اوائل ازدواجمان بود و هنوز نمیتوانستم خوب غذا درست کنم. یک روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم یوسف از سر کار بیاید. همین که آمد، رفتم سر قابلمه تا ناهار بیاورم ولی دیدم همهی سیبزمینیها له شده. خیلی ناراحت شدم. یک گوشه نشستم و زدم زیر گریه. وفتی فهمید برای چه گریه میکنم، خندهاش گرفت و خودش رفت غذا را آورد سر سفره. این قدر از غذا تعریف کرد که اصلا یادم رفت غذا خراب شده.
#شهید_یوسف_کلاهدوز 🕊🌹
حواست به جوونیت باشه ، نکنه پات بلغزه ؛
قراره با این پاها تو گردان صاحب الزمان (عج) باشی .
#شهیدحمیدسیاهکالی_مرادی
#گزارش_تصویری
♦️ تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ...!
🔸 افتتاحیه و تجهیز خادمین دانشآموزی یادمان طلائیه
🔹 پادگان شهید حبیباللهی یادمان بیتالمقدس
🔸 صبح روز دوشنبه ۱۶ بهمنماه ۱۴۰۲