eitaa logo
کوثر
205 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
12 فایل
در صورتیکه علاقمند به فعالیت در کانال و ارسال مطالب هستید به بنده پیام بفرستید @seyedhadi6
مشاهده در ایتا
دانلود
مجاهد بزرگ یحیی السنوار دیروز ساعت ١٠:٣٠ صبح به شهادت رسید و عصر امروز پیکر او در داخل ساختمانی در جنوب نوار غزه کشف شد. ‌‌‌ و | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/550830581C3bbb082e4
هدایت شده از  گوزل تبریزیم
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻لحظه بیرون آوردن پیکر توسط نظامیان اشغالگر در رفح کانال ِگوزل تبریزیم پر بازدید ترین کانال خبری تبریز و آذربایجان شرقی در ایتا 👇👇 @gozal_tabrizim @gozal_tabrizim
10.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نظرم این کلیپ را در گوشی ذخیره کنیم و هر از چند گاهی نگاه کنیم و متذکر بشیم🤔🌷
🔴 افشین علا پس از انتشار نو سروده‌اش درباره نماز جمعه نصر نوشت: باخبر شدم که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از خواندن شعر اخیرم پیرامون حماسه‌ی جمعه‌ی نصر، خطاب به این فرزند کوچک خود نوشته‌اند: "قوی، زیبا و استادانه است. کاش شأن نزولش این حقیر نبودم. به هرحال وظیفه داشتم تشکر کنم." 🥺 👇👇👇 ┏⊰✾✾⊱━━━─»»»━━┓ 🆔 @mobahesegroup ┗━━─»»»━━━⊰✾✾⊱┛ https://eitaa.com/joinchat/1402208256Cb57404510b
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر انقلاب: کشوری به بدی دولت سعودی من سراغ ندارم. ‌‌‌ ┄┅═✧☫✧═┅┄ 🔻 🆔️@hezboollah110
هدایت شده از با حاج حسین کاجی
🔴 روایت رسانه های اسرائیلی از نحوه شهادت یحیی سنوار ۱_دیروز ساعت ۱۰صبح یکی از نیروهای گردان ۴۵۰فردی مشکوک را که در حال خروج و ورود به یکی از ساختمان های تل السلطان در رفح است، شناسایی کرد. این نیرو ساختمان را به ژنرال نشان داد و نیروها به تدریج بر اساس وجود مسلحین شروع به حرکت به سمت هدف کرد. ۲_ تقریباً در ساعت ۱۵:۰۰ که نیرو تانک ها و نیروهای پیاده را فعال کرد، 3 نفر که از یک پهپاد در حال حرکت استفاده می کردند و از خانه ای به خانه دیگر می رفتند شناسایی شدند. با فهمیدن مسلح بودن اینها به سمت -نها تیراندازی کردند که زخمی شدند و شروع به متفرق شدن کردند. ۳_ گروه سنوار تقسیم شد. او وارد یک ساختمان شد و بخش دیگری از گروه وارد ساختمان دیگری شد. السنوار به طبقه دوم رفت و نیروهای تانک گلوله ای به سمت آن ساختمان شلیک کردند. ۴_ فرمانده یک دسته از گردان ۴۵۰ مشغول عملیات چک کردن ساختمانی که السنوار در آن قرار داشت، شد که دو نارنجک به سمت او و نیروهایش پرتاب شد و پس از آن ارتباط آنها قطع شد و برای ادامه عملیات با پهپادها بازگشتند. ۵_ نیروها یک پهپاد دیگر آوردند و دیدند که یک نفر (که بعداً مشخص شد السنوار است) از ناحیه دست مجروح شده و نقاب زده بود. سنوار در اتاق نشسته بود و سعی کرد یک چوب را به سمت پهپاد ارتش اسرائیل پرتاب کند. بعد از این اتفاق یک گلوله دیگر تانک به سمت او شلیک کردند. ۶_ دفعه بعد که نیرو برای بررسی وارد شد همین امروز صبح بود و فقط وقتی وارد شدند و اجساد را دیدند - متوجه شدند که بین یکی از اجساد و یحیی السنوار شباهت وجود دارد. ⚫️شهادت مجاهد خستگی ناپذیر یحیی سنوار تسلیت ــــــــــــــ 🌲 کانال با حاج حسین کاجی را به دیگران معرفی کنید،👇 ‎‎‌@bahajhosseinkaji
هدایت شده از قول سدید
پیش از این خواستند استاد مصباح یزدی را هدف گلوله اربابانشان قراردهند ولی کور خوانده اند و نمی فهمند که: ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست! عرض خود می بری و زحمت ما می داری! https://eitaa.com/sokhanesadeed
1000045151 (645×849)
هدایت شده از قدم اول جهاد تبیین
29.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیشاپیش از عالی جنابان بای 🖐 دن، ترامپ ، نتان 🐕‍🦺 یابو و سرکار خانیم کامالا حریص بابت انتشار این کلیپ خبری پوزش می طلبیم. انشاءالله در عملیاتهای آتی وعده صادق از شرمندگی تان حتما در می آئیم. ⭕️ وحشت صهیونیست‌ها و آمریکا از کشف یک معدن در ایران 🔴 رهبری نظام وقتی می‌گوید به آینده خوش بین هستم بیشتر از همه خبر دارد
