eitaa logo
خانه ایثار نجف آباد
1.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
8 فایل
⭕️نجف آباد، قدس غربی. ⭕️ شروع فعالیت از شهریور1399. با حمایت «شهرداری نجف آباد » و استفاده از منابع مختلف از جمله آرشیو «کنگره شهدای نجف آباد» ⭕️ شرعی و قانونی اجازه دارید حتی بدون ذکر منبع، از مطالب این کانال استفاده کنید. @njf_sakha ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ گریه‌های شهید #احمد_کاظمی در جلسه توجیهی کربلای4 این فیلم، اوایل دی 65 در گمرک خرمشهر، مقر لشکر8ن
⭕️ احمد کاظمی اضافه می‌کند: برادرای عزیز! فرماندهان عزیز، برادرای فداکار و برادرهایی که تصمیم‌تان را گرفتید و سلاح جهاد را در دست‌تان گرفتید و آمادۀ حرکت به طرف کارزار هستید. برادرهایی که در خطِ آغاز تحولی دیگر در انقلاب اسلامی هستید، برادرهایی که تصمیم‌تون رو گرفتید که در راه خدا جهاد بکنید و فداکاری بکنید و از همه چیزتون گذشتید... فیلم، از این لحظه به بعد قطع شده و وارد مرحله ارائه توضیحات فنی و توجیه نقشه عملیات توسط شهید کاظمی می‌شود. شهید کاظمی، مثل برخی دیگر از حاضرین در فیلم، چیزی «کوله‌مانند» به دوش دارد که گویا تجهیزات ویژه «ش‌م‌ر» است و همین موضوع نشان می‌دهد، که زمان زیادی به شروع عملیات باقی نمانده بوده. غلامعلی شریف‌دوست، سید‌ابولقاسم طباطبایی، مرتضی کاظمی (پشتیبانی)، مهدی ملکی، محسن رضایی و مصیب مرادی از جمله چهره‌هایی هستند که تاکنون از جمع نیروهای حاضر در فیلم شناسایی کرده‌ایم. @kongereshohadanajafabad2500
⭕️ شهید فرزند اسماعیل، پیش نماز جمع؛ 5مهر60 طی عملیات ثامن الائمه در فیاضیه آبادان به شهادت رسید. کلام شهید: «برادران عزیز کار خود را نیکو انجام دهید که خدا به شما اجر نیکو عطا کند» @kongereshohadanajafabad2500
⭕️ شهید فرزند عزیزالله، نفر اول از چپ؛ 20خرداد60 در 23 سالگی طی عملیات «فرماندهی کل قوا» در دارخوین به شهادت رسید. کلام شهید: «بدترین ها نزد خدا و مکتب کسانی هستند که از شنیدن و گفتن حرف حق کر و لال هستند و اصلاً تعقل نمی‌کنند و من می‌خواستم که از اینها نباشم و راهی که خدا می‌خواست پیموده باشم انشاءالله پیروز خواهم بود» @kongereshohadanajafabad2500
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ شهید #حسین_پارسا فرزند مهدی نفر اول از چپ؛اول مهر60 در 24 سالگی طی عملیات ثامن الائمه به شهادت رس
⭕️ «شهروند»: از راست به چپ مرحوم عبدالحسین جلالی، شهید احمد صالحی، حسین علی محمدی و شهید حسین پارسا
خانه ایثار نجف آباد
⭕️ نیروهای استحکامات لشکر8 در عملیات #والفجر_مقدماتی در این فیلم که بهمن61 طی عملیات والفجر‌مقدماتی
⭕️«شهروند»: مرحوم صمد لطفی که 12 اسفند90 به رحمت خدا رفتند. مرحوم لطفی در این فیلم، اولین نفری هستند که مصاحبه می کنند.
