eitaa logo
کتاب سفید 📚
2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
75 ویدیو
47 فایل
┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ جهت شرکت در طرح به نشانی اینترنتی زیر مراجعه نمایید: 🌐 http://www.ktbsefid.ir ارتباط با ادمین: 🆔 @DabirKtbsefid
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام و نور 🔹داستان غم‌بار شما را خواندم. انتخاب خوبی داشتید آفرین! 🔹توصیف‌هایتان خوب و به جا بود. 🔹از تعبیرهایتان لذت بردم. اما: 🔸لحنتان شبیه لحن یک کودک هفت ساله نیست. به نظر من همین داستان را از زاویه دید علی یا دانای کل بنویسید. 🔸جایی در دیالوگ نوشتید:«مگه قراره تو گلزار چه اتفاقی بیفته...» خب این جمله کل داستان را لو می‌دهد. نباید تا قبل از وقوع حادثه اشاره ای به آن داشته باشید. 🔸جای متنی که در انتهای داستان آوردید اینجا نیست. بهتر است آن را در یک قالب جداگانه بنویسید و ارائه دهید. ✅موفق باشید. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستانک شما را خواندم. کشش دار و جذاب شروع کردید؛ آفرین! اما: 🔸زبانتان یک‌دست نیست.بعضی جاها محاوره نوشتید و قسمتهایی را به زبان نوشتار. باید برای نوشتن از زبان معیار استفاده کنید. 🔸بهتر بود کمی بیشتر صحنه‌پردازی می‌کردید. می‌شد توی همان نامه اطلاعات بیشتری از زندگی شخصیت به مخاطب بدهید. ✅در مسیر پر فراز و نشیب نوشتن همواره بخوانید و بنویسید. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستانک شما را خواندم. شروع خوبی داشتید. اما بهتر است به چند نکته توجه کنید: 🔸زبان داستان باید زبان معیار باشد. از محاوره فقط در دیالوگ‌ها می‌توانید استفاده کنید. 🔸عدم تعادل داستان شما و موضوعی که به چند روش به آن اشاره کردید ناراحتی خشایار بود! اما درنهایت اصلادلیل آن مشخص نشد! درواقع مخاطب را با دنیایی از سوالات تنها گذاشتید! 🔸نظام فعلی‌تان مشکل دارد. یا ماضی بنویسید یا مضارع. 🔸داستانتان را ویرایش کنید و بیشتر به ماجرا بپردازید. ✅موفق باشید. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
The black palace of my story.pdf
3.43M
سلام و نور 🔹داستان شما را خواندم.عجب ذهن خیال‌پردازی! آفرین 🔹صحنه‌سازی نسبتا خوبی داشتید. اما: 🔸پایان داستانتان گنگ بود! 🔸بعضی‌ جاها جملات غیر منطقی داشتید. مثلا:«نگاهش از خشم خالی شد....با عصبانیت نگاه کرد» 🔸بعضی کلمات و جملات را می‌توانستید راحت‌تر به کار ببرید.مثلا: حوصله‌ام را از سرگرفتگی نجات بدهم!🤔 🔸هدفتان از نوشتن همچین داستانی پیدا نیست. شاید با یک پایان بندی مناسب بشود این مسأله را حل کرد. 🔸علت بعضی اتفاقها مشخص نیست. مثلا: جایی نوشتید از هفت سالگی هنرهای رزمی را آموختم و تنبیه شدم! 🔸داستان را ویرایش کنید. چند بار بخوانید و حذف و اضافه داشته باشید. ✅موفق باشید. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستانتان را خواندم. موضوعتان کشش داشت. 🔹شروع خوبی داشتید. اما بهتر است چند نکته را درنظر بگیرید: 🔸زبان داستان را معیار انتخاب کنید. کلمات را نشکنید و محاوره ننویسید! 🔸عدم تعادل داستان را باید در انتها به تعادل برسانید. صرفا آوردن سوال پایان متن ،ذهن مخاطب را اقناع نمی‌کند. 🔸علائم نگارشی را به اندازه در متن به کار بگیرید. ✅درمسیر پر فراز و نشیب نوشتن، همواره بیاموزید. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستان کوتاه شما را خواندم. خسته نباشید. لازم است چند نکته را در نوشتن داستان مدنظر داشته باشید: 🔸اولین موضوع، زبان داستان است. برای نوشتن باید از زبان معیار استفاده کنید نه زبان گفتار! 