داستان کودکانه:
✨🕋پسر با ادب🕋✨
یکی از روزهای خوب خدا،امام صادق(ع)دوستانش را به مهمانی دعوت کرده بود.«عماربن حیان» هم در بین آنها بود.عمار به دوستش گفت:چه روز خوبی است.ما چقدر خوش بختیم که مهمان امام صادق(ع)هستیم.کاش پسرم اسماعیل را هم با خودم می آوردم.او خیلی امام را دوست دارد.جایش در اینجا خالی است.امام صادق(ع)با یک سینی میوه به اتاق آمد.سینی را جلوی آنها گذاشت و در کنارشان نشست.عمار رو به امام صادق(ع)کرد و گفت:«می خواستم اسماعیل را بیاورم.او پسر آرام و با ادبی است و خیلی شما را دوست دارد.به من هم خیلی نیکی می کند.» امام صادق(ع)با همان لبخند به سخنان عمار گوش کرد و گفت:«من هم پسرت اسماعیل را دوست داشتم اما حالا که گفتی به تو نیکی می کند او را بیشتر از قبل دوست دارم.
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بیاین_باهم_نقاشی_بکشیم😁🖌
نقاشی ساده اردک🦆
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
#تربیتی
✅ تو همیشه تلاشت رو می کنی.
به جای تشویق کردن دائمی کودک بابت کارهای ریز و درشتش بهتر است تلاش او را تشویق کنید.
«تو بهترینی»، «تو همیشه موفق می شی» و... این جملات باعث می شود که کودک ارزش خود را در گرو درست و کامل انجام دادن کارها بداند و حتی دچار اعتماد به نفس کاذب شده یا اضطراب و استرس کامل بودن تا ابد رهایش نکند چون گمان می کند اگر این کار را به بهترین نحو ممکن انجام ندهد دیگر ارزشی نزد شما نخواهد داشت.
👈 عوض این جملات بگویید؛ «تو همیشه تلاشت رو می کنی»، «اینکه اینقدر تلاش می کنی خیلی برای من ارزشمنده».
با این جمله ها ارزش تلاش کردن را به او می فهمانید نه صرفا برنده شدن و جلوافتادن از بقیه را.
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
#نیایش_صبحگاهی
#پنجشنبه6مهر1402
#درودهمراهان
ششمین روز هفته را شروع میکنم بنام خدایی که تنها شنونده ی منست ،
بنام او که ، رشته آرزوهایم را به درگاهش گره بسته ام.
بنام او که در دوردستها جست وجویش میکردم، ولی در خویش یافتم.
خدایا ! این روزهای پاییزی کمکم کن تا بیش از پیش از خویش بگریزم و به تو بپیوندم. دست هایم را بلند کرده ام، چقدر هوا بوی مناجات میدهد، تو نزدیک هستی ، تو در همه دقایق جاری هستی ، جریانی که تنم در موج موجش ، میلرزد.
معبود نازنینم ! به من بیاموز آنچه که صلاح من در آنست.
دستم را بگیر، در جهانی که دستها گرمای خویش را از یاد برده اند و نگاه ها جز به بهانه «داد و ستد»به روی کسی باز نمیشوند!
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈۰
✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
#کاردستی #هنر #آموزش
08-Besooy-e Dabestan.mp3
3.53M
آهنگ کودکانه:
در مورد دبستان
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
32.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلو_صدای اصلی_235794-mc.mp3
9.28M
#قصه_شب
🌸 فیلو
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
#کودک #قصه #بازی
🔸️شعر کودکانه:
قرآن و نماز
🌸ما بندهی خداییم
🌱امت مصطفاییم
🌸امام و رهبر ما
🌱باشد علی والا
🌸کتاب ما قرآن است
🌱که رهنمای جان است
🌸قرآن کلام خداست
🌱راه سعادت ماست
🌸آیین ما اسلام است
🌱کامل است و تمام است
🌸این دین آسمانی
🌱دینی است جاودانی
🌸کعبه که معبد ماست
🌱قبله و مقصد ماست
🌸نماز چون گذاریم
🌱رو سوی قبله آریم
🌸نماز رکن دین است
🌱شیرین و دلنشین است
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
داستان کودکانه
📚✏️مداد نق نقو✏️📚
یک مداد بود نق نقو، هر وقت مشق می نوشت می گفت: « وای چه قدر بنویسم. خسته شدم. از بس نوشتم، کمرم درد گرفت. » یک وقت هم می گفت: « چرا بنویسم نوکم کوچولو می شود. » مداد هر روز برای نوشتن یک نقی می زد و از نوشتن فرار می کرد. یک روز از توی دهان خانم جامدادی پرید بیرون. قل خورد و رفت گوشه ی میز گفت: « آخیش راحت شدم من که دیگر نمی نویسم. حالا هر کاری که دلم بخواهد می کنم. » بعد هم رفت و قل خورد از این سر میز و تا آن سر میز و غش غش خندید. فکر کرد که با کی بازی کند، که یک دفعه صدای مداد رنگی را شنید. قل خورد و رفت جلو و گفت: « منم بازی، منم بازی. »
مداد رنگی ها با تعجب به مداد نق نقو نگاه کردند و گفتند: « ما که بازی نمی کنیم، ما فقط داریم توی دفتر نقاشی می کشیم. » مداد نق نقو گفت: « خب منم نقاشی کنم. » مداد رنگی ها گفتند: « تو که مداد رنگی نیستی زود برو ما کار داریم. » بعد هم خندیدند و نقاشی کردند. مداد نق نقو توی دلش ناراحت شد. اما به روی خودش نیاورد و قل خورد و از پیش آن ها رفت آن سر میز.
آن سر میز، پاک کن داشت با مداد تراش حرف می زد. پاک کن را که دید خوش حال شد و گفت: « آهای پاک کن می آیی با هم بازی کنیم؟ »
پاک کن گفت: « چی بازی؟ » مداد نق نقو گفت: « من خط می کشم، تو روی خط ها راه برو. » پاک کن گفت: « باشه اما اگر من روی خط راه بروم که همه را پاک می کنم. » مداد باز هم نارحت شد. هیچی نگفت. مدادتراش که ایستاده بود و به حرف آن ها گوش می کرد، بلند گفت: « مداد جان، وایستا خودم با تو بازی می کنم. »
مداد قل خورد پیش مداد تراش. گفت: « راست می گویی با من بازی می کنی؟ » مداد تراش کفت: « معلومه که بازی می کنم. اما اول بگذار یک کم تو را بتراشم تا نوکت تیز شود بعد هم می آیم و با تو بازی می کنم. » مداد نق نقو تا این را شنید جیغی کشید و قل خورد، فرار کرد و رفت پیش جا مدادی قایم شد. مداد نق نقو قلبش تند تند می زد خیلی ترسیده بود همان جا نشست و زار زار گریه کرد. خانم جامدادی که همه چیز را دیده بود گفت: « عزیزم گریه نکن. » مداد گفت: « منو ببخش، من بی اجازه رفتم بیرون. » خانم جامدادی لبحندی زد و گفت: « بدو که دفتر کوچولو منتظر تو است. »
مداد نق نقو از آن به بعد هیچ وقت نق نزد.
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا