eitaa logo
کودکان فلسطینی
88 دنبال‌کننده
752 عکس
140 ویدیو
14 فایل
🔆پویش بزرگ داستانک پنج‌خطی ( پیامکی) با محوریت کودکان فلسطینی. از نویسندگان و هنرمندان محترم هم استانی درخواست می شود آثار مکتوب خود را با هشتگ #کودکان‌فلسطینی و با ذکر مشخصات کامل خود به دبیرخانه کانون نویسندگان به آی دی ایتا: @Kanonnevis ارسال نمایید.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️آخرین آغوش... فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
📸 وقتی چشم‌ها سخن می‌گوید … ▪️یک فریم عکس معنادار از کودکان غزه فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
با سلام طبق جلسه صبح امروز اعضای دبیرخانه پویش کودکان فلسطینی مقرر گردید، هر داستانکی که قبل از اعلام نتایج توسط نویسنده همراه با نام خود در فضای مجازی منتشر شود از دور جشنواره کنار گذاشته شود. از همه دوستان خواهشمندیم که پویش ها را به همین روش که در کانال آمده منتشر کنید. با تشکر دبیرخانه پویش کودکان فلسطینی فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
با سلام همراه باشیم با داستانک‌های ارسالی دوستان. امید است که با نشر مطالب کانال از دوستان حمایت نمایید. با تشکر دبیرخانه پویش بزرگ داستانک استان لرستان فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: نام داستانک:بازی جنگنده رسید. مادر گفت: " وقت قایم موشک است." کودک دوید و زیر پله‌ها قایم شد. ولی هیچ وقت پیدا نشد. فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: آوار خرس صورتی خاک آلود را در بغل گرفت و گفت: _ترسیدی؟! نترس من پیشتم. با انگشت های زخمی خرس را نواز ش کرد و بیشتر در آغوشش فشرد، لب هایش را به گوشش نزدیک کرد و گفت: _راستشو بگو، دخترکم هم اون زیر بود؟ خرس با یک چشم سالم مانده از بمب باران به زن خیره شد فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: داستانک: موشک‌ها بایستید، من بچگی نکرده‌ام. فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: #۲ نام داستانک: هدیه تولد تازه متولد شده بود. همه مهمان ها به خاطر شرایط بمباران های غزه می آمدند، هدیه تولد را می دادند و می رفتند. اما آخرین هدیه ، موشکی بود که کادو نداده، او را برد. فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: نام داستانک: چه مظلومانه کودکان در کوچه و خیابان ها روی ویرانه ها نشسته بود ند و با بغض به آسمان می نگریستند کسی چه میداند شاید به دنبال خدا می گشتند .! فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: نام داستانک: زندگی هفت ساله بود ،پرسیدم: پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را؟ سنگ درون مشتش را پرتاب کرد و گفت: شهادت را؛ پسری که پدر و مادرش هر دو شهید شده بودند. فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: نام داستانک: مثل همیشه گوش کوچه و خیابان های شهر پر بود از صدای رگبار و گلوله ، اما کودک بی تفاوت قاب عکس مادرش را سفت در دستان کوچکش می فشردو اشک ریزان همه جارا به دنبال او می گشت.! فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza
کد شرکت کننده در پویش: نام داستانک: با دیدن تانگ بی مها با به سمت عروسک دوید تا به خیال کودکانه اش اورا نجات دهد تانگ از کوچه گذشت عروسک بود اما دیگر اثری از کودک نبود.! فلسطینی 🎤پویش بزرگ 🇵🇸@koodakgaza