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ نجات نوجوان نجف آبادی از ۳شبانه‌روز تشنگی و گرسنگی خط لشکر۸نجف‌اشرف در جزیرۀ مجنون جنوبی، اولین دقایق طلوع آفتاب یازدهمین روز اسفند۶۲ در عملیات خیبر را با اتفاقی معجزه‌وار شروع می‌کند. طی انتقال پیکر شهدا از فاصلۀ خطوط دوطرف که از آخرین ساعات دیشب تا حوالی اذان صبح ادامه داشت، نوجوان شانزده ساله‌ای بعد از حداقل۷۲ساعت خونریزی شدید و تحمل تشنگی و گرسنگی، زنده پیدا شده است. این نوجوان نجف‌آبادی، ۴۸ساعت بعد از شروع عملیات در قالب یکی از گردان‌های پیاده لشکر۸ وارد جزایر شده و بلافاصله در خط‌مقدم مستقر می‌شود. این گردان، یک یا دو شب بعد از ورود به جزایر، ماموریت پیدا می‌کند به خط عراق نفوذ کرده و آرایش شبانۀ تانک‌ها را به هم بریزد. طی این ماموریت، «محمد قاهری» با اصابت گلولۀ تیربار تانک به پایش به شدت زخمی شده و در منطقه جا می‌ماند. 🆔 @najafabadnews_ir 🆔 http://najafabadnews.ir
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ قاهری، ۲۲بهمن۶۳، حدود یک‌سال بعد از این اتفاق و در شرایطی که برای عملیات بدر آماده می‌شود، جزئیات این اتفاق را روی کاغذ می‌آورد. محمد قاهری فرزند غلامحسین، ۲۲اسفند۶۳ در ۱۷سالگی طی عملیات بدر در جزایر مجنون به شهادت رسیده و در قطعۀ۳ گلزار شهدای نجف‌آباد، خاک‌سپاری می‌شود. @najafabadnews_ir
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ تیربارها شروع به کار کرد و اولین کسی که زخمی شد، من بودم. وقتی تیر به پایم خورد، فقط احساس کردم که یک‌چیزی رد شد ولی کمی که راه رفتم، پخشِ بر زمین شدم. بچه‌های دیگر را نفهمیدم که چطور شدند. خودم را کشان‌کشان با اسلحه به پشت خاکریز کوچک تانک رساندم و در آن‌جا با سختی بسیار، بوته‌های دور و برم را جمع و خودم را استتار کردم. در این موقع، صدایی شنیدم. همان‌طور که زیر بوته‌ها بودم، مشاهده کردم که یک‌عراقی در کنار من نشست. من از هر جهت بر او غالب بودم ولی این‌که او اسلحه نداشت و من داشتم و من آماده‌ام برای تیراندازی؛ به طرف او بودم ولی قدرتای خداوند (از قدرت خدا)، او بلند شد و آن‌جا را ترک کرد. شب اول را با همۀ سرماهایش، کمی از گناهانم را پاک کردم. روز شد. من در موقعیت بدی قرار داشتم. اصلاً مثل یک آدم فلج شده بودم و تکان نمی‌توانستم بخورم. عراقی‌ها با تیربارهایشان می‌توانستند من را هدف بگیرند. صبح که شد، نه موقعیت دشمن را می‌دانستم و نه موقعیت نیروهای خودی را. همین‌که دستم بالا می‌رفت برای آگاه کردن نیروهای خودی که حدود ۳کیلومتر با من فاصله داشتند، تیربارهای دشمن کار می‌کرد. بدون هیچ غذایی و آبی، روز اول را سپری کردم. روز دوم، چاره‌ای جز فریاد زدن نداشتم. ۲نفر از برادران دیگر از دستۀ ۸نفرۀ ما، در چند متری من پشت یک خاکریز دیگر تانک افتاده بودند. این ۲نفر زخمی بودند ولی یکی از آن‌ها قادر به راه رفتن بود. ایشان پیش من آمد و قبل از این‌که من از او طلب آب کنم، او از من درخواست آب کرد و من