شـده گـودال، اگـر آخـر مـهـمـانـی هـا
به سرِ نـیـزه کـشد حـرف پریشانی ها
سجده بر تربت تو میکنم اما با شرم
کـاشکی بشکـنـد از داغ تو پیـشانی ها
تا به ناموس خـدا قصد جسارت نکنند
منّـت سنـگ کـشـد شیـشـۀ ایـرانـی ها...
▪️بخشی از غزل احمد بابایی برای #شهدای_مدافع_حرم
با تو خورشید شدم، بی تو شبِ تار شدم
غمِ تنهایی تو دیدم و بیمار شدم
سایه رویِ سرم! زینبِ تو آشفته ست
یار کم داری و از دلهره سرشار شدم
پیش من بغض خودت را به گلویت نسپار
جانِ من حرف بزن! از غم تو زار
نگرانم شده ای! دلنگرانت شده ام
عاشقت هستم و عمریست وفادار شدم
گریه میکردم از اوّل که فدایت بشوم
دل به من دادی و یک عمر بدهکار شدم
مادر از غربتِ امروزِ تو آنقدر گریست
که به والله به عشقِ تو پسردار شدم
نذر تو خون گلویِ پسرانم! بپذیر ...
سجده کردم که به این رتبه سزاوار شدم
🔸شاعر: مرضیه عاطفی
#شعرآئینی
https://eitaa.com/joinchat/1756430378Cea1be86d05