eitaa logo
کوثر ایدیو
83 دنبال‌کننده
47 عکس
46 ویدیو
2 فایل
✨گروه آموزشی کوثر✨ 💚همواره هدفمون پیشرفت #دسته_جمعی هست چرا که زکات علم به نشر آن هست😉 🔹️پشتیبان: @kowsaredu_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💡اگه فقط روزی ۲۰ دقیقه وقتت رو تلف کنی ، در ماه ۶۰۰ دقیقه و در سال ۷۲۰۰ دقیقه وقتت رو هدر دادی! حالا باز هم هنوز خسته نشدی انقدر توی فضای مجازی وقت تلف کردی؟! 👈 لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه دوم) 💡از مهم‌ترین نکات که در ابتدا باید بدانیم آن است که *هدف، انتخاب‌کردنی نیست؛ هدف پیدا‌کردنی نیست. یعنی چه؟ یعنی هدف، برآیند مجموعه بردارهای وجودی ماست. هدف چیزی نیست که ما بخواهیم آن را انتخاب کنیم و به سوی آن حرکت کنیم! 👈 هدف در واقع آن جهتی است که وجود ما در حال حرکت به سوی آن است. هدف زندگی ما در وجود خودمان بردارهایی داریم که برآیند آنها میشود هدف ما. یعنی وقتی بردارها و برآیندشان جهت و سمتی را نشان می‌دهند، وجود ما نیز به آن سمت حرکت می کند. هر قدر هم ما بگویم که هدفمان فلان است ولی مخالف ان جهت برآیند باشد ما حرکتی مهم و موثر به سمت هدفمان نخواهیم داشت چون برآیند وجود ما سمتی دیگر است. مثلا اگر شخصی برآیند وجودی‌ او پول باشد، چنین شخصی دنبال پول است. هر قدر هم به زبان بگوید که هدفم اخلاص یا پیشرفت است، فائده ندارد. او در واقع هدفش پول است. هر کاری هم که بکند بوی پول می‌دهد. وقتی او به نیت و عملش نگاه می‌کند می‌بیند که دنبال پول بوده و نه چیز دیگر. ✅ انسان جاذب آن چیزهایی است که در درون خود می‌پروراند نه آنهایی که به صورت لقلقه به زبان می‌آورد. همینطور کسی که دنبال شهرت باشد یا کسی که دنبال خدمت باشد و … شبیه قطب نما که به هر طرف بچرخانی آخر سر بعد از اندکی لرزش دوباره جهت قطب را نشان می‌دهد‌. آری! برخی فکر می‌کنند هدف پیداکردنی است و در جست‌وجوی هدف هستند و حال اینکه هدف برآیند بردارهای وجود ماست! ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه سوم) ✅ بردارهای سازنده هدف چیست؟ سوال مهمی که مطرح می‌شود این است که چه اموری در وجود ما هدف‌ساز هستند؟ 💡پیدا کردن هدف 👈 بردار اول: دانش 💡۱. دانش‌های ما(دانش، بینش): اطلاعات و دانش‌های ما در موارد مختلف موثر هستند. مثلا اگر من بدانم که درس خواندن با کیفیت خوب، سبب می‌شود که من در آینده ده ساله خویش، فرد موفقی باشم، عادتا سبب می‌شود که انگیزه و بنزینی برای حرکت به آن سو پیدا کنم. اگر من بدانم فلان غذا مفید نیست و سبب فلان بیماری می‌شود، عادتا در تصمیم گیری من مؤثر واقع خواهد شد. خود این دانش‌ها هم درجاتی دارند که طبیعتا در هر درجه اثرات متفاوتی وجود دارد. مثال: به کسی می‌گوییم فلان ماده غذایی را به آن مقدار و به آن روش نخور چرا که به این دلیل و آن دلیل رسوب ایجاد کرده و تبدیل به سنگ کلیه می‌شود. (تا این‌جا شخص درجه‌ای از دانش را دارد اما ممکن است قانع نشده و به کار خود ادامه دهد خصوصا اگر غذا خوش مزه باشد!) اما وقتی تبدیل به سنگ کلیه شد و دردی ناگهانی و به شدت زیاد ناشی از سنگ کلیه را چشید حاضر است علاوه بر آن یک مورد، چندین مورد دیگر را نیز رعایت کند تا درد او را رها کند. چرا؟ زیرا بعد از چشیدن بیماری، دانش این فرد نسبت به ضرر آن بیماری نسبت به قبل از چشیدن آن، بیش‌تر شده است. قبلا شنیده بود حالا چشیده است و شنیدن کِی بود مانند دیدن. و هم‌چنین در مورد دیگر دانش‌ها نیز چنین وضعیتی هست. ولی باید توجه داشت که دانش تنها مؤلفه نیست و لذا گاهی دانش‌های ما به عمل نمی‌رسد. ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه چهارم) 👈 بردار دوم: گرایش‌ها 💡۲. عواطف و احساسات (گرایش‌ها): عواطف و گرایشات ما در اعمال ما موثرند. مثلا همه یا اکثریت معتادها می‌دانند که اعتیادشان مضر است اما چون “لذت” دارد باز به سراغ اعتیاد خود می‌روند. نکته: اعتقادات مذهبی ما در ابتدا علم هست و بعد از مدتی می‌تواند تبدیل به گرایش شود. پیدا کردن هدف و ایمان همین است؛ یعنی اعتقادِ تبدیل به گرایش شده ایمان یعنی دل بستن و دوست داشتن به آنچه که می‌دانیم و عمل به دانسته‌ها مهم‌ترین زمینه تحقق ایمان در وجود ماست. 👈 بردار سوم: سابقه 💡 ۳. اعمال سابق: جوان‌ها معمولا نسبت به افراد میان‌سال و کهن‌سال آزادتر هستند. در مضامین روایی هم داریم که جوان‌ها در کار خیر بهتر و سریع‌تر پذیرش دارند. مثلا کسی که هدفش درس خواندن است اما چندین سال با تنبلی و بی‌نظمی زندگی کرده نمی‌تواند طی یک روز و دو روز منظم شده و از تمام وقت روز خود استفاده بهینه نماید. چون به روشی دیگر و سبکی دیگر عادت کرده است. ✅ این ۳ مورد نشان می‌دهند که برآیند بردار‌های وجود آدمی، به چه “اندازه”ای و در چه “جهتی” هست؛ که انسان به آن سمت با سرعتی مشخص در حال حرکت است. در موارد ذکر شده مساله‌ دانش‌ها بسیار مهم است اما وقتی برآیند بردار عواطف و احساسات و بردار اعمال سابق در جهتی غیر از جهت دانش‌ها و اعتقادات باشند، بخش دانش‌ها بیش‌تر به حرف بی‌اثر یا کم‌اثر شبیه می‌شوند. هرچند صحبت‌ها و مشورت‌ها گاهی می‌تواند در کمک به تغییر دانش‌ها و بینش‌ها و عمل‌کردها موثر واقع شود ولی مسأله گرایش‌ها و حتی اعمال سابق بسیار کلیدی است.افرادی که تجربه چندانی ندارند، معمولا تصور می‌کنند که مشکل افراد «ندانستن» است و حال اینکه به نظر می‌رسد، مشکل افراد غالبا «ندانستن» نیست بلکه «نخواستن و دوست نداشتن» است. کم نیستند کسانی که بعد از اینکه به آن‌ها دانشی اضافه می‌شود که به آن عمل کنند، به خاطر گرایش‌های خود، تن به آن دانش نمی‌دهند و آن را انکار می‌کنند! ⬅️ برخی فکر می‌کنند هدف پیدا‌کردنی است و در جست‌وجوی هدف هستند و حال اینکه هدف برآیند بردارهای وجود ماست! ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه پنجم) 💡تبیین بیش‌تر: ❓ چرا ما آدم‌ها مواردی را می‌دانیم درست و خوب است اما به آن‌ها عمل نمی‌کنیم؟