یکم فکر کنید...
👈🏻چه تعداد مترادف برای کلمه «مهم» میتوانید بنویسید؟
بااهمیت، بسزا، خطیر، پراهمیت، اصلی، حیاتی، اساسی، جدی، عظیم، عمده، گرانبها و...
💡اما هنگام نوشتن نامهای اداری یا مقاله، چند تا از این مترادف ها به راحتی به ذهنتان خطور میکند؟ شاید دو یا سه تا.
بهترین راه برای نهادینه کردن یک لغت در ذهن، به کارگیری مداوم آن است. اگر دلتان میخواهد تمام مترادف های جذاب یک کلمه دمِ در ذهنتان بنشیند، بهتر است از قبل (با تمرین) آنها را به قسمت جلویی مغزتان بیاورید.
وقتی مشغول نوشتنِ پیامی برای دوستتان هستید، لحظه ای توقف کرده و با خود بگویید چه کلمه ی دیگری به جای این کلمه میتوانم استفاده کنم؟ با انجام مداوم این تمرین، لغات بیشتری به دایره واژگان فعالتان اضافه میشود.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#نقد_داستان
سلام و نور
🔹نوشتهی شما را خواندم. روایت جالب و پر کششی را نوشتید. آفرین!
اما بهتر است نکاتی را درنظر داشته باشید:
🔸به عنوان خواننده، انتظار پاسخ خاص تری از معلم داشتم. بهتر است ضربهی داستان را حفظ کنید.
🔸دیالوگها را داخل گیومه بگذارید. از علائم نگارشی به جا بهره ببرید.
🔸نوشتههایتان را به سمت داستان پیش ببرید. ماجراهایی توأم با کشمکش و عدم تعادل!
✅موفق باشید و پُر کلمه!
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
♦️راهکارهایی برای مقابله با ترس از نوشتن؛
🌀ترس از نوشتن را بدل کنید به نوشتن با آرامش...
👈🏻نفس عمیق بکشید. هر زمان نگرانی به شما حمله کرد، عمیقاً نفس بکشید. بهمدت دو ثانیه اکسیژن را به درون ریههایتان وارد کنید، هشت ثانیه نفس خود را نگه دارید و در چهار ثانیه هوای درون ششهایتان را تخلیه کنید. این حرکت را تکرار کنید تا هوا به مغز شما برسد.
✍🏻فهیمه شریفی | ویراستاران
🖇️همین حالا قلم و کاغذ بردار، یا بنشین پشت سیستم و شروع کن.
#آموزشی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#اخبار_دنیای_کتاب
🌀معرفی نامزدهای نهایی نخستین جشنواره کتاب کودکونوجوان؛
🔺نامزدهای نخستین جشنواره کتاب کودک و نوجوان در قالب نشست خبری یکشنبه ۱۴ مرداد که توسط خانه کتاب و ادبیات برگزار شده بود معرفی شدند.
🔻به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری نخستین جشنواره ملی و بین المللی کتاب کودک و نوجوان صبح یکشنبه ۱۴ مرداد توسط خانه کتاب و ادبیات در سرای اهل قلم برگزار شد.
👈🏻علی رمضانی مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات، حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات، محمد حمزه زاده دبیر علمی جشنواره در ایننشست حضور داشته و نامزدهای نهایی بخشهای مختلف این جشنواره را معرفی کردند.
🖇️مشروح اسامی نامزدهای این جشنواره را در اینجا بخوانید.
📚 خبرگزاری مهر
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
هدایت شده از مرکز نوآوری اجتماعی منادا
📣📣 کارگاه رایگان
«استفاده از هوش مصنوعی برای تولید محتوا»
🔹با رویکرد آسیبهای اجتماعی
🗓 زمان: شنبه ۲۰ مرداد ماه ، ساعت ۸ الی ۱۰
🏢 مکان: قم، خیابان جمهوری، سالن شهید آوینی
🌐جهت ثبت نام به سایت monadacenter.ir مراجعه فرمایید
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
مرکز نوآوری اجتماعی دیجیتال ایران (منادا)
🆔 @monadacenter
#با_نویسندگان
#داستان_کوتاه
«کارآموز»
وقتی چند لحظه پیش از شروع پردهی اول، ستارهی نمایش افتاد و مرد، کارگردان گفت:«نمایش باید اجرا شود. امشب به جای بازیگر کارآموز ستارهی نمایش باید نقش نعش را بازی کند. بازیگر کارآموز به سرعت تغییر لباس داد. اجرای او عالی بود. ستاره آخرین نقشش را بینقص بازی کرد.
بازیگر کارآموز موقع تعظیم در برابر طوفانی از کف زدنهای پرشور، سرنگی را که در جیب داشت لمس کرد.
✍🏻 شری پله میر
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
📋استعداد نویسندگی
🌀ده روش برای پرورش استعداد نویسندگی؛
۳_یا یک عادت خوب و ساده شروع کنید.
🔺تقریباََ در تمام منابع و کتابهای آموزش نویسندگی و تولید محتوا توصیه شده که در قدم اول برای شروع نوشتن، آزادنویسی کنید.
🔻آزادنویسی یعنی اینکه دستتان را بگذارید روی کاغذ یا کیبورد و هر آنچه را که توی ذهنتان میگذرد بدون وقفه و سانسور روی صفحه بیاورید. این فرآیند را برونریزی ذهنی هم مینامند.
👈🏻انجام این کار به طرز قابل توجهی به بروز استعداد نویسندگی شما کمک میکند.
🖇️بهترین عادتی که برای شروع آزادنویسی سراغ دارم نوشتن صفحات صبحگاهی است.
✍🏻شاهین کلانتری
🖇️ادامه دارد...
#استعداد_نویسندگی
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid
#ادامه_را_تو_بنویس
🌀سپاس فراوان از همهی عزیزانی که در این پویش شرکت کردند؛
و اما نوشتهی نویسنده اصلی👇🏻
🌻وقتی راه میرفت، کفشهایش را روی زمین میکشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد. از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر میدیدمش. به دوستانم میگفتم:«این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دههی شصت پیاده شده و همون جا مونده.» به خودش هم گفتم. آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست . آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. بلند بلند اعتراضم را به بچهها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود. زور میزد جلوی خندهاش را بگیرد. معراج شهدای دانشگاه که انگار ارث پدرش بود. هر موقع میرفتیم، آنجا می پلکیدن. زیر زیرکی میخندیدم و میگفتم:«بچهها بازم دار و دستهی محمدخانی.» بعضی از بچههای بسیج با سبک و سیاق و کارکردارش موافق بودند، بعضی هم مخالف. معروف بود به تندروی کردن و متحجر بودن. از او حساب میبردند، برای همین ازش بدم میاومد. فکر میکردم از این آدمهای خشک مقدس از آن طرف بام افتاده است.
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📒 @ktbsefid