاشقانه ها
_بابا.. دشمن خانه ما رو می گیره؟
_نه آلا جان، بابا قول میده.
خاک های خون بسته را از جسد پدر کنار زد. بابا سرش رفته بود، اما قولش نرفته بود.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۷۰
قد کشیدن
موشک، پشت موشک.
بچه ها توپ و دوچرخه را رها کردند.
بوی باروت عجب بزرگشان کرد.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۷۰
نام داستانک:
دریغ
علی اصغر بی آب.
فلسطین بی آب.
مگر مهریه مادر ارث حلال اولاد نیست؟!
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۷۰
نام داستانک:
کمتر از یک روز
اولین اذان را مادر در گوشش گفت.
از آسمان آتش بارید.
صبح نماز میت نوازد را خوانند.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش:
#۷۰
نام داستانک:
حسرت
_الو حلما... برا فواد کفش خریدم.نمی دونی با کفش، چقدر پاهاش خوشکل شده. دارم می برمش پارک.
از آسمان آتش بارید.
مادر هیچ وقت پای کفش دار پسرکش را ندید.
#کودک فلسطینی
🎤پویش بزرگ #کودکانفلسطینی
🇵🇸@koodakgaza