•
💠 #پنــــدانــــه
🔴 حاتم و غلام بخشنده
🔹حاتم را پرسیدند: «هرگز از خود کریمتر دیدی؟»
🔸گفت: «بلی، روزی در خانه غلامی یتیم فرود آمدم و وی ۱۰ گوسفند داشت. فی الحال یک گوسفند بکشت و بپخت و پیش من آورد. مرا قطعهای از آن خوش آمد، بخوردم.»
🔹گفتم: «والله این بسی خوش بود.»
🔸حاتم ادامه داد: «غلام بیرون رفت و یک یک گوسفند را میکشت و آن موضع را میپخت و پیش من میآورد و من از این موضوع آگاهی نداشتم. چون بیرون آمدم که سوار شوم، دیدم که بیرون خانه خون بسیار ریخته است. پرسیدم که این چیست؟»
🔹گفتند: «وی همه گوسفندان خود را بکشت.»
🔸وی را ملامت کردم: «چرا چنین کردی؟»
🔹گفت: «سبحان الله تو را چیزی خوش آید که من مالک آن باشم و در آن بخیلی کنم؟»
🔸پس حاتم را پرسیدند: «تو در مقابل آن چه دادی؟»
🔹گفت: «۳۰۰ شتر سرخ موی و ۵۰۰ گوسفند.»
🔸گفتند: «پس تو کریمتر از او باشی.»
🔹گفت: «هیهات! وی هر چه داشت داده است و من از آنچه داشتم و از بسیاری، اندکی بیش ندادم.»
┄┄════•✧•════┄┄
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
🔴 انتخابها را جدی بگیریم، در قبال آیندگان مسئولیم
🔸یک غذاخوری بین راهی بر در ورودیش با خط درشت نوشته بود:
«شما در این مکان غذا میل بفرمایید، ما پول آن را از نوه شما دریافت خواهیم کرد.»
🔹رانندهای با خواندن این تابلو، اتومبیلش را فوراً پارک کرد، وارد رستوران شد، ناهار مفصلی را سفارش داد و نوش جان کرد. بعد از خوردن غذا، سرش را پایین انداخت که بیرون برود ولی دید پیشخدمت با صورتحسابی بلند بالا جلویش سبز شده است.
🔸با تعجب پرسید: «مگر شما ننوشتهاید پول غذا را از نوه من خواهید گرفت؟»
🔹پیشخدمت با خنده جواب داد: «چرا قربان، ما پول غذای امروز شما را از نوهتان خواهیم گرفت ولی این صورتحساب مربوط به پدربزرگ مرحوم شماست!»
🔸نتيجه اخلاقی:
اين داستان حقيقتی را در قالب طنز بيان میکند که کاملاً مصداق دارد. ممکن است ما کارهایی را انجام دهيم که آيندگان مجبور به پرداخت بهای آن باشند.
┄┄════•✧•════┄┄
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
🔵 پنج گنج #حکمت
🔸حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت:
🔸چرا به جای تحصیل علم، چوپانی میکنی؟
🔹چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفتهام.
🔸حكيم گفت: خلاصه دانشها چیست؟
🔹چوپان گفت: پنج چیز است
- تا راست تمام نشده، دروغ نگویم
- تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
- تا از عیب و گناه خود پاک نگردم، عیب مردم نگویم.
- تا روزی خدا تمام نشده، به در خانه دیگری نروم.
- تا قدم به بهشت نگذاشتهام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم.
🔸حكيم گفت: حقا که تمام علوم را دریافتهای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده.
════•✧•✧✿✧•✧•════
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
⁉️ چگونه دست فرزندمان را در دست خدا بگذاریم ؟
🔹 #آيت_الله_شاه_آبادی رحمه الله، استاد عرفان حضرت امام خمينی رحمه الله توصيه میكرد:
🔸كه اگر به عنوان مثال، فرزند شما نياز به كفش دارد، گرچه شما دير يا زود آن را تهيه خواهيد كرد، به فرزند خود بگوييد:
🔹«عزيزم، بابا بايد پول داشته باشد. مگر نمیدانی خدا روزیرسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برايت كفش بخرد».
🔸اين كودک قطعاً دعا خواهد كرد و پدر نيز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس كفش را از خدا میداند و عاشق خدا میشود؛ يعنی از همان كوچکی میآموزد كه پدر فقط واسطه رزق و روزی است.
🔹در اين صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است.
┅════•✧•🌼•✧•════┅
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
🔴 مرَنج و مَرَنجان
🔹فردی از عارفی خواست که او را موعظه کند
🔸عارف گفت: مـرنج و مـرنجـان.
🔹گفت:
«مرنجان را فهمیدم یعنی کسی را اذیت نکنم
ولی «مرنج» یعنی چه؟
چطور میتوانم ناراحت نشوم
مثلا وقتی بفهمم کسی مرا غیبت کرده
یا فحش داده، چطور نباید برنجم؟
🔸عارف پاسخ داد:
علاج آن است که خودت را کَسی ندانی
و اگر خودت را کسی ندانستی دیگر نمیرنجی.
🔺 جفا کشیم و ملامت خوریم و خوش باشیم
┄┄════•✧•════┄┄
@farizatolhoseyn
#پندانه
✍گویند: دانایی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند.به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند.
🍃 فرد دانا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند: تو چرا گریه میکنی؟
✨ گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم یا پیر شدیم، آن را رها کرده و برای همیشه میرویم.
