8⃣3⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب: «خواهرهای گمشده!» ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: اهمیت دوست‌یابی و البته با تاکید بر سنت حسنه دید و بازدید در شب یلد است. 🔶 یکی بود، یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچ‌کس نبود. اون قدیم قدیم‌ها، توی آسمون‌ها بالاتر از قله کوه‌ها و بعد از ابرهای سفید، یه دشت خیلی بزرگ بود که خاکش سیاه بود. اسم اون دشت، شب بود. مردم زمین هروقت از اون پایین دشت شب رو می‌دیدن که ماه داره وسطش می‌درخشه، با خوشحالی بهش نگاه می‌کردن. اما خود خانم ماهه که خیلی تنها بود، اصلاً خوشش نمی‌اومد توی اون دشت تاریک زندگی کنه. اون همیشه دلش می‌خواست دوست‌های زیادی داشته باشه تا از غم و غصه دور بشه و با شادی و لبخند، دلش پر از نور بشه؛ اما حیف کسی نبود. 🔷 یه غصه دیگه دل خانم ماهه، خواهر گمشده‌اش بود؛ اما کسی توی آسمون نبود که ازش بپرسه خواهرش کجاست. خانم ماهه فقط یه اسم از خواهرش بلد بود: خورشید خانم. ♦️ خانم ماهه و خواهرش خورشید، دوقلو بودن؛ فقط خورشید یه ذره تپل مپل‌تر و گردالوتر بود. اون همیشه توی دشت روز که اون طرف آسمون‌ بود، زندگی می‌کرد. اون هم دوست داشت خواهرش رو پیدا کنه؛ ولی راهش رو بلد نبود. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/225730 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 📎 #قصه_شب 📎کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org

8⃣3⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب: «خواهرهای گمشده!» ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🎤 با اجرای: ناهید هاشم‌نژاد و مریم مهدی زاده 🎞 تنظیم: محمد‌علی حکیمی و محسن معمار 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: اهمیت دوست‌یابی و البته با تاکید بر سنت حسنه دید و بازدید در شب یلد است. ❇️لینک قصه در سایت اندیشه برتر: https://btid.org/fa/video/227587 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 📎 #قصه_شب 📎کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org