هم به او گفتم که من هم آبی ندارم. در این‌جا بود که فهمیدم برادر عزیز و گرانقدر، برادر مصطفی رحیمی[۲] به شهادت رسیده است. بله، شهادت لیاقت می‌خواهد و ایشان هم بالاتر از این‌ها را داشت. خلاصه، روز دوم را دوباره بدون آب و غذا به پ ایان رساندیم. این بعثی‌های از خدا بی‌خبر، روز که ما را مشاهده کرده بودند، شب آن‌قدر خمپاره برای ما زدند که دیگر جای سوراخ نشده‌ای باقی نگذاشتند و باز هم عجیب این‌که یک‌گلولۀ آن در این محوطۀ خاکریزی که من افتاده بودم، نیفتاد و باز هم جای تعجب که ترکش‌های خمپاره به خدا قسم تا کنار گوش من و اعضای بدن من می‌رسید ولی مثل این‌که یکی آن‌ها را فقط هدایت به طرف خاک کرده بود. خلاصه روز سوم سپری شد. در این روز از فرط تشنگی ناچار به خوردن ادرار خودم شدم. بله، ای انسان گنهکارِ دین پوچ و بی‌اساس … (بقیه ناخوانا) 📌[۲] شهید مصطفی رحیمی فرزند غضنفر، ۷اسفند۶۲ در ۲۱سالگی طی عملیات خیبر به شهادت می‌رسد. 🆔 @najafabadnews_ir 🆔 http://najafabadnews.ir
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ روز چهارم هم سپری شد و شب فرا رسید. در آن شب با هر زحمتی بود، نماز دو رکعتی خواندم و از خدا خواستم که دیگر مرا به لطف و کرم خود، ببخشاید و ما را نجات دهد. بله الحمدلله، خداوند دعای این بندۀ روسیاهش را اجابت کرد و آن‌شب ساعت ۱۰بود که برادران ترک تبریز، از شناسایی که قبلاً داشتند ما را پیدا کرده و یکی از آن‌ها آمد بر بالین من. من او را قسم دادم که ما را از این‌جا ببرند و او گفت که اصلاً برای نجات شما آمده‌ایم. آن‌جا بود که برانکاردی را آورده و مرا به زحمت روی آن گذاشتند و دوستان دیگرم را هم به این منوال، به اورژانس بردند و شهید مصطفی رحیمی را که مفقود‌الاثر اعلام کرده‌اند، آن‌جا ماند. هر کس که این خاطره را می‌خواند، توجه کند که من برای خودنمایی، خدا نکرده، این مطالب را ننوشته‌ام. بلکه فقط برای این نوشتم که به آن یاوه‌سرایان بی‌فکری که می‌گویند، اسلامی در این جبهه‌ها و در این ملت نیست، بفهمانم که تقدیر، تقدیر الهی است و هر آن‌چه او بخواهد، می‌شود و خداوند توبۀ گناهکاران را قبول می‌کند و اگر سخت باشد گناه آن‌ها، آن خدای مهربان آن‌را با لطف و کرمش می‌بخشاید. والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته شب ۲۲ بهمن @najafabadnews_ir۶۳
هدایت شده از نجف آباد نیوز
⭕️ تصاویر کامل دست نوشته شهید محمد قاهری را می توانید در پایگاه خبری نجف آباد نیوز، مشاهده کنید: http://najafabadnews.ir/?p=54916
21.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️خط لشکر8نجف‌اشرف در عملیات در این فیلم که مهر62 در غرب کشور و نزدیکی بانه ضبط شده، بخشی از خط لشکر8نجف‌اشرف در عملیات والفجر4 نمایش داده می‌شود. در نیمه دوم این فیلم، شهید فرمانده لشکر و تعدادی از اعضای کادر فرماندهی لشکر8 در تصویر دیده می‌شوند؛ افرادی مانند ، و . احتمال دارد شهید نیز در این صحنه حضور داشته باشد. @kongereshohadanajafabad2500