📚دست و پای کسی را توی پوست گردو گذاشتن
هنگامی که شخص زودباوری را به انجام کاری تشویق کنند و او بدون دوراندیشی و بررسی به آن اقدام کند و بدین ترتیب در بنبستی گرفتار آید، دربارهی او میگویند که: «دست و پایش را در پوست گردو گذاشتند». یعنی کاری دستش دادهاند که نمیداند چه بکند.
ضربالمثل "دست و پای کسی را در پوست گردو گذاشتن" در ابتدا دربارهی انسان نبوده و کاربردی برای او نداشته است، بلکه به جای واژهی کسی در این اصطلاح، واژهی گربه قرار داشته است. یعنی این دست و پای گربه بوده که توسط افرادی بیانصاف و حیوانآزار در پوست گردو قرار میگرفته است.
« . . . سابقن افراد بیانصافی بودند که وقتی گربه ای دزدی زیادی از آذوقه منزلشان میکرد، گربه را گرفته و قیر را ذوب کرده در پوست گردو میریختند و هر یک از چهار دست و پای او را در یک نصفه پوست گردوی پر از قیر فرو میبردند و سپس او را رها میکردند. گربه بینوا در این حال، هم به زحمت راه میرفت و هم چون حالا دیگر صدای پایش را همهی اهل خانه میشنیدند، از انجام دزدی باز میماند".
این گربه با این حال روزگاری پیدا میکرد که نه تنها دزدی از یادش میرفت، بلکه چون کسی هم چیزی به او نمیداد از شدت درد و گرسنگی تلف میشد.
این روش و ابتکار نابخردانه نسبت به این حیوان بیگناه که در نهایت بیانصافی بوده است، رفته رفته شکل ضربالمثل یافته و امروزه در مواردی به کار برده میشود که کسی را با مشکلی رو به رو کنند که "نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس"
🍁
داستان گل بو مادران
مادر دختری چوپان بود. روزها دختر کوچولویش را به پشتش میبست و به دنبال گوسفندها به دشت وکوه میرفت. یک روز گرگ به گوسفندان حمله میکند و یکی از بره ها را با خود میبرد!
چوپان، دختر کوچکش را از پشتش باز میکند و روی سنگی میگذارد و با چوبدستی دنبال گرگ میدود. از کوه بالا میرود تا در کوه گم میشود.
دیگر مادر چوپان را کسی نمیبیند. دختر کوچک را چوپانهای دیگری پیدا میکنند، دخترک بزرگ میشود، در کوه و دشت به دنبال مادر میگردد، تا اثری از او پیدا کند.
روی زمین گلهای ریز و زردی را میبیند که از جای پاهای مادر روییده، آنها را
میچیند و بو میکند.
گلها بوی مادرش را میدهند، دلش را به بوی مادر خوش میکند...
آنها را میچیند و خشک میکند و به بازار میبرد و به عطارها میفروشد.
عطارها آنها را به بیماران میدهند، بیماران میخورند و خوب میشوند.
روزی عطاری از او
میپرسد:
"دختر جان اسم این گلها چیست؟"
دختر بدون اینکه فکر کند میگوید:
"گل بو مادران" ❤️
هوشنگ_مرادی_کرمانی
*عمامه عاریتی؟!*
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری از شاگردان مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در سامرا بود.
*میرودمحضر امیرالمؤمنین (ع)* در حرم زیارت و به آقا امیرالمؤمنین میگوید:
*آقا ما داریم برمیگردیم به ایران و میدانم برگردم، سیل مقلّدین و مراجعین در مسائل شرعیه به سمت ما میآید.آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آیندهی زندگیام،این الگو بشود برای ما شاخص،این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند.*
*حاج شیخ عبدالکریم حائری سه ماه نجف می ماند* و صبح و شام وقتی حرم مشرّف میشد، از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا میکرد.
*سه ماه هم ایشان کربلا میماند.*
جمعاً میشود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز ناامید میشد که شاید آقا امام حسین (ع)هم مصلحت نمیدانند که معرفی کنند،آن شب با دل شکسته از حرم میرود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند، ایشان شب میخوابد،
*خواب سیدالشهداء (ع) را میبیند. آقا میفرمایند:* "شیخ عبدالکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته میخواهی به عنوان الگو؟" میگوید: بله آقا.
*میفرمایند:"فردا صبح وارد حرمِ ما که میخواهی بشوی طلوع فجر،کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان 18 سالهای نشسته،* عمامهای کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی ولباس کرباسی هم پوشیده.شما که وارد میشوی،این جوان بلند میشود وارد حرم میشود یک سلامی پایین پا به من میکند،یک سلام به علی اکبر،یک سلام به جمیع شهداء،از حرم خارج میشود بعدازطلوع فجر.این جوان را دریاب که یکی از انسانهای بزرگ است ".
حاج شیخ میفرماید:بیدار شدم.طلوع فجر،وقتی وارد حرم شدم،دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر،همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود،نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سیدالشهداء(ع)،یک سلام به علی اکبر ویک سلام به جمیع شهداء،ازحرم خارج شد آمد به ایوان و از آنجا به صحن رفت. دنبالش دویدم. در صحن،صدایش زدم و گفتم:آقا،بایست من با تو کار دارم. برگشت یک نگاهی به من کرد و گفت: "آقا! عمامهی من عاریتی است "و رفت. از صحن رفت بیرون،رفت در کوچه پسکوچههای کربلا، دنبالش دویدم:آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دوباره درحال حرکت برگشت و گفت:
"آقا! عبای من هم عاریتی است "؛ و رفت.
آقای حاج شیخ عبدالکریم میگوید:
دیدم دارد از دستم میرود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانهی دو امام،بااین دو کلمه دارد میگذارد و میرود. دویدم و خودم را به او رساندم و دستش را گرفتم و گفتم:بایست.عبای من عاریتی است؛ عمامهی من عاریتی است یعنی چه؟ *شش ماه التماس کردهام تا شما را معرفی کردهاند، کار داریم با شما*. یک نگاهی به حاج شیخ میکند و میگوید: "چه کسی من را به شما معرفی کرد؟". آقا شیخ عبدالکریم میگوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سیدالشهداء(ع).
به حاج شیخ عبدالکریم میگوید: "امروز چندمِ ماه است؟"
حاج شیخ عبدالکریم روز را میگویند.
میگوید: "دنبال من بیا ".
در کوچهپسکوچههای کربلا میروند تا به خارج از کربلا میرسند.یک تلّی بود که روی آن تل،یک اتاقکی بود.میرسد به درِ آن اتاق و میگوید: "اینجا خانهی من است،فردا طلوع فجر،وعدهی دیدار من و شما همین جا ".
میرود داخل و دررا میبندد.
مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا،این چه مطلبی میخواهد به من بگوید که موکول کردبه فردا.چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آیندهی من راتضمین کنددر معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام.
ایشان میفرماید: لحظهشماری میکردم.آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا،روی همان تل.پشتِ همان اتاقک.آمدم در بزنم،صدای نالهی پیرزنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا میزد:
وَلَدی! وَلَدی.پسرم، پسرم.
در زدم، دیدم پیرزنی با چشمان اشک¬آلود در را گشود.
گفتم:خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت اینجا خانهی من است و با من وقت ملاقات گذاشته.این آقا کجاست؟ گفت: این پسرِ من بود،الآن پیشِ پای شمااز دنیا رفت.وارد شدم. دیدم پاهای این جوان به قبله دراز، هنوز بدن گرم. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم..یک روز حاج شیخ بر فراز تدریس کرسی درس خارج در قم،این خاطره را نقل کرده بود ازدوران جوانی و بعد فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع)به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامهی من عاریتی است، عبای من عاریتی است.فردا جلوی چشمانِ من،عبا و عمامه را گذاشت و رفت. میخواست به من بگوید: *شیخ عبدالکریم حائری! مرجعیت،عاریتی است؛ ریاست،عاریتی است؛ خانههایتان،عاریتی است؛ پولهای حسابتان،عاریتی است؛وجودتان،عاریتی است؛سلامتیتان،عاریتی است.هر چه میبینید،عاریه است و امانت است؛ دل به این عاریهها نبندید.اینها را یاازشمامیگیرند.یا حوادث، یا وارث میبرد.*
🔸زبان گرسنگي قيامت
🔹روزی لقمان حكيم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنويس.
شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛
آنگاه روزهات را بگشا و طعام خور.
شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند.
ديروقت شد و طعام نتوانست خورد.
روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام نخورد.
روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند،
آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد.
روز چهارم، هيچ نگفت.
شب، پدر از او خواست كه كاغذها بياورد ونوشتهها بخواند.
پسر گفت: امروز هيچ نگفتهام تا برخوانم.
لقمان گفت: پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت،
آنان كه كم گفتهاند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى
✨﷽✨
✅میزان اهمیت #نمازصبح
✍از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند:که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟ فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.
مردی به خدمت امام صادق(علیه السلام) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام. امام صادق (ع) فرمود :خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است. امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد. آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است. امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟ وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت. پس از اتمام سخن امام رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد ، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی!
💥همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید:اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد.
📕جهاد با نفس/ج۱/ص۶۶
📒وسایل شیعه/ج۳/ص۱۵۶
📗بحار/ج۸/ص۷۳
#وقایع_آخرالزمان
#سرزمینهای_درگیر_در_واقعه_ظهور
#قسمت_هفتم #قنسرین
یکی دیگر از شهرهای کور خمس « #قنسرین» است که در منطقه شام قرار دارد و گفته شده که در کوهستان اطراف آن قبر صالح پیغمبر(ع) قرار دارد و در آن جای پای شتر (ناقه صالح) نیز موجود است و البته این را هم داریم که می گویند قبر صالح در یمن است.
در منابع آمده که مردم #حمص در جنگ صفین، از معاویه در برابر حضرت علی(ع) حمایت کردند. آنها در جنگ صفین با شور جنگیدند، سپس مذهب تشیع را پذیرفتند.
در زمان جنگ های صلیبی این شهر متحمل ضررهای بسیاری شد و به ویرانه مبدل گردید.
#موقعیت_جغرافیایی
این استان در وسط سوریه واقع و مرکز آن شهر حمص است. رودخانه معروف«عاصی» که از لبنان سرچشمه می گیرد و به ترکیه می رود از این استان عبور می کند.
این استان با 41 هزار کیلومتر وسعت، بزرگترین استان سوریه از