(یا چرا هدفی را برای خود ترسیم کرده اما در عمل به سمت آن حرکت نمی‌کنیم؟) 🖋 جواب از صحبت‌های قبلی ما روشن می‌شود. وجود ضعف و مشکل در یک یا دو یا هر سه بردار علت این مسأله است. یعنی در چنین جایی که ما می‌دانیم ولی عمل نمی‌کنیم دو بردار دیگر یعنی عواطف و احساسات(گرایش‌ها) و اعمال سابق در خلاف جهت دانش‌ها هستند. مثلا دانش‌آموزی انگیزه‌ کافی برای درس‌‌ خواندن ندارد؛ گاهی ممکن است به دلیل ضعف دانش‌هایش باشد. مثلا ممکن است بگوید درس‌هایی که او می‌خواند برای آینده‌ی او مفید نیست. به نظر من این ضعف دانشی اوست. متأسفانه برایش فائده‌های بسیاری از درس‌ها تبیین نشده است و لذا به چنین برداشت ناقصی رسیده است. گاهی به علت ضعف در عواطف و احساسات نسبت به ابعاد درسی است که می‌خواند. مثلا رشته‌اش را دوست ندارد و با اینکه می‌داند اگر در آن رشته خوب درس بخواند، به جای خوبی خواهد رسید ولی نمی‌تواند به این دانش عمل کند چون گرایش‌هایش در جهت دیگری است. گاهی هم ممکن است به علت اعمال سابق خود و عادت‌هایی که در رفتار و سبک زندگی خود دارد، قدرت عمل به دانسته‌های خود را نداشته باشد. مثل تنبلی، اهمال‌کاری، بی‌نظمی و … عادت او شده باشد و در نتیجه نتواند باکیفیت کازم کار کند. مثلا می‌داند برای آینده‌ی شغلی از ۱۴۰ واحد، یاد گرفتن ۲۰ واحد لازم و ضروری است و در کنارش باید مثلا ۵ مهارت خارج از آن ۱۴۰ واحد را کسب کند (مثل بازاریابی، آشنایی با افراد مختلف و اصول روابط اجتماعی قوی، خلاقیت و …) اما با تنبلی و بی‌نظمی فرصت‌سوزی کرده و بر حسرت‌های خود اضافه می‌کند.(و البته ممکن است ترکیبی از دو یا سه مورد باشد.) گاهی واقعا شخص می‌داند و واقعا هم می‌خواهد ولی حقیقتا نمی‌تواند. چرا؟ به خاطر عادت‌هایی که در او ریشه دوانده است و رها کردن آن‌ها بسیار سخت است. ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه ششم) ✅ یک راه حل کابردی برای حل مشکل «ناتوانی»! 💡گاهی می‌دانیم و واقعا هم می‌خواهیم ولی نمی‌توانیم. در این مواقع چه باید کرد؟ 👈 الف) فهرست و جدول دانش‌ها فهرستی از دانش‌هایی را که داریم باید فراهم کنیم. (در ابعاد مختلف زندگی: مثل خوردن، خوابیدن، نگاه کردن، درس، کار، تفریح، خانواده، دوستان، نظافت، عبادت و ....) یعنی دقیقا روشن کند که من چه چیزهایی می‌دانم که بر اساس آن‌ها باید فلان کارها را بکنم. مثلا می‌دانم وقت تلف کردن بد است. می‌دانم تلاش زیاد خوب است. می‌دانم اخلاص خوب است. 💡نکته: دانش‌هایی که به صورت یقین‌اند و نه شکیات، شکیات هرگاه به یقین تبدیل گشتند اضافه خواهند شد. 