هدایت شده از 😍سئوگیلی لر😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدمالک رحمتی🖤🖤 همیشه جاودانه خواهی ماند🥀🥀😔😔😔😔😔 @sevgililarr
پرونده قضایی غم انگیز⚖ 😨 با یکی از مراکز مشاوره قوه قضاییه  برای حل اختلاف بین زوجین همکاری میکنم. یه خانم جوانی به بنده رجوع کرد ، میخواست طلاق بگیره، گفتم شرمنده ،بنده در طلاق کسی کمکی نمیکنم. گفت پس راهنمایی ام کنید، قبول کردم. مردد بود طلاق بگیرد و یا راه حلی برای تنفری که از همسرش داشت پیدا کند. موضوع از این قرار بود که ایشان بچه ۶ ،۷ ماهه ای داشت دختر ،خیلی ناز و زیبا و شیرین. گفت: زندگی خوبی با همسرم داشتیم ،آدم معتقد و نماز خون و ... است. یک روز آمد خونه و گفت ی رنگ مویی دیدم بیرون خیلی قشنگ بود ،چون بهش اطمینان داشتم که خیلی چشم پاک و آدم درستی است و همه حرفهایش را به من میگفت ، گفتم خب چه رنگی بود ،گفت نمیدونم دقیقا توش رگه های طلایی و رنگ عجیبی بود، خلاصه نشستیم با همدیگه سرچ کردیم رنگ موها را دو تاش را انتخاب کرد بهم نزدیک بود ،گفتم باشه فردا میروم موهام را این رنگی میکنم. فرداش رفتم آرایشگاه نزدیک خونه مون و گفتم موهام را این رنگی کن . خیلی خوشحال ی شام عالی براش درست کردم ،کمی آرایش و میز چیدم با شمع و سالاد تزیینی و ی لباس خوب... منتظر شدم اومد ،تا من را دید گفت خوشگل شدی ولی اون رنگی که من دیدم نیست، گفتم بهانه نگیر ،بیا شام بخوریم و بیهوده زندگی را تلخ نکن. گفت باشه یکهفته ای گذشت گفت یکی از دوستهام گفته ی آرایشگاه  خوبی خانمش میره ،بیا برو آنجا. قبول کردم و رفتم اونجا و عکس رنگ را نشون دادم. به خانمه گفتم این پلیت رنگ را بیار بیرون خودش انتخاب کنه. بنده خدا پذیرفت. رنگ و همسرم با کلی وسواس انتخاب کرد و .... اینبار موند تو ماشین دخترم را نگه داشت و بعد با هم رفتیم خونه بعد آرایشگاه. باز تا موهام را دید ،گفت نه، اون نیست خیلی ناراحت شده بودم گفتم برو ، همون خانم را پیدا کن. و دعوای لفظی و چند روز قهر و .... گذشت ،دو هفته بعد گفت بیا بریم ی جای دیگه .‌.. گفتم اون آرایشگاه گرونه ما تو اجاره خونه موندیم. چند روز بعد آمد و گفت باشه ی وام گرفتم ،فهمیده بودم اون مو مش هم داشته و... رفتیم یک جای گرونتر ،خدایا خودت کمک کن آرایشگر گفت نمیشه باید رنگهای قبلی بیاد پایین و... دو ماه صبر کردم و رفتم دو باره که نه چند باره.. این مدت خونمون شده بود دعوا خونه. دیگه اون عشق و گرمی تو زندگیمون نبود. ی شب گریه کردم ،اون هم با من گریه کرد و عذر خواهی و ... خواهش کرد برای آخرین بار. رفتم آخرین بار ، ......با پول وام و .... بماند. وقتی من را دید شروع کرد به داد و بیداد ، و عصبانی و اینکه تو دیگه کی هستی و من با تو چکنم و .‌.همینطور فریاد کشان ، برای اولین بار پرتم کرد کنار اتاق، دخترم تو بغلم بود ،از دستم افتاد و خورد به لبه مبل جهیزیه ام..... بچه شوک شده بود، فقط فریاد میزد ،نمیتونستم آرامش کنم، بچه ام تازه راه افتاده بود ،کفش بوق بوقی براش گرفته بودم .... پاهای خوشگل دخترم درد گرفته بود انگار .... رفتیم اورژانس بیمارستان و آرامش بخش و ... فردا و فردا و فردا ،بچه ام  آزمایشگاه و دکتر متخصص و... آخرش گفتند قطع نخاع شده. به من بگو با بچه قطع نخاعی کجا برم. من شوهرم را دوست داشتم ،اون هم. آتیش به جونش بگیره اونکه موهاش را آنطوری رنگ کرده بود و تو خیابان نه نه ،همه اش تقصیر شوهرمه دیگه لال شده، فقط اشک میریزیم ازش متنفرم نه دوستش دارم بچه ام را چکنم تو را خدا بگو طلاقم بده همه جوره حرف میزد، مضطر بود. من فقط اشک میریختم و به چهره معصوم دخترش نگاه میکردم. نمیدونستم چی بهش بگم.چشمهای پریشان خودش و شوهرش و پاهای قشنگ دختر کوچولو با کفش بوق بوقی. خانم بی حجاب میدانی با موهای پریشانت ،چند تا زندگی را پریشان کردی؟ حالا  هی بگو منفعت حجاب چیه؟ حواسمون هست؟⁉️‼️❓‼️ https://eitaa.com/joinchat/4229431345C0ef3f2e2e1