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
🔵 دل باید صاف باشد
🔹لقماﻥ ﺣﮑﯿﻢ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ، ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯿﺰ تا ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﻧﯽ!
🔸ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻏﻼﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ!
🔹ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﺷﺪ؛ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻗﺎﻓﻠﻪ ﻧﻤﺎﺯﮔﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﺎﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ!
🔸ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺩﺍﺷﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺍﯼ بی خبر، ﺍﺯ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻧﻤﺎﺯﮔزارﺍﻥ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍﯼ، ﺑﺮﺧﯿﺰ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ هستی ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺳﺠﻮﺩ ﻭ ﺗﺴﺒﯿﺢﺍﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
🔹ﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: "ﺩﻝ" ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ "ﻋﻤﻞ" ﻧﯿﺴﺖ. ﺧﺪﺍ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ!
🔸ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﮐﯿﺴﻪﺍﯼ ﮔﻨﺪﻡ را ﺑﻪ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﮑﺎﺭﺩ. ﻭلی ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ فرﻭﺧﺖ ﻭ ﻣﺸﺘﯽ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﭘﺎﺷﯿﺪ.
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﻭ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ ﺟﺰ ﻋﻠﻒ ﻧﯿﺴﺖ.
ﻋﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺟﻮﯾﺎ ﺷﺪ...
🔹ﻟﻘﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﺍﺯ رفتار ﺷﻤﺎ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ "ﻧﯿﺖ" ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، "ﻋﻤﻞ" ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﻟﺬﺍ ﻣﻦ ﮔﻨﺪﻡ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﭙﺎﺷﯿﺪﻡ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺨﻢ ﻋﻠﻒ ﻫﺮﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﮔﻨﺪﻡ ﺑﺬﺭ ﮐﺮﺩﻡ!
🔸ﭼﺮﺍﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺘﯽ: "ﻧﯿﺖ" ﻭ "ﺩﻝ" ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺎﻑ ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ "ﻋﻤﻞ" ﻣﺎ ﻧﯿﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ!
💢 بهشت را به بها دهند نه به بهانه...
┄┄════•✧•════┄┄
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
♦️عالمی که از همسرش کتک میخورد!
🔹مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان جهان تشیع بوده است. ایشان در نجف میزیسته و شاگردان بسیاری تربیت کرده است.
🔹آن زمان شایع شده بود از همسرش کتک میخورد! وقتی از او در این باره پرسیدند، گفت: "بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد!"
🔸وقتی پرسیدند چرا طلاقش نمیدهید، گفت: " این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین(ع) میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند. گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم و هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد! "
┄┄════•✧•════┄┄
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
حڪیمے از شخصے پرسید:
روزگار چگونه استـــــ ؟
شخص با ناراحتے گفتـــــ : چه بگویم
امروز از گرسنگے مجبورشدم ڪوزه سفالے ڪه یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانے تهیه ڪنم.
حڪیم گفتـــــ : خداوند روزےاتـــــ را سیصد سال پیش ڪنار گذاشته
و اینگونه ناسپاسی مے ڪنے؟
━═━━⊰•❀☘❀•⊱━━═━
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
🔴 ﺩﻝ به خدا ﺑﺴﭙﺎﺭ
🔹ﺁﺗﺸﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺳﻮﺯﺍﻧﺪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ،
🔸ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻏﺮﻕ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﻣﻮﺳﯽ ﺭﺍ،
🔹ﻧﻬﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ،
🔸ﮐﻮﺩﮐﯽ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻮجهای ﻧﯿﻞ ﻣﯽﺳﭙﺎﺭﺩ ﺗﺎ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺶ!
🔹و ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﭼﺎﻩ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ و ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰ ﻣﺼﺮ ﺩﺭﻣﯽﺁﻭﺭﺩ!
❇️ ﺁﯾﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻧﯿﺎﻣﻮﺧﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﻗﺼﺪ ﺿﺮﺭ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﻨﺪ.
✅ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺗﺪﺑﯿﺮﺵ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ و ﺑﻪ ﺣﮑﻤﺘﺶ ﺩﻝ ﺑﺴﭙﺎﺭ، ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻮﮐﻞ ﮐﻦ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺍﻭ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭ.
✨ ﻓﻘﻂ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺻﺎﻑ ﮐﻦ ...
┅════»•••❀•••«════┅
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
💢 سه چیز از همدیگر جدا نیستند:
🔹۱. کسی که زیاد دعا کند، از اجابت محروم نمیشود.
🔹۲. کسی که زیاد استغفار کند، از مغفرت و بخشش محروم نمیشود.
🔹۳. کسی که زیاد شکر کند، از زیاد شدن نعمتها محروم نمیشود.
--------------••✾♡✾••-------------
@farizatolhoseyn
•
💠 #پنــــدانــــه
🔴 دزدی فقط این نیست که از دیوار مردم بالا بری؛ بلکه
🔻تو اگر دروغ بگویی:
🔺صداقت را دزدیده ای،
🔻اگر بدی کنی:
🔺خوبی را دزدیده ای،
🔻اگر تهمت بزنی:
🔺آبرو را دزدیده ای،
🔻و اگر خیانت کنی:
🔺عشق را دزدیده ای ...
🔺و در کل میشود گفت
👈🏻 "انسانیت" را دزدیده ای.
┅━═━⊰•❀❄️❀•⊱━═━┅
@farizatolhoseyn