#یک کلام از خدا🌹
🕋 إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولَٰئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
📖محققا خدا توبه آنهایی را میپذیرد که عمل ناشایسته را از روی نادانی مرتکب شوند و پس از آن به زودی توبه کنند، البته خدا آنها را میبخشد و خدا (به مصالح خلق) دانا و آگاه است.
سوره نساء /آیه۱۷
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
📷| امام عصر (عجل الله فرجه):
به شیعیان و دوستان بگویید که خدا را به حق عمه ام حضرت زینب (سلام الله علیها) قسم دهند، که فرج مرا نزدیک گرداند.🌸🍃
منبع: شیفتگان حضرت مهدی،ح۱،ص۲۵۱
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
ما رأیتُ إلــا جَُمیلا...
مجنون حرم بودیم واین جملہ نوشتیم
درخواب ببیند ڪہ عدو فاتح اینجاسٺ
مامسٺ حریم حرم وعشق شهادٺ
هررنج وبلایے ڪہ رسد معرڪہ زیباسٺ
لبیک یا زینب کبری (س)🎊
میلاد با سعادت حضرت زینب کبری (س)💚
بر شما مبارکــــــــَ باد 🌸🎊🌸
#ڪلنا_جنودڪ_یازینب_س
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
🍃موقعی که در عراق بود خوابی دیده بود که همیشه در خاطرش بود. چون خواب با معنایی بود آنجا برای تعبیرش سؤال کرده بود. خواب دیده بود در جایی شبیه صحرا، یک نفر با لباس سبز ایستاده که از روبهرو با لباسهای سیاه به او حمله میکنند. بعدها که لباسهای داعشیها را دید گفت من همین لباسها را در خواب دیده بودم. بعد وقتی آنها حملهور میشوند وحید جلو میرود و جان خودش را از دست میدهد و نمیگذارد آن شخص سبرپوش جانش را از دست بدهد.
آنجا یکی از شاگردان آیت الله سیسچانی تعبیر کرده بودند تو سپر حضرت علی(ع) میشوی و به شهادت میرسی
🌷 #شهید_وحید_نومی_گلزار
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
✨یکی از همسایگان وی می گفت:به او گفتم تو از تمکن مالی خوبی برخوردار هستی و همه امکانات مادی برایت فراهم است و در رفاه زندگی می کنی، چطور می توانی این دنیا با آن همه زیبایی و تفریح را رها کنی و خانواده با محبتت را بگذاری و بروی، در جواب من فقط لبخند زد و پاسخی نداد!
✨سرانجام در سومین اعزام به سوریه و در درگیری حما، حسین که تنها دو روز به تولدش مانده بود به آسمان ها پر کشید و به آرزوی دیرینه اش رسید.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حسین_معز_غلامی
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
📝 متن خاکریز خاطرات ۲۳۱
🌺 مگه میشه اینقدر خوب و دوستداشتنی بود😊
#متن_خاطره
با خانوادهاش که سفر میرفت، حتماً یک خانوادۀ دیگه رو هم با خودش میبرد. میگشت و از بینِ فامیل و دوستان خانوادهای که توانِ مالی مناسبی برای سفر رفتن نداشتند، رو با خودشون همراه میکرد.هم تفریح میکردند و هم تا برگشتن، کلی از مشکلات روحی و روانی اعضـاء آن خانوادهی نیازمند حل شده بود.
🌹خاطرهای از زندگی نخستوزیر شهید محمدجواد باهنر
📚منبع: کتاب « هنر آسمان » ،
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
🔺مادر شهید حدادیان خطاب به پدر روحالله زم: نباید از خجالت سر بلند کنید!
🔹مادر محمدحسین حدادیان که در غائله خیابان گلستان هفتم بهدست دراویش به شهادت رسید، از دردهای این روزهایش میگوید.
🔹از اینکه جای شهید و جلاد را عوض میکنند و حالا پدر روحالله زم که فرزندش آمر جنایات بیشماری است او را دارای چهرهای نورانی معرفی میکند.
🔹مادر شهید حدادیان: اگر من بهجای پدر روحالله زم بودم، سرم از شرم پایین بود و از همه مردم عذرخواهی میکردم؛ وقتی که پدر روحالله زم نیامده است از پسرش اعلام برائت کند، حتماً در خط اوست!
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
📌 #طرح_مهدوی
🍉 همه شادمانند، یلدا در پیش است، آماده و مهیای بلندترین شب سال! بزرگترها، حافظ میخوانند و قصههای کهن بازگو میکنند.
▫️ اما بیحضورت، برای ما قِصهها غُصهاند، انارها رنگ باختهاند و حافظ فقط یک بیت دارد:
ای صبا سوختگان بر سر ره «منتظرند» / گر از آن یار سفر کرده پیامی داری
🔆 مولای من!
سرمان شلوغ است ولی دلمان خلوتگاه یاد توست. زودتر بیا...
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
#خانمها_بدانند
✍يه عادت اشتباه خانمها اينه كه گاهاً دعواهاى بين خودشون و همسرشون رو براى اطرافيان تعريف میكنند...! درسته اون لحظه سبک ميشویم و حتى ممكنه راهكار هم بگيريم ولى در بلند مدت تمام وجههی همسرمون و زندگى دو نفرهمون رو در نگاه اطرافيان خراب میكنيم...
💥اگر برخوردى باهامون شد كه ناشى از حس بىاعتمادى اونها به زندگى دو نفره ما بود، ديگه جاى ناراحت شدن نداره؛ چون خودمون اين نگاه رو ساختیم!
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf
📔داستانی زیبا و خواندنی
مردی خانه ای زیبا با حیاطی
پر از درختان میوه داشت.
در همسایگی او مردی حسود منزل
داشت و همیشه سعی می کرد اوقات
او را تلخ کند و بنحوی او را آزار دهد.
همسایه خوب یک روز صبح که خواست
از در خانه خارج شود دید یک سطل پر
از زباله کنار در است. فهمید که مال مرد
حسود همسایه است , پس سطل را تمیز
کرد و آن را از میوه های حیاط خود پر
کرد تا برای همسایه ببرد.
وقتی همسایه صدای در زدن او را
شنید خوشحال شد و پیش خود فکر
کرد این بار دیگر برای دعوا آمده است.
وقتی در را باز کرد مرد میوه های
تازه را به او داد و گفت:
هرکس آن چیزی رابا دیگری
قسمت میکند که از آن بیشتر دارد
🌹با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1460207616C8e140b4bdf