#کار_خوب
برو بچه های نیروی انتظامی یه بچه سرطانیکه دوست داشته پلیس بشه رو به آرزوش رسوندند...
به نظرتو ن اگر این کار رو خارجی ها کرده بودند چقدر روش مانور می رفتیم؟
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
✅ماجرای بیماری آیت الله میلانی( و مسلمان شدن پروفسور برلون :
مرحوم آیت الله سید محمدهادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شدند و پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند و پس از یک عمل سه ساعته و زمانی که ایشان در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داده بودند تا تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن میگویند را برای دکتر ترجمه کنند، مرحوم میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت میکردند و پس از این مساله پروفسور برلون، گفت؛ کلمه شهادتین را به من بیاموزید؛ زیرا از این لحظه میخواهم روی به اسلام بیاورم و پیرو مکتب این روحانی باشم؛
وقتی دلیل این کار را جویا شدند، پروفسور برلون گفت؛ تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان میدهد، در حالت به هوش آمدن است و بنده دیدم که این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم و دیدم که او ترانههای کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه میکند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است.
بعد از آن هم وصیت کرد که وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند که قبر این پروفسور مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کردهاند.
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
سایت ما:
www.kosarnet.ir
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
دل آمده از #غمت به جان ادرکنی
جان آمده بر لب #الأمان ادرکنی
ترسـم کـه #بمیـرم و نبینـم رویـت
یا مهدی #صاحب_الزمان ادرکنی
🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺
🍃🌹🍃🌹
@kosarnet
#خاطرات_شهدا 🌷
💢تـرکـش پهـلویـش را شـکافـتـ ...
تا وارد اتاق شدم از خواب پرید، عرق به پیشانی اش نشسته بود گفتم ؛ چی شده داداش ؟؟
گفـت: یک ساعت باحضرت زهرا(س) حرف می زدم فقط از خدا میخوام روز شهادت بی بی(س)شهید بشم .
روز شهادت حضرت زهرا(س) داشتـ نماز صبح می خوند، توی قنوت نماز بود که ترکش پهلویش را شکافت و مهمان حضرت شد .
#شـهیدعلـیرضاهاشـم_نژاد💛
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
#مسح بر روی #جوراب یا #کفش👞
💬سوال:
🔰آیا بر روی جوراب و کفش میشود مسح کرد⁉
✅پاسخ:
✍ مسح کردن از روی جوراب و کفش باطل است، ولی اگر به واسطۀ سرمای شدید یا ترس از دزد و درنده و مانند اینها نتواند کفش یا جوراب را بیرون آورد ، مسح کردن بر آنها اشکال ندارد(حضرت امام و آیات عظام مکارم، گلپایگانی،اراکی، صافی، فاضل، بهجت، نوری)
✍ مسح کردن از روی جوراب و کفش باطل است، ولی اگر به واسطۀ سرمای شدید یا ترس از دزد و درنده و مانند اینها نتواند کفش یا جوراب را بیرون آورد تیمم نماید(آیات عظام خویی،تبریزی)
✍ مسح کردن از روی جوراب و کفش باطل است، ولی اگر به واسطۀ سرمای شدید یا ترس از دزد و درنده و مانند اینها نتواند کفش یا جوراب را بیرون آورد احتیاط واجب آن است مسح بر جوراب وکفش نموده وتیمم نیز بنماید(آیات عظام سیستانی، وحید )
-------
📚 منبع: توضیح المسائل مراجع،ص: 159 م 259
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
#داستان زیبای سنگ و گنج
مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت:
تو توانستی در عرض سی روز پسرم را وادار به انجام نمازهایش در مسجد بکنی؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم....!
عروس جواب داد: مادر داستان سنگ و گنج را شنیدهای؟
میگویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد.
با پتکی سنگین نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد و خسته شد.!
مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شدهای، بگذار من کمکت کنم.
مرد تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست، اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند توجه هر دو را جلب کرد، طلای زیادی زیر سنگ بود....!
مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود؛ گفت: من پیدایش کردم، کار من بود، پس مال من است.
مرد اول گفت: چه میگویی من نود و نه ضربه زدم دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی!
مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند، مرد اول گفت:
باید مقداری از طلا را به من بدهد، زیرا که من نود ونه ضربه زدم و سپس خسته شدم و دومی گفت: همهی طلا مال من است، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم...
قاضی گفت: نود و نه جزء آن طلا از آن مرد اول است، و تو که یک ضربه زدی یک جزء آن از آن توست، اگر او نود و نه ضربه را نمیزد، ضربه صدم نمیتوانست به تنهایی سنگ را بشکند.
و تو مادر جان سی سال در گوش فرزند خواندی که نماز بخواند بدون خستگی و اکنون من فقط ضربه آخر را زدم...!
چه عروس خوش بیان و خوبی، که نگذاشت مادر در خود بشکند و حق را تمام و کمال به صاحب حق داد
بدین گونه مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی ثمر نبوده است....
اخلاق اصیل و زیبا از انسان اصیل و با اخلاق سرچشمه میگیرد، جای بسی تفکر و تأمل دارد، کسانی که تلاش دیگران را حق خود میدانند کم نیستند، اما خداوند از مثقال ذرهها سوال خواهد کرد.
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
امروز در وزن صبح
شعری باید گفت پر از آفتاب
قصه ای باید نوشت پر از آغاز
و ترانه ای باید خواند پر از شبنم
صبح بخیر
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
#حدیث_روز
🌺 إمامُ علیٌّ علیه السلام:
✅ أفضلُ الأدبِ أن یَقِفَ الإنسانُ عند حَدِّه ولا یَتَعدّى قَدْرَهُ
👌برترین#ادب آن است که انسان در حدّ خود بماند و از اندازه خویش #تجاوز نکند.
📚غررالحکم: 3241
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir
حکایــت شیرین بهلول
روزی یکی از دوستان بهلول گفت: ای بهلول! من اگر انگور بخورم، آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم حرام می شود؟....
بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت: نه!
بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات می پاشم. آیا دردت می آید؟
گفت: نه!
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!
مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست!
بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!
http://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf |🌺
✅سایت ما:
www.kosarnet.ir