🔸بعد منطقی داستان را حتی در کوتاهترین صحنه‌ها حفظ کنید. مثلا فاصله‌ی شرکت رفتن آقای حسن زاده و برگزاری جلسه آنقدر طولانی نیست که همسرش بدون اطلاع و بدون نشانه راهی بیمارستان شود و زایمان کند! که حتی اگر این اتفاق بیفتد، منطقی نیست آقای حسن زاده بدون هیچ عجله و استرسی به شیرینی فروشی برود و.... بهتر است اتفاقاتی را این وسط بگنجانید تا ماجرا کشش دار و باورپذیر شود. 🔸حرفها و شعارهای نویسنده نباید به شکل مستقیم از توی فکر و کلام شخصیتها بیرون بزند. جایی که درباره‌ی کودک کار نوشتید (که اصلا لزومی نداشت)، مشخصاً دغدغه‌ی نویسنده‌ است! 🔸اگر دغدغه‌ی ترویج باورهایتان را دارید باید بیش از این بخوانید و بنویسید. 🔸متن را چندبار بخوانید و ویرایش کنید. ✅درمسیر پرفراز و نشیب نویسندگی، همواره کوشا باشید! ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹متن شما را خواندم. این‌که از ساده‌ترین صحنه‌ها نگذرید ،هنر شماست. اما: 🔸هدف از نوشتن این متن چیست؟ نتیجه گیری پایان متن، ارتباط چندانی با بخش اول ندارد! شاید لازم است پیوند نرم تری بین خطوط ایجاد کنید. 🔸لازم نیست سخت بنویسید! «چشمانم را درهم بستم» نوشته‌ی شما را به متن ادبی تبدیل نمی‌کند! «چشم‌هایم را بستم» مخاطب را بیشتر همراه می‌کند. ✅دستتان را از کلمه پر کنید! ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹موضوع خیلی خوبی را برای نوشتن انتخاب کردید،آفرین! 🔹مونولوگ‌های خوبی داشتید. اما لازم است نکاتی را درنظر بگیرید: 🔸می‌اوانستید پرداخت بهتری داشته باشید. گنگی متن بیشتر از حد معمول بود و هدف را منتقل نمی‌کرد! 🔸رفت و برگشت ضمیرها و زمان باعث سردرگمی مخاطب می‌شود. 🔸این سبک از نوشتن نیاز به تمرین بیشتر و تسلط کافی دارد. 🔸زبان داستان باید معیار باشد نه گفتار! ✅قلمتان پربار! ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹نوشته‌ی شما را خواندم.خدا قوت! 🔹تصاویر خوبی خلق کردید. اما: 🔸توصیفات و تشبیه‌هایتان از حد معمول بیشتر بود. 🔸انتظار می‌رفت توی خلوت شبانه، اتفاق شگفت‌انگیزتری برای راوی رخ بدهد! 🔸بهتر است دیالوگ‌های قوی‌تری بنویسید. 🔸بعد منطقی داستان را حفظ کنید. اینکه پدربزرگ بعد از این همه سال نابینایی هیچ تصوری از شمایل ماه نداشته باشد،منطقی نیست! ✅برای خلق داستان‌های جذاب، همواره بخوانید و بنویسید. ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستانک شما را خواندم.ذهن خلاقی دارید! 🔹تصاویر خوبی داشتید. اما: 🔸بهتر بود لابلای عشق روباه به لاله، اتفاقات و صحنه‌های بیشتر و جذاب‌تر و خلاقانه‌تری می‌آوردید. 🔸پایان داستان را با یک ضربه تمام کنید! 🔸داستان را ویرایش کنید و علائم نگارشی را به اندازه به کار بگیرید. ✅موفق باشید ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹داستان شما را خواندم. تقارن اتفاقات اخیر با خواندن نوشته‌ی شما را به فال نیک می‌گیرم. 🔹داستانتان حس خیلی خوبی داشت. با وجود اینکه کوتاه بود و کم تصویر ولی دلنشین بود. اما: 🔸برای خلق همچین اثر ارزشمندی، بهتر است دست و قلمتان را تقویت کنید. داستان را به زبان معیار بنویسید و جمله ها را کوتاه کنید. 🔸بهتر است کمی تصویر به مخاطب بدهید. 🔸علائم نگارشی را رعایت کنید. ✅قلمتان همواره در تب و تاب! ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid
سلام و نور 🔹متن شما را خواندم.خسته نباشید. 🔹شروع خوبی داشتید. خواندن از پیرمرد ساعت ساز می‌تواند برای خواننده جذاب باشد. اما: 🔸بهتر بود قصه را طور دیگری پیش می بردید. مثلا در خلال داستان،روایتی از یک اتفاق که مربوط به ساعت سازی و کلاه گذاشتن میشود را ذکر می‌کردید! چرا پیرمرد باید حتی در وصیتنامه اش این جمله را به کار ببرد؟ 🔸تصویر و صحنه خلق کنید و متن را تبدیل به یک داستان جذاب بکنید. 🔸نکات ویرایشی و علائم نگارشی را اعمال کنید. ✅موفق باشید! ┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄ 📒 @ktbsefid