🔹️ به نمونه‌ای از این فهرست‌ها توجه کنید! مثلا می‌داند که موارد ذیل دانش‌هایی هستند خوبند و باید انجام دهد: وقت تلف نکردن خوب است. منظم بودن خوب است. مثبت فکر کردن خوب است. مطالعه کردن خوب است. آشنایی با روش‌های مطالعه و تندخوانی خوب است‌. رعایت بهداشت فردی خوب است. به موقع خوابیدن خوب است. غذاهای فلان مفید و فلان غذاها مضر هستند. … … … 👈 بعد از آن که ستون‌ دانش‌ها را فهرست کرد، در دو ستون بعدی جلوی فهرست دانش‌ها، آن‌هایی را که “می‌تواند” انجام دهد و انجام می‌دهد را علامت ✔ و آن‌هایی را که “نمی‌تواند” انجام دهد یا ‌می‌تواند ولی انجام نمی‌داده است را با علامت ❌ مشخص کند. بعد که جدول را بررسی و تحلیل کرد می‌بیند مثلا چند مورد با ❌ مشخص شده‌اند که باید سعی کند کم کم آن‌ها را انجام داده و به موارد با ✔ تبدیل کند. ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه هفتم) 🖋 البته واضح است برخی از آن‌هایی که با علامت ❌ مشخص شده فعلا قادر به انجام آن‌ها نیستیم. لذا باید از آنهایی شروع کنیم که فعلا قادر به انجام آن‌ها هستیم. بعد از یک مدت پایداری و عمل به این‌ها، آرام آرام قدرت از دست رفته برمی‌گردد و می‌توانیم آن‌هایی را که فعلا قادر به انجام آن نیستیم هم انجام دهیم. ✅ شرح مسأله در یک مثال: 💡مثلا خدا روز اول به ما یک باطن با قدرت ۲۰ واتی داده. اگر از این قدرت باطن استفاده می‌کردیم و دقیقا بر اساس این ۲۰ تا واحد توان، عمل می‌کردیم، یک اتفاقی رخ می‌داد؛ این اتفاق این بود که قدرت باطنمان ۲۱ تا می‌شد! (عمل به دانسته حداقل دو اثر دارد. هم دانش زیاد می‌شود و هم قدرت عمل و به‌کارگیری آن دانش) بعد با ۲۱ وات قدرت می‌شود اعمال بهتری انجام داد. اگر باز چنین کنیم، قدرتمان می‌شود ۲۲ وات! و همین طور با قدرت ۲۲ وات می‌شود کارهای بزرگ‌تر کرد و اگر این کار را کردیم، می‌شود ۲۳وات و همین طور تا آخر. 👈 اما اگر تنبلی کردیم خدا تا جایی با ما راه آمده است ولی مثلا از یک جایی به بعد اثر تنبلی ما آن است که اگر به اندازه یک آدم ۱۶ واتی تلاش کردیم! توان واقعیمان می‌شود ۱۹ تا! اگر به این وضع ادامه بدهیم، هر مقدار تنبلی و کم عملی بکنیم، توانمان کم‌تر می‌شود مثلا ۱۰ وات. (یعنی مثلا شخص ۲۰ واحد می‌داند اما بیش از ۱۰ واحد قدرت عمل ندارد.) و به مرور کم‌تر و کم‌تر می‌شود. مثلا نوجوان که بودیم راحت نماز صبح را اول وقت بیدار می‌شدیم و می‌خواندیم… ولی از بس به مرور تنبلی کردیم که یک دفعه می‌بینیم که دیگر قدرت نماز صبح خوندن را واقعا نداریم. هر کار هم می‌کنیم نمی‌شود؛ و بالعکس، اوایل قدرت نماز شب نداشتیم ولی الآن یک طوری شدیم که ۲ ساعت قبل از نماز صبح در بدترین شرایط که شب دیر خوابیده باشیم هم به راحتی بیدار می‌شویم. اصلا نمی‌توانیم از خیر نماز شب بگذریم. توانمان خیلی زیاد شده است. بعضی مواقع حتی خدا چنان کمک می‌کند و کار معجزه‌آسا و تصاعدی پیش می‌رود که انتظار نداریم. ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ❓کجای مسیر و هستی؟! نمی‌دونم؛ اما ✅ اجازه نده نقص‌های گذشته، مانع شکوه آینده روشن و بزرگی که می‌تونی داشته باشی بشه! (نقل مضمونی از کتاب باشگاه پنجِ صبحی‌ها) 💡به جای غصه و حسرت، از اشتباهات درس بگیریم، با تلاش و همت، توکل به خدا و طلب یاری از امام زمان (عج) ادامه مسیرمون رو محکم و مصمم حرکت کنیم؛ ان شاء‌الله پس بسم الله الرحمن الرحیم 👈 به جمع بپیوند... @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه هشتم) ✅ یک راه حل کاربردی برای حل مشکل «بد عملی»* 💡 گاهی می‌دانیم و واقعا هم می‌خواهیم ولی نمی‌توانیم. در این مواقع چه باید کرد؟ ب) افزایش سطح مطالعه و تحقیق در امور (ناظر به بردار دانش‌ها و بصیرتی) منشا بسیاری از شکست‌ها کم‌مطالعه بودن و تحقیق(درست و کافی) نکردن برای امور هست. ما معمولا در مورد خیلی از امور مطالعه و تحقیق نمی‌کنیم.(مثلا حتی در مورد خود مطالعه کردن، روش‌های تندخوانی و استفاده‌ بهینه از وقت و بالابردن بازدهی دریافت و عمق‌یابی از متن و …). خیلی از اوقات نسبت به راهی که در آن حرکت می‌کنیم سطحی برخورد می‌کنیم و به عمق آن توجهی نداریم. برای آن من در هر مرحله از زندگی چه کاری را چرا و چگونه انجام دهم مطالعه و تحقیق نمی‌کنیم و با احساسات و هیجانات و اندکی شنیده‌ها(غیر متخصصانه و موجه) وارد عمل می‌شویم. مثلا خیلی از افراد تفکرشان این است که اگر از آن‌ها بپرسی مثلا چرا درس می‌خوانی؟ می‌گوید چون می‌خواهم به پول برسم، چرا می‌خواهی به پول برسی؟ چون می‌خواهم به رفاه و آسایش برسم. رفاه برای چی؟ می‌گوید برای لذت و آرامش. یعنی کل زندگی خود را برای این سیر تنظیم می‌کنند که تمام تلاششان برای رسیدن به پول و پول برای رسیدن به آرامش باشد. اما این تفکر ایشان در هر مرحله دارای اشکالات متعدد است. مثلا اینکه فکر می‌کنند که ثروت سبب آرامش می‌شود، اشتباه است. اندکی تحقیق مقالاتی را نشان می‌دهد که مثلا میزان بیماری‌های ناشی از نگرانی و اضطراب در افراد ثروتمند بیش‌تر است. یا مثلا میزان آمار طلاق در جامعه‌ و صنفی ثروتمند گاهی از برخی از اقشار غیر ثروتمند خیلی بیش‌تر است. یا مثلا اینکه فکر می‌کنند که مسیر درس خواندن مسیر پول در آوردن است، معمولا تصور اشتباهی است. ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه نهم) ✅ مثالی دیگر: 🖋 بنده(نویسنده مقاله) یک سالی به خوابگاه احمدی‌روشن دانشگاه شریف رفت و آمد تبلیغی داشتم. در این خوابگاه یکی از چیزهای آزاردهنده این بود که دانشجوها معمولا به حسب توهم و جو بیرونی، فکر می‌کنند که خیلی انسان‌های توانمندی هستند ولی متأسفانه این دانشجوها معمولا از ناتوان‌ترین افرادی بودند که در عمرم دیده بودم و متأسفانه فهماندن این مسأله به آن‌ها بسیار مشکل بود!😔 مثلا یکی از اتفاق‌های بسیار دردآور در این خوابگاه این بود که دانشجوهای بسیاری در ترم‌های اول، از دانشگاه انصراف می‌دادند تا بروند کنکور تجربی بدهند و پزشک شوند! وقتی با دانشجویان و هم‌اتاقی‌های این افراد صحبت می‌کردم که علت کارشان چیست، می‌گفتند: «او می‌گفت: شما هم بعدا که دیدید من چقدر از نظر مالی در پزشکی موفق شده‌ام، به همین نتیجه خواهید رسید و افسوس خواهید خورد که چرا با من انصراف ندادید!»