✍امام حسن مجتبي عليه السلام فرمود:
✅مكارم اخلاق ده چيز است:
۱- راستگوئى
۲- نوميدى راستين از غير خدا
۳- بخشش به نيازمندان
۴- خوش خلقى
۵-پاداش در برابر خدمات ديگران
۶- پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان
۷- حمايت از همسايه
۸-توجّه به حقوق دوستان
۹-مهمان نوازى
۱۰-و مهمترين اينها شرم و حياء است.
📚تاريخ يعقوبى، ج۲، ص۲۱۵
✅🌺✅🌺
@kosarnet
✨﷽✨
✅برنامه ریزی برای تفریح
✍امام رضا(ع) در حدیثى مى فرماید:
؛ سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنید:
1⃣ ساعتی براى راز و نیاز با خدای بی نیاز. مناجات کوچکترین با بى نهایت بزرگ.
2⃣و ساعتی برای کسب و کار و پیدا کردن خرجى حلال برای اداره کردن زندگی. رسول خدا(ص) کار را عبادت دانسته اند و فرموده اند: ؛ زحمتکش برای خانواده همچون مجاهد در راه خداست.
3⃣ و ساعتی برای دوستی و همنشینی با افراد مؤمن مورد اطمینان. رفیق دلسوزی که انتقاد کند و مایه اصلاح انسان شود؛ دوستی که علاقه اش به شما باطنی و واقعی باشد.
4⃣ و ساعتی هم برای رسیدن به تفریحات سالم؛ لذت های حلال، ورزش و گردش و استراحت.
💥جالب این است که امام رضا(ع) در ادامه مى فرماید: اگر خواستید به آن سه مورد برسید، باید اول به این مورد برسید. تا لذت و تفریحى در کار نباشد، نشاطى در کارهاى دیگر نخواهد بود. این حدیث، دلیل بر اهمیت تفریح است؛ به خصوص برای نوجوان. برادران یوسف(ع) وقتى مى خواستند یوسف را از پدر بگیرند، به عنوان تفریح گرفتند. گفتند: ؛ برادرمان را بده که او را ببریم ورزش. و حضرت یعقوب(ع) نگفت که انسان به ورزش نیاز ندارد؛ یعنى نیاز به ورزش چنان قوى است که نتوانست پیشنهاد بچه ها را رد کند.
📚 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی
✅🌺✅🌺
@kosarnet
🔴 #کارت_عروسی_برای_اهل_بیت
💠 دعوتنامهها را خودمان نوشتیم. کارتهای #عروسی را که توزیع میکردیم، جای برخی میهمانان را خالی دیدیم، شروع به نوشتن دعوتنامه کردیم برای امام علی، امام حسین، حضرت ابوالفضل، امام جواد، امام کاظم، امام هادی و امام عسگری علیهمالسلام و دعوتنامهها را به عموی آقا مرتضی که راهی #کربلا بودند دادیم تا در حرم این بزرگواران بیندازند و برای حضرت مهدی (عج) هم نامهای مخصوص نوشتیم. از چهارده معصوم عاجزانه درخواست کردیم که در #عروسی ما شرکت کنند و برای این که دعوت ما را قبول کنند دعای #توسل خواندیم.
💠 چند شب قبل عروسی #خواب دیدم که من با لباس عروس و آقا مرتضی با لباس دامادی در حرم امام حسین (ع) هستیم و برایمان جشن گرفتهاند، به ما گفتند که شما همیشه همسایه ما بودید و یک عمر همسایه ما خواهید ماند. خواب عجیبی بود برای آقا مرتضی که تعریف کردم بسیار #خوشحال شد و گفت: خوشا به حال شما!
🔴 #همسر_شهید_مرتضی_زارع
✅🌺✅🌺
@kosarnet
❤️یا اباعبداللـــــه (ع) ❤️
«
☄✨پس از گفتن یڪ
بسم الله...
از دل و جان💚
تو بگو☄✨
💕 «حسین اباعبدالله»💕
#السلام_علیڪ_یااباعبدالله
به رسم هر روز با سلام
بر ارباب بی کفن روز مون رو شروع کنیم
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
روزتون حسینی...
✅🌺✅🌺
@kosarnet
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ذکر روز شنبه ۱۰۰مرتبه
❤️يـا ربّ العَالمَِين❤️
🌸ای پـروردگــــار جــهــانــیــان
🌸ایـن ذکـر موجب بینیازی میشود
✅🌺✅🌺
@kosarnet
"""""🍃🍃🌹🍃🍃"""""
🌹یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت:
🔹مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده !!
🌹یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است
🔹و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت کسی دیگر پرداخت میکند.
🌹یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف میکرد که:
🔹دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !!
🌹یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش میداد
🔹و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه !!
🌹یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر کار میکنه
🔹طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکریه که صورتشو پوشونده کسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه!!
🌹آره یاد خیلی شهدا به خیر که خیلی چیزها به ما یاد دادند که بدون چشم داشت و تلافی کمک کنیم و بفهمیم دیگران رو اگر کاری میکنیم فقط واسه رضای خدا باشه و هر چیزی رو به دید خودمون تفسیر نکنیم!!
✅🌺✅🌺
@kosarnet
_🍃🌸🍃_____
✅ دفاع از حريم تشيع ✅
✳️مرحوم سيد شرف الدين از علماى بزرگ شيعه، هنگامى كه در زمان عبدالعزيز آل سعود به زيارت خانه خدا مشرف شد، از جمله علمايى بود كه به كاخ پادشاه دعوت شده بود كه طبق معمول در عيدقربان به او تبريك بگويند.
🔹زمانى كه نوبت به وى رسيد و دست شاه را گرفت، هديه اى به او داد و هديه اش عبارت بود از يك قرآن كه در جلدى پوستين نگه داشته شده بود.
🔸ملك هديه را گرفت و بوسيد و به عنوان احترام و تعظيم، بر پيشانى خود گذاشت.
🔹سيد شرف الدين ناگهان گفت: اى پادشاه! چگونه اين جلد را مى بوسى و تعظيم می كنى در حالى كه چيزى جز پوست يك بز نيست؟
🔸ملك گفت: غرض من قرآنى است كه در داخل اين جلد قرار دارد نه خود جلد.
🔹آقاى شرف الدين فوراً گفت: احسنت، اى پادشاه! ما هم وقتى پنجره يا در اتاق پيامبر را مى بوسيم، مى دانيم كه آهن هيچ كارى نمى تواند بكند، ولى غرض ما آن كسى است كه ماوراى اين آهن ها و چوب ها قرار دارد. ما مى خواهيم رسول اللَّه را تعظيم و احترام كنيم، همان گونه كه شما با بوسه زدن بر پوست بز، مى خواستى قرآنى را تعظيم نمايى كه در جوف آن پوست قرار دارد.
🔸حاضران تكبير گفتند و او را تصديق نمودند. آن جا بود كه ملك ناچار شد اجازه دهد حجاج با آثار رسول خدا (صلى الله عليه و آله) تبرک جويند، ولى آن كه پس از او آمد، به قانون گذشته شان بازگشت.
📚منبع کتاب: آنگاه هدايت شدم، ص93
✅🌺✅🌺
@kosarnet