اگر در جستجوی امام زمان هستی، او را در میان سربازانش بجوی... الهی بدماء شهدائنا عجل لولیک الفرج 🌷 #لبیک_یا_مهدی @koolebar_azsh

🌷🇮🇷 به یاد روح الله ها و آرمان هایی که مردانه پای آرمان شان ایستادند... #شهید_روح_الله_عجمیان #شهید_آرمان_علی_وردی @koolebar_azsh

🌷🇮🇷 «آرمان روح الله تا همیشه پیروز است» پیروزمندترین انسان در دنیا و آخرت شهید است. #سردار_دلها به‌مناسبت ایام شهادت #شهید_آرمان_علی_وردی #شهید_روح_الله_عجمیان @koolebar_azsh

🌷🇮🇷 به یاد #شهدای_دانش_آموز آنانکه ممتاز مکتب مردانگی شدند... #کوله_بار_آذربایجان_شرقی @koolebar_azsh

#پوستر | فریاد میزنم فریاد میزنم برای همکلاسی هایم که در فلسطین، مظلوم اند ... #فرهنگی_رسانه_ای_کوله_بار_هوراند 🟩⬜🟥 ╭═━⊰🍁☫🍂⊱━═╮ 🌐@koolebar_horand_313 🌐@koolebar_azsh ╰═━⊰🍁☫🍂⊱━═╯

ارتباط نزديک دانش‌آموزان با پدر مدرسه شور خاصی به فضای مدرسه می‌داد تا اينكه ناظم سر صف اعلام كرد: «خدمتكار مدرسه ديگه پير شده، تا خدمتكار جديد می‌رسه يه كم رعايت كنيد». سكوت حياط مدرسه را فرا گرفت. در ذهن هيچ كس نمی‌رفت كه بابای مدرسه به خاطر كهولت سنش ديگر بين آنها نباشد. چند روز گذشت ديدند كه خدمتكار هنوز نرفته است، همه كنجكاو بودند ببينند آن شخص كيست كه شبانه به مدرسه می‌آيد كلاس‌ها را جارو و حياط را تميز می‌كند. شب پنجم نگهبانی دادند تا بفهمند اين كيست كه جوانمردانه می‌آيد و به بابای مدرسه كمک می‌كند؟ چراغ‌ها روشن می‌شود، ديدند عباس بابايی است. پيرمرد گفت: «عباس جان تو بودی مدرسه را تميز می‌كردی؟» شهيد بابايی در حالی كه سرش را پايين انداخته بود گفت: «كاری نكردم پدر جان، وقتی ناظم گفت شما را می‌خواهند اخراج كنند، گفتم كمكتان كنم تا پيش ما بمانيد». به یاد #شهید_عباس_بابایی 🌷🇮🇷 @koolebar_azsh

✍حاج‌قاسم‌میگفت: ازخدا‌یڪ‌چیز‌خواستم...!' خواستم‌ڪه‌خدایا‌اگر‌بخواهم‌بہ انقلاب‌اسلامۍخدمت‌ڪنم.. بایدخودم‌راوقف‌انقلاب‌ڪنم.. ازخداخواستم‌اینقدر‌ به‌من‌مشغله‌بدهد که‌حتۍفڪر‌گناه‌هم‌نڪنم.. 🌷@koolebar_tabriz

«پرچمت بالاست ای رمز جهاد» #سردار_دلها 🌷 @koolebar_azsh

پای درس شهدا... #شهید_عبدالحسین_برونسی 🌷🇮🇷 @koolebar_azsh

«خدایا! مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیه شان میکنم، ببـــــخش»🌱 • شهید دکتر مصطفی چمران🕊• #شهید_مصطفی_چمران🕊🌹 #کوله_بارخادم_الشهدا_شهرستان_بناب 💚🕊@koolebar_bonab