❗ حتی یک مورد بود که رتبه‌ تک رقمی کنکور ریاضی بود و سال بعد(یعنی پایان ترم دو دانشگاه) دست گرمی(!!!) رفته بود و دوباره کنکور ریاضی داده بود و رتبه‌ تک رقمی بهتری کسب کرده بود و تا ترم ۶ برق خوانده بود و بعد انصراف داده بود و رفته بود کنکور تجربی داده بود! چرا؟! به دلیل مسائل مالی!‼ من از این خیلی افسوس نمی‌خورم که چرا یک دانشجو باید تا ترم ۶ برق بخواند و بعد بفهمد که باید از ابتدا مسیر دیگری می‌رفت(!) هر چند که این مسأله به تنهایی جای افسوس بسیار دارد(!!) اما افسوس من از این است: 👈 اگر یک حساب سرانگشتی کنید، در می‌یابید که با نرخ ساعت تدریس معلم خصوصی کنکور، یک معلم خصوصی کنکور برای درس زیست‌شناسی بر اساس نرخ‌های امروز سالانه حدود یک الی یک و نیم میلیارد تومان می‌تواند با روزی ۸ ساعت کار درآمد داشته باشد. همین امسال با یک معلم زیست‌شناسی آشنا شدم که سالانه حدود یک میلیارد تومان درآمد از این راه داشت. (این رقم برای حال نیست، برای زمانی است که نویسنده به دانشگاه شریف می‌رفته است. اواسط دهه ۹۰ حدودا یا نیمه دوم آن) معلم خصوصی قوی درس‌های دیگر، سالانه می‌تواند حدود ۵۰۰ میلیون الی یک میلیارد تومان درآمد داشته باشد. مؤسسه‌های کنکوری مثل گاج و قلم‌چی و … حاضرند چقدر هزینه بدهند که از یک رتبه‌ تک‌رقمی کنکور معلم تست آن‌ها باشد؟ می‌دانید چقدر تأثیر دارد که در تبلیغشان بگویند ما تک رقمی برای تدریس آورده‌ایم! اصلا فرض کنید همان نرخ دیگران را بدهند! مگر کم است؟ 😔 این بنده خدا ۶ ترم برق خوانده و تک رقمی تجربی و ریاضی، می‌توانست در سال اول دانشجویی درآمد میلیاردی برای خود ایجاد کند! اما این فرد ۳سال عمرش را تلف کرد و بعد ۷ سال دیگر باید درس بخواند تا تازه بشود یک پزشک عمومی که درآمدش، چه بسا در حدود ۲۰۰_۳۰۰ میلیون در سال باشد!! ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه دهم) ✅ چه چیزی حقیقتا ارزش سرمایه‌گذاری دارد! هدف واقعی چه باید باشد؟ 💡 اصلاح بردار دانش برای تنظیم هدف صحیح 👈 ج) توجه به ارزش‌ها، دارایی‌ها و دارایی‌نماها: 🖋 بعضی چیزها خودشان ارزشند و بعضی دیگر وسیله‌ای هستند برای رسیدن به ارزش‌ها. مثلا لذت خودش یک ارزش است. دین هم ما رو سوق می‌دهد به سمت لذت‌ها. لذت‌های عمیق و ماندگار فلذا گاهی لازم است برای رسیدن به لذتی بالاتر از لذتی پایین‌تر بگذریم. اتفاقا وقتی گذشتیم و به لذات و شیرینی‌های حقیقی، عمیق، ماندگار و بالاتر رسیدیم متوجه می‌شویم خیلی از آن تصورات قبلی ما شیرینی و لذت نبوده و چه بسا کوچک و مضر و بدمزه بوده‌اند. 