eitaa logo
کودک شاد
10هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
25 فایل
کودک شاد برای موفقیت در تربیت بهتر فرزندان و داشتن خانواده شادتر با ما همراه باشید. ارتباط با مدیر کانال: @T_Child ✅ آیدی ارتباط با کارشناسان مشاوره کودک👇 @pasokhgo313 آیدی تبادل @Yazahraa1234
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خودباوری 🔻آدمای قوی از سیاره‌ی دیگه‌ای نیومدن، اونا هم مشکلات و محدودیت‌های خودشونو دارن. 🔰تفاوت این‌جاست که اونا پذیرفتن از پسِ هر مشکلی برمیان، اونا خودشونو باور کردن، از مشکلات و محدودیت‌ها پله ساختند نه کوه! آدم‌های قوی در کمالِ خودباوری انتخاب کردن قوی باشن. 🔸 https://btid.org/fa/koodak 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
هدایت شده از بانک تولیدات مجازی
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 ویژه نامه از کوفه تا شام - شماره 3️⃣ 🔹گزارش "شبکه صدای کوفه" 💥 عبیدالله آرامش را به کوفه برگرداند؛ اما با ورود اسرای کربلا، امنیت روانی مردم دچار خدشه شد؛ زینب کبری‌ در یک سخنرانی بی‌نظیر، دیدگاه مردم شهر را نسبت به حکومت بنی‌امیه عوض کرد. ✅ تولید از ما، انتشار با شما 📎 📎 📎 📎 https://btid.org/fa/video/255029 🔰 به کانال بانک تولیدات ملحق شوید: @banketolidat
💠 جامانده ❇️ در بین راه کربلا، نگاه امام به ضحاک مشرقی افتاد و او را برای یاری خود دعوت کرد. ⭕️ضحاک گفت: من تا جایی با شما همراه می‌شوم که برایتان سودمند باشم و بتوانم دفاعی کنم، پس وقتی یاری برایتان نماند از کربلا می‌روم. 🟡روز عاشورا وقتی صدای اذان ظهر بلند شد، ضحاک پشت سر امام به جماعت ایستاد، کم‌کم که دیگر یاری برای امام نمانده بود، خداحافظی کرد و رفت و از کاروان شهدای کربلا جا ماند. 📌تاريخ الطبري، ج۵، ص۴۴۵ 📌طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۴، ص۳۱۷ 🔸 https://btid.org/fa/koodak 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
0⃣5️⃣2️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت سی و سوم ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است. 🔶 همه خانم‌ها و بچه‌ها منتظر بودن و دلشوره داشتن، آسمون کربلا از گرد و غبار سیاه شده بود، لحظه‌ها، عجیب و باور نکردنی پیش می‌رفت، حضرت زینب به همه گفته بودن کنار هم باشن و کسی از خیمه‌ها دور نشه، فقط خودشون بودن که مدام از یه تپه دوون دوون بالا می‌رفتن، نگاهی به سیاهی لشگر می‌انداختن، با چشم‌های پر اشک و نگران بین اون همه شمشیر و نیزه، میون هزاران سرباز بی‌رحم، دنبال برادرشون می‌گشتن، بعد ناامید و نگران برمی‌گشتن و خودشون رو به خیمه‌ها می‌رسوندن تا از امام سجاد که داغ‌تر از هوای کربلا توی تب و بیماری می‌سوختن، مراقب کنن. 🔷 برای حلما بعد از حضرت عباس، علمدار کربلا حضرت زینب شده بود، دل دختر کوچولوی قصه ما با اینکه نگران حال امام حسین بود، با دیدن زینب کبری آروم میشد، بالاخره صدای شیهه ذوالجناح به گوش رسید، انگار با خودش خبری داشت. تا رسید به خیمه‌ها، همه دورش حلقه زدن، سکینه دست به گردنش انداخت و سر گذاشت به صورت ذوالجناح، با گریه می‌پرسید: ذوالجناح صاحبت کجاست؟ چرا تنها برگشتی؟ ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/218839 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
0⃣5️⃣2️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت سی‌ و سوم ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🎤 با اجرای: ناهید هاشم ‌نژاد، راحیل سادات موسوی، ابوذر توحیدی فر، مؤیدی و محمدعلی حکیمی 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است. ❇️لینک قصه در سایت اندیشه برتر... https://btid.org/fa/video/219080 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
📌 جمعه ☀️ ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۴ صفر ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 9 آگوست ۲۰۲۴ میلادی 📎 🔸 https://btid.org/fa/photogallery @banketolidat
