eitaa logo
«🌹حوزه علمیه خواهران کوثر🌹"سلام الله علیها" فرخشهر»‌
55 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.8هزار ویدیو
739 فایل
«بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» 📃این کانال درجهت تولید محتوای فرهنگی واجتماعی بصیرتی و اطلاع رسانی و اخبار طلاب مدرسه علمیه کوثرسلام الله فرخشهرراه اندازی گردیده است. https://eitaa.com/joinchat/1505230912Cf0e95a3f0d
مشاهده در ایتا
دانلود
4_1149911174913982504.mp3
1.78M
💠 ✳️تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن ... 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح) دعای خواندی، مقدراتت عوض میشود...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 عبرت‌های عاشورا (قسمت سوم) ⁉️ چه شد که بیست سال بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه‌الصلاة‌و‌السلام در همان شهری که او حکومت می‌کرد، سرهای پسرانش را بر نیزه کردند و در آن شهر گرداندند؟ 💢 کوفه یک نقطۀ بیگانه از دین نبود؛ کوفه همان جایی بود که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بازارهای آن راه می‌رفت، تازیانه بر دوش می‌انداخت، مردم را امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر می‌کرد؛ تلاوت قرآن در «آناءَ اللَّیلِ وَ اَطرافَ النَّهارِ»، از آن مسجد و آن تشکیلات بلند بود. 😔 این همان شهر بود که پس از گذشت سال‌هایی نه‌چندان طولانی، در بازارش دختران و حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با حالت اسارت می‌گرداندند. ⁉️ در ظرف بیست سال چه شد که به آنجا رسیدند؟ ⁉️ چه شد که به چنین مرحله‌ای رسیدند؟ 👈 این، آن است. ما باید این را امروز مورد توجه دقیق قرار دهیم. ۱۳۷۱/۴/۲۲ 📚 حلقۀ سوم انسان ۲۵۰ساله/ فصل سوم/ ۴۵. عبرت‌های عاشورا
🎬 عبرت‌های عاشورا (قسمت سوم) 📱نسخه مناسب استوری در شبکه‌های اجتماعی 📚 حلقۀ سوم «انسان ۲۵۰ساله»
40.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀📣📣 تا روز_اربعین 💠💠💠به نیت ♦️سلامتی آقا امام زمان و تعجیل در فرجشان، ♦️آمرزش اموات ،شفای بیماران ،♦️رفع گرفتاری ها و♦️ عاقبت بخیری همه ی مسلمین و مسلمات و جوانهای کشورمان♦️سلامتی رهبر معظم انقلاب و همه خادمین به اسلام و قرآن 📣📣📣🏴🏴🏴🏴 ۱۴۰۱ #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بیانات امام خامنه ای درباره چرایی به دار کشیدن شهید شیخ فضل الله نوری رحمت الله علیه
🔲◾️▪️ ١١ مرداد ١٢٨٨ در تقویم شهادت شیخ رحمة الله عليه 🏴دستگیری شیخ فضل اللّه نوری و محاکمه ▪️بعد از فتح تهران، مخالفان شیخ فرصت را غنیمت شمرده، واهمه خود از روشنگری های شیخ را در میان سردمداران حاکم مطرح ساختند. ▪️در منزل سپهدار تصمیم به اعدام شیخ گرفته شد. یپرم خان بر جنایت اصرار داشت و سپهدار راضی بود و سردار اسعد هم سکوت کرد. روز یازدهم رجب ١٣٢٧ ق هشتاد نفر از مجاهدان مسلح ارمنی به منزل شیخ هجوم بردند و خانه را محاصره کرده، پشت بام ها را اشغال کردند.   شهادت ▪️نادعلی، پیشکار مخصوص شیخ، می گوید: در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یوسف خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. سواران مجاهد دور درشکه را گرفته و یکسره شیخ را به اداره نظمیه در میدان توپخانه بردند و در ضلع شرقی عمارت نظمیه زندانی کردند. ▪️بعد ازظهر سیزده رجب، شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن، شیخ ابراهیم زنجانی شروع به محاکمه کرد. ▪️جالب اینجاست كه وقتی محاكمه صورت می گرفت، در بیرون مشغول آماده سازی جایگاه اعدام وی بودند. هنگامی كه می خواستند او را برای اعدام ببرند، اجازه ی خواندن نماز عصر را به وی ندادند و ایشان را به سوی جایگاه اعدام راهنمایی كردند. وقتی به در نظیمه رسید رو به آسمان كرد و گفت: افوّض امری الی الله ان الله بصیر بالعبادو حدود یك ساعت و نیم به غروب روز سیزده رجب ١٣٢٧ قمری بود. وقتی به پایه ی دار نزدیك شد، برگشت و مستخدم خود را صدا زد و مهرهای خود را به او داد تا خرد كند، مبادا بعد از او به دست دشمنانش بیفتد و برای او پرونده سازی كنند. پس از آن عصا و عبایش را به میان جمعیت انداخت و روی چهارپایه رفت و قریب ده دقیقه برای مردم صحبت كرد و فرمود: ▪️خدایا، تو خودت شاهد باش كه من آنچه را كه باید بگویم به این مردم گفتم خدایا تو خودت شاهد باش كه من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد كردم، گفتند قوطی سیگارش بود. ▪️خدایا تو خودت شاهد باش كه در این دم آخر باز هم به این مردم می گویم كه مؤسس این اساس لامذهبین هستند كه مردم را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است. محاكمه ی من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمد بن عبدالله(ص). آن گاه عمامه  را از سر برداشته و فرمود: از سر من این عمامه را برداشتند، از سر همه بر خواهند داشت. ▪️در آستانه ی اعدام یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید و او در جواب فرمود: ▪️دیشب رسول خدا را در خواب دیدم، فرمودند:  فردا شب مهمان منی. من چنین امضایی نخواهم كرد. ▪️طناب دار به گردن وی انداخته شد و لحظاتی بعد پیكر بی جان وی برفراز دار باقی مانده بود. دسته موزیك شروع به نواختن كرد و مردم از جمله پسر شیخ كف می زدند و شادی می كردند و چه بی احترامی هایی كه به جنازه ی شیخ نكردند. پس از این که آقا، جان تسلیم کرد، دسته موزیک نظمیه پای دار آمد و همان جا وسط حلقه شروع کرد به زدن. مجاهدین با تفنگهایشان همین طور می رقصیدند. شنیدم که بعضی ها می گفتند: "شیخ فضله به درک رفت!" از بالای ایوان نظمیه یک کسی فریاد کشید و به مردم گفت: "همچنین دست بزنید که صدایش توی سفارت به گوشش برسه!" یعنی به گوش محمدعلی شاه. ▪️در اثر تلاطم و طوفان که دائماً جسد را بالای دار تکان می داد، یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد! ▪️جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه-همه می خواستند خود را به جنازه برسانند؛ دور نعش را گرفتند؛ آن قدر با قنداقه تفنگ و لگد به نعش آقا زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهنش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد. هر که هرچه در دست داشت می زد؛ آنهایی که دستشان به نعش نمی رسید، تف می انداختند. ▪️یک مرتبه دیدم یک نفر از سران تفنگداران، مرد تنومند و چهارشانه ای بود، وارد حیاط نظمیه شد. جلو آمد و بالای جنازه ایستاد، این بی حیا به جنازه آقا... ▪️سپس یک مردی با لباس مشکی وارد شد، عصا به دست، مقابل سر آقا ایستاد؛ با عصا چادر نماز را از روی آقا پس زد و همین طور که تماشا می کرد فحش نثار آقا می کرد. این شخص شارژدافر سفارت عثمانی بود؛ او هم رفت!...
علیه‌السلام 🌸 اینگونه اباعبدالله(ع)را یادکنیم حسين بن ثوير گويد: من، يونس بن ظبيان، مفضّل بن عمر و ابو سلمه سرّاج در خدمت امام صادق (عليه السّلام) نشسته بوديم. سخنگوى ما يونس بود كه از ما بزرگ‌تر بود. او به حضرت عرض کرد : فدایت شوم! من بسیار امام حسين (عليه السّلام) را ياد مى‌ کنم در اين هنگام چه بگويم: فرمود: بگو: «صلّى اللّه عليك يا أبا عبد اللّه» اين عبارت را سه بار تكرار كن، چرا كه از دور و نزديك سلام به آن حضرت مى‌رسد. آن‌گاه فرمود: "هنگامى كه امام حسين عليه السّلام به شهادت رسيد آسمان‌هاى هفتگانه و زمين های هفتگانه و آن‌چه در آنها و در بين آنهاست و همۀ مخلوقات آفريدگار ما كه در بهشت و دوزخ هستند و آن‌چه ديده می شود و آن‌چه ديده نمی شود بر ابا عبد اللّه الحسين عليه السّلام گريستند ." 📚 کافی، جلد ۴، صفحه ۶۲۳