🔷️ در این بخش ما با دو عنوان مهم در بحث مواجهیم: دارایی‌ها و دارایی‌نماها اگر از خیلی از افراد بپرسند چرا کار می‌کنید، خواهند گفت: برای پول! بعد که بپرسید چرا دنبال پول هستید، خواهند گفت: تا به امکانات و رفاه برسیم. بعد که بگوییم چرا به دنبال امکانات و رفاه هستید، خواهند گفت: چون به دنبال آرامش و لذت هستم و با امکانات و رفاه به آرامش و لذت میرسم. اگر به او بگوییم چرا دنبال آرامش و لذت هستی، چه خواهد گفت؟ خواهد گفت که این دو خودشان خوب هستند! چرا نمی‌خواهد. چه چیزی از آرامش و لذت بهتر! در همین مثال ساده، دارایی و دارایی‌نما روشن شد! آرامش و لذت از جمله دارایی‌های واقعی ما هستند. خودشان واقعا خوب هستند. این‌ها دارایی هستند. اما یک سری چیزهایی هستند که خودشان حقیقتا موضوعیتی ندارند. اگر منجر به رسیدن به دارایی‌ها بشوند ارزش دارند و الا خیر. لذا مثلا پول، ارزشی ندارد مگر اینکه سبب همان آرامش و امثال آن شود. لذا می‌بینیم که شخصی که مریض است، چون آرامش را از دست می‌دهد، حاضر است تمام ثروتش را بدهد تا دوباره به آرامش برگردد. پس... ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu
‌‌‌‌┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ (جلسه یازدهم) 💡 پس…دارایی‌ها آن دسته‌ای هستند که وقتی آدم آن‌ها را دارد چیزی به وجود آدم اضافه می‌کنند. ولی دارایی‌نماها چیزی به وجود آدم اضافه نمی‌کند (گاهی ممکن است به بیرون ما چیزی اضافه نماید). اگر چیزی به وجود ما و دارایی‌های ما اضافه کند ارزش دارد والا نه. 👈 مثلا پول چیزی است خارج از وجود انسان که اگر جایی باعث لذت و آرامش بشود (که لذت و آرامش، دارایی هستند و در وجود ما) ارزش دارد و چیز خوبی‌ است. یک سری از دارایی‌ها درکشان سهل‌تر و محسوس‌تر و برای ما بیش‌تر است مثل لذت و آرامش. البته یک سری از لذات دارای سطوح بالاتری هستند و معمولا دیرتر و توسط افراد رشدیافته‌تر درک می‌شوند. ✅ اولین و اصلی‌ترین و بزرگ‌ترین دارایی ما که دارایی‌های دیگر را در خود به حد اعلا و بی‌نهایت دارد خود “خدا” است. کسی که او را دارد چه ندارد و کسی که او را ندارد، چه دارد؟! 🔷️ البته لذت‌ها باید چشیده شود و معمولا قبل از چشیده شدن، درک نمی‌شوند. مثل کسی که مادرزاد نابیناست و درکی از رنگ‌ها مثلا سبز و زرد و قرمز ندارد و چون زبان مشترکی برای تفهیم رنگ بین ما و او وجود ندارد نمی‌شود برایش توصیف کرد؛ همینطور مثلا کسی که هنوز به بلوغ نرسیده و درکی از مثلا شیرینی‌های بعد از ازدواج ندارد و نمی‌توان شیرینی آن را با شیرینی هندوانه و هیجان شهربازی قیاس کرد و چه بسا تشبیه آن به این امور بیش‌تر موجب گمراهی شود. 👈 کسی که این دارایی را درک کند و خدا را احساس کند، لذت و آرامش داشتن آن را می‌چشد، هرچه نزدیک‌تر و درک حضور این دارایی قوی‌تر، آرامش و لذت هم بیش‌تر می‌شود. 👈 باید مواظب باشیم در اهدافمان و در بعد دانش‌ها کلاه سرمان نرود و خودمان را گول نزنیم و دارایی‌ها و دارایی‌نماها را با هم اشتباه نگیریم… که عمر کوتاه است … ادامه دارد... 💡لطفا برای استفاده بیش‌تر دوستان خود را به کانال دعوت کنید. @kowsaredu