سلام امام زمانم ...❤️ طلوع کن ای آفتاب عالم تاب... ای نوربخش روزهای تاریک زمین ای آرام دلهای بی‌قرار ای امام مهربان طلوع کن و رخ بنما تا این روزهای سخت اندکی روی آرامش ببینیم و قرار گیرد زمین و زمان 🔹https://btid.org/fa/ 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
🌸 شعر وصف امام زمان علیه‌السلام مادرم می‌گوید یک نفر در راه است 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ از صدای پایش دل من آگاه است 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ وقتی او می‌آید قاصدک می‌خندد 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ راه‌های غم را بر همه می‌بندد 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ ابرها می‌بارد چشمه‌ها می‌جوشد 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ هر درختی در باغ رخت نو می پوشد 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ مادرم می‌گوید روی ماهش زیباست 🌺☘️🌺☘️🌺☘️ گر چه از او دوریم او همیشه با ماست 🔸 https://btid.org/fa/koodak 📎 📎 📎 📎 🌻 کودک شاد 🔻 🌸 @koudakshad
💠 امید سازی 🔻تو همونی باش که از ناامیدی‌هاش امید می‌سازه و از دردهاش پله؛ اون وقت ببین چطور خدا در جواب صبرهات درهایی رو به روی تو باز می‌کنه که هیچکس قادر به بستنش نیست. 🔰الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ؛ آنها كه در سايه ايمان راستين، صبر واستقامت ورزيدند و كارهاى شايسته انجام دادند؛ كه براى آنها، آمرزش و اجر بزرگى است. 📚هود، آیه ۱۱. 🔸 https://btid.org/fa/koodak 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
❌خطای نادیده گرفتن کودک 🌳وقتی بچه رو نمی‌بینیم، مثل زمانی که فرزند توانایی خود را در حال نشان‌دادن است ولی ما به او توجه نمی‌کنیم. 1️⃣روش‌های توجه کردن: با تماس چشمی، صدازدن اسمش،تایید زبانی، لمس کردن و یک قدمی او قرار گرفتن. تعریف کردن از توانایی‌ها. اما اگر درخواستی از او داشته باشیم و او متوجه نشود هرچند شاید صدای ما را شنیده باشد اما متوجه حرف ما نشده است و ما توقع داریم متوجه شده باشد. ما مرتکب این خطا شده‌ایم. 2️⃣ نادیده گرفتن کارهای خوب کودک: وقتی فرزندتان با خواهرش به خوبی بازی می‌کند او را تحسین نمی‌کنید اما همین‌که با یکدیگر شروع به دعوا می‌کنند به آنها توجه می‌کنید یا وقتی به تنهایی با اسباب بازی‌هایش بازی می‌کند او را تحسین نمی‌کنید ولی وقتی شروع به بدرفتاری می‌کند به او توجه می‌کنید، مرتکب این خطا می‌شوید. ✅ آیدی دریافت سؤالات👇 @pasokhgo313 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1️⃣5️⃣2️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ «حلما کوچولوی قهرمان» قسمت سی و چهارم ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: بیان ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام است. 🔶 توی قسمت قبل شنیدیم که لشگر بی‌رحم و شیطانی یزید، امام حسین رو با لب تشنه به شهادت رسوندن، بعد به خیمه‌ها حمله کردن، سربازهای دشمن هرچیزی رو که می‌دیدن، می‌دزدیدن و می‌برد. گهواره علی اصغر، لباس‌ها، کفش‌ها و حتی گوشواره‌های بچه‌ها رو با زور گرفتن و بردن. 🔷 هر بچه‌ای به طرفی فرار می‌کرد و سربازها هم دنبالشون بودن، خیمه‌ها دونه‌دونه مثل شمع می‌سوختن، دود همه‌جا رو گرفته بود، حلما کوچولو خیلی ترسیده بود. همین‌طور که می‌دوید، یهو پاش به سنگی گرفت و محکم روی زمین پر از خار افتاد. تموم دست و صورت و پاهاش زخم شد، سرش رو به آسمون بلند کرد، نه مامان بود و نه بابا، وسط بیابون گم شده بود و خورشید داشت غروب می‌کرد. ♦️ شیطون می‌خواست صبر و تحمل حلما رو ببره تا دیگه با امام حسین نباشه، خیلی سخت بود، تشنه و گرسنه با دست و پای زخمی، حتی دیگه راه خیمه‌ها رو هم گم کرده بود، اما اینجا بود که یاد تموم حرف‌های امام حسین، حضرت عباس، حبیب، علی اکبر و حتی باباش افتاد. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad