🔻یکی از مجروحان حادثه تروریستی کرمان به شهادت رسید
رئیس اورژانس کرمان:
🔹نازنین آچکزهی، یکی دیگر از مجروحان حمله تروریستی کرمان، بامداد امروز به شهادت رسید.
🔹شمار شهدای حمله تروریستی کرمان به ۹۵ نفر رسید.
🔹اکنون ۱۰ نفر از مجروحان این حادثه در بیمارستانهای کرمان و تهران بستری هستند.
📌 @koolebar_germi
#اطلاعیه ویژه #برادران
🔰 دوره اول خادمی در سامانه کوله بار بارگذاری گردیده است...
هم اکنون میتوانید بازه مورد نظر خود را انتخاب نمایید...
⚠️ با توجه به ظرفیت اختصاص یافته به شهرستانها در صورت عدم تکمیل ظرفیت قرعه کشی خواهد شد...
#خادم_الشهدا
#راهیان_نور
🆔 @koolebar_germi
🔺قابل توجه خادمین شهداء برادران و خواهران که تابستان امسال ۱۴۰۲ به طرح استانی بعنوان خادم رفته بودند.
🔸به اطلاع می رسانیم تعداد خادمین شهداء که به اردوگاه استانی در شمال غرب کشور جهت خادمی اعزام شده بودند برای این عزیزان سفر زیارتی مشهد مقدس در نظر گرفته شده است.
✅ لذا خادمین که می خواهند به سفر زیارتی مشرف شوند به موقع در استان در تاریخ ذکر شده حضور یابند . خادمین شهداء هم که نمی خواهند و یا بدلایلی نمی توانند حضور یابند سهمیه استفاده از مزایا از دست خواهد رفت.
🔹برای کلیه خادمین شهدا شهرستان گِرمی و انگوت هم که در برنامه های مختلف شهرستانی حضور داشتند پیگیر هستیم ان شاءالله این عزیزان هم از این مزایا بهره مند شوند.
التماس دعا
📌 @koolebar_germi
#شهید_یوسف_کلاهدوز
دایی یوسف، روی پیشانیاش دو تا خال داشت. یکی بزرگ و یکی کوچک. وقتی بچه بودیم ما را روی پاهای خود مینشاند و برای خنداندن ما میگفت: بچهها دکمه را بزنید. یکی از خالها را فشار میدادیم. او هم مثل آسانسور ما را بالا و پایین میبرد. به خاطر همین کارهایش بود که او را یک همبازی خوب میدانستیم.
به نقل از کتاب هالهای از نور
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@koolebar_germi
╰┅─────────┅╯
🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
مذهبی ها عاشقترند ...
وقتی به خانه می رسید، گویی جنگ را می گذاشت پشت در و می آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم....از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می گشت. با این حال سعی می کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی خواهید؟ بعد آستین بالا می زد و پا به پای من درآشپزخانه کار می کرد..ظرف می شست. حتی لباسهایش را نمی گذاشت من بشویم. میگفت لباسهای کثیفم خیلی سنگین است؛ نمی توانی چنگ بزنی. گاهی فرصت شستن نداشت. زود بر می گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می آورد، ما را می برد گردش.
#شهید_سید_محمدرضا_دستواره
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@koolebar_germi
╰┅─────────┅╯
47.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علی(ع) محور همه ارزشها