eitaa logo
کوله بار مازندران🚩
806 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
. . خادمیِ #شهدا ختمش باید بخیر باشدُ این بخیر شدن همان رسیدن به #خداست.. . ادمین بخش برادران: 🖋 @matin_glm ادمین بخش خواهران: 🖋 @zahraarze 📲 Instagram.com/koolebar_maz 💻 www.mazrahnoor.ir 🔗 https://zil.ink/rahiyan
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🔻 راهِ قدس ؛ مرد جنگ می‌خواهد و مرد جنگ نیز کربلایی است و کربلایی مَرد میدان عشق است و از سختیها و مشقات و سرباختن‌ها و جان دادن ها نمی‌هراسد ... 🌟 کلام شهید آوینی راه قدس از کربلا میگذرد. 📱  Instagram.com/rahian_maz 📲  @koolebar_maz 💻  www.mazrahnoor.ir
قلبم گرفت در تن این شهر پر گناه حال و هوای جمع شهیدانم آرزوست 📱  Instagram.com/rahian_maz 📲  @koolebar_maz 💻  www.mazrahnoor.ir
🔰 | شهید علی اکبر شیرودی:اگر برای احیای اسلام نبود، هیچوقت اسلحه بدست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است و به هیچ کدام از حزب ها و گروه ها وابسته نیست. 📱  Instagram.com/rahian_maz 📲  @koolebar_maz 💻  www.mazrahnoor.ir
در جمهوری اسلامی هرجا که قرارگرفتید آنجا را بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است . 📱  Instagram.com/rahian_maz 📲  @koolebar_maz 💻  www.mazrahnoor.ir
⭕️تا آخر بخوانید ✳️ یک داستان واقعی از خانمی شنیدم که نه حزب اللهی بود و نه چادری....! 🌴گفت روز ۱۳فروردین امسال طبق روال سالهای گذشته وسایل لازمه گردش را در ماشین جا بجا میکردم... پیر زن خوش رویی مقابل خانه اش در یک صندلی کوچک نشسته بود و ذکر میگفت با تسبیح...! ما همگی حرکت کردیم و رفتیم به طرف طبیعت که روز سیزده را بدر کنیم... برای اینکه به ترافیک طاقت فرسای عصر نخوریم یک ساعت به غروب مانده از پارک جنگلی به طرف خانه حرکت کردیم...! 🌸🍃وقتی که رسیدم به محله خودمان با کمال تعجب دیدم که همان پیر زن همسایه نشسته بر در خانه اش و مشغول پاک کردن برنج است... برایم عجیب بود، چون تنها روزی که هیچ کس در شهر نمی ماند، این پیرزن تنها نشسته بود و مشغول کارش بود... کنجکاو شدم و رفتم جلو و سلام کردم.. خیلی گرم سلامم را جواب داد و احوالم را پرسید... بدون مقدمه رفتم سر اصل مطلب و کنجکاوی ام را در حد یک سوال از پیر زن همسایه پرسیدم که: مادر جان چرا تنها نشستی؟ خب پاشو برو گردشی، تفریحی چیزی!! من از صبح که رفتم شما اینجا بودی تا حالا.....!! 💐پیر زن گفت دخترم بشین....! کنارش نشستم...! از کیف پول کوچکش که در بغلش گذاشته بود عکسی در آورد که دنیا بر سرم خراب شد. عکس چهار فرزند شهیدش را به دستم داد و یکی یکی اسمشان را با تاریخ شهادت و محل شهادت گفت برایم.... ماتم برده بود... دست روی عکس آخری گذاشت و گفت این عکس رضاست که میگن تو اروند غواص بود ولی هنوز از اون خبری نیست... 🍀گفت منتظرم شاید کسی بیاد و خبری بده...! بنده خدا پدرش سه سال پیش به رحمت خدا رفت... حالا منم و خودم تو این تنهایی، که منتظرم شاید از رضام خبری بیارن... محسن و احمد و صادق بهشت زهران ولی دلم پیش رضاست تا نیاد نمیتونم کاری کنم.. به خودم آمدم دیدم که صورتم خیس اشک هست و اصلا حواسم نبود که مادر هم مثل من غرق در اشک بود... رویش را بوسیدم و برگشتم خانه 👈و الان فهمیدم که من امنیت و عزت و تفریحم را مدیون مادرانی هستم که فرزندانشان را تقدیم کرده اند ... 📱  Instagram.com/rahian_maz 📲  @koolebar_maz 💻  www.mazrahnoor.ir
🔸فراخوان ارسال آثار به هجدهمین جشنواره استان مازندران 📌علاقه‌مندان می‌توانند آثار خود را در چهار بخش شامل: 🔸1- بخش در قالب شعر، داستان، عکس، عکس خبری، فیلم کوتاه، فیلم 100 ثانیه‌ای، فیلم مستند، فیلم‌نامه، نمایشنامه، نماهنگ، گروه سرود، پوستر، فضای مجازی، تحقیق و پژوهش، نقاشی، گزارش خبری، هنرهای تجسمی، کتاب، ایده‌های نو و ترانه 🔹2- بخش در قالب متن ادبی، دلنوشته، خاطره و عکس تلفن همراه 🔸3- بخش رزمندگان و شهدا در قالب فیلم 100 ثانیه‌ای از رزمندگان و خانواده شهدا 🔹4- بخش در قالب مقاومت، جهان سازی راهیان نور، کتاب و تحقیق و پژوهش برگزار می‌شود 📍علاقه‌مندان می‌توانید آثار خود را از طریق تارنمای سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری استان مازندران به آدرس www.mazrahnoor.ir و یا از طریق شبکه‌های اجتماعی به شماره 09114393494 ارسال کنند.
🔶 هجدهمین جشنواره استان مازندران
‎‏بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. بکُشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. ما از‏‎ ‎‏مرگ نمی ترسیم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید. 📱  Instagram.com/rahian_maz 📲  @koolebar_maz 💻  www.mazrahnoor.ir
🔰 | 📍 پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی حادثه تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ(علیه‌السلام) ✊🏻 ید واحده در برابر دست آتش‌افروز 🔻 داغ این جنایت جز با جستجو از سررشته‌ی این فاجعه‌آفرینی‌ها و اقدام قاطع و خردمندانه درباره‌ی آن، جبران نخواهد شد 🔍 متن کامل پیام👇 https://khl.ink/f/51230
کم کم دم غروب، حرم غرق شور شد صدها ملک ز سردرِ آن، در عبور شد یک "خانواده" آمد و خندان سلام داد صحن از نگاه عاشقشان در سرور شد "آغوش امن مادر" و "آرامش حرم" آسوده شد خیال پدر، رفت و دور شد پستی رسید وقت دعا در حریم امن در پیش بی‌دفاع، شجاع و جسور شد "زن" می‌فشرد "زندگی"اش را به سینه‌اش "آزادی" از نگاه عدو، لخت و عور شد با خون نشست بال شهادت به شانه‌‌اش آغوش، گرم و گرم! شبیه تنور شد وقتی گلوی نازک کودک شکسته شد صد تکه مثل تُنگ ظریف بلور شد شیر از کناره‌های لبش می‌چکید که چادر نماز، غرق به خون، غرق نور شد