هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
اینگونه نامنظم شدند👆
تا ما الان به راحتی در خانههایمان
نفس بِکشیم و به هم شب بخیر بگوییم
#شب_بخیر
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
💠 @bank_aks
هدایت شده از هر روز با شهدا
📸آمادهسازی مزار شهید نیلفروشان در گلستان شهدای اصفهان
ایکاش روزی هم نوبت مابرسه
اللهم ارزقنی...... ❤️😭
🌷@shahedan_aref
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
#قسمت_سيزدهم
#شهيد_مهدي_زين_الدين
بعد از مدتی آقا مهدی گفت " منطقه ی عملیاتی من دیگر جنوب نیست . دیگر نمی توانم بیایم اهواز . " گفت " دارم می روم غرب آنجا ها نا امن است و نمی توانم تو را با خودم ببرم . وسایلتان را جمع کنید تا برویم و من شما را بگذارم قم . " وسایل زیادی که نداشتیم .
آقا مهدی باکری با مهدی صحبت کرده بود که همسر بردارش ، حمید حالا که حمید شهید شده ، نمی خواهد ارومیه بماند . خانم شهید همت هم بعد از سه چهار ماه تصمیم گرفته بود بیاید قم . با آقا مهدی صحبت کرده بودند که شما که با قم آشنایید یک جایی برای ما پیدا کنید که مستقل باشیم . بعد آقا مهدی به من گفت " اگر موافقی یک جا بگیریم ، شما هم وسایلت را یک گوشه آن جا بگذاری . " بعد از دو سال دوره کردن شب های تنهایی در گرما و غربت اهواز ، دوباره به قم برگشتم .
دقیقاً روز عاشورا بود که آمدیم قم . مهدی فردا همان روز برگشت . آدم بعدها می گوید که به دلم آمده بود که آخرین باری است که می بینمش . ولی من نمی دانستم . نمی دانستم که دیگر نمی بینمش . آن روز خانه ی پدرشان یک مهمانی خانوادگی بود . من هم آن جا بودم . مهمان ها که رفتند ، من آن جا ماندم . یک ساعت بعد مهدی آمد . من رفتم و در را برایش باز کردم . محرّم بود و لباس مشکی پوشیده بودم . آمدم داخل و تا مهدی با خواهر و مادر و پدرش از هر دری حرف می زد ، از پیروزی ها ؛ از شکست ها . من تند تند انار دانه کردم . ظرف انار را بردم توی اتاق و کنارش نشستم و لیلا را گذاشتم بینمان . دم غروب بود . چند دقیقه همه ساکت شدند . حرف نزدن او هم مرا اذیت کننده نبود . لبخند همیشگی اش را بر لب داشت . دوتایی لیلا را نگاه می کردیم . بالاخره مادرش سکوت بینمان را شکست . به مهدی گفت " باز هم بگو ! تعریف کن . " مهدی با لحنی بغض آلود گفت " مادر دیگه خسته شده ام . می خواهم شهید شوم . " بعد رو کرد به من و لبخند زد . یعنی که این هم می داند . همه فکر کردیم خوب دلش گرفته خوب می شود . فردا صبح دوتایی قبل از اذان بیدار شدیم و رفتیم زیارت . خنکی هوای دم سحر و رفتن او هوای حرم را برایم غمگین کرده بود . وقتی داشتیم بر می گشتیم ، توی یکی از ایوان های حرم دو تا بچه ی پنج شش ساله ی عبا به دوش دیدم که با پدرشان نشسته بودند و جلویشان کتاب سیوطی باز بود . مهدی رفت و با پدر بچه ها صحبت کرد . بچه ها هم برایش از حفظ دو سه خط قرآن خواندند . بچه های جالبی بودند . مهدی آمد و مرا رساند دم خانه و رفت . این آخرین باری بود که دیدمش ..
🌸پايان قسمت سيزدهم داستان زندگي #شهيد_مهدي_زين_الدين 🌸
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
📌 تفاوت ترس ما و ترس امام
🔹اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم.
◇ دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحتهایش گوش میدادیم که یکدفعه ضربه محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشههای اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام.
◇ امام در همان حال که صحبت میکرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبتهایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد.
◇ همانجا بود که فهمیدم آدمها همهشان میترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛
◇ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز میترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه.
◇ او از خدا میترسید و ما از غیرخدا. آنجا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمیترسد.
✍ راوی: شهید ابراهیم همت
#امام_خمینی_ره
#شهید_محمدابراهیم_همت
#نماز
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
993.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴یک شاهکار زیبا از یمنیها
کاروان انگلیس و آمریکا در یک لحظه دود شدند
هدایت شده از بانک عکس دفاع مقدس
سردار شوشتری
با دیدن این عکس گفت:
عکس عجیبی است!
نشستهها پرواز کردند
ولی ما ایستاده ها ،
هنوز هم ایستادهایم !
کاشکی من هم توی این عکس
آن روز مینشستم ،
بلکه تا امروز "شهید" شده بودم!
#سردار_شهید_نورعلی_شوشتری
نفر اول ایستاده از سمت چپ در تصویر
در ۲۶ مهرماه ۱۳۸۸ در همایش وحدتِ اقوام
و مذاهب سیستانوبلوچستان حضور یافت
و براثر انفجار انتحاری یکیاز عوامل گروهکِ
ریگی به فیض شهادت نائل آمد.
#روحششادباصلوات
💠 @bank_aks
هدایت شده از کانال تبیین و روشنگری
مجاهد بزرگ یحیی السنوار دیروز ساعت ١٠:٣٠ صبح به شهادت رسید و عصر امروز پیکر او در داخل ساختمانی در جنوب نوار غزه کشف شد.
#وعده_صادق
#ایران_همدل
#تبیین و #روشنگری | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/550830581C3bbb082e4
هدایت شده از گوزل تبریزیم
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻لحظه بیرون آوردن پیکر #سردار_شهید_یحیی_سنوار توسط نظامیان اشغالگر در رفح
کانال ِگوزل تبریزیم پر بازدید ترین کانال خبری تبریز و آذربایجان شرقی در ایتا 👇👇
@gozal_tabrizim
@gozal_tabrizim
10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نظرم این کلیپ را در گوشی ذخیره کنیم و هر از چند گاهی نگاه کنیم و متذکر بشیم🤔🌷
🔴 افشین علا پس از انتشار نو سرودهاش درباره نماز جمعه نصر نوشت: باخبر شدم که حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از خواندن شعر اخیرم پیرامون حماسهی جمعهی نصر، خطاب به این فرزند کوچک خود نوشتهاند:
"قوی، زیبا و استادانه است. کاش شأن نزولش این حقیر نبودم. به هرحال وظیفه داشتم تشکر کنم." 🥺
👇👇👇
#کانال_رسمی_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات
┏⊰✾✾⊱━━━─»»»━━┓
🆔 @mobahesegroup
┗━━─»»»━━━⊰✾✾⊱┛
https://eitaa.com/joinchat/1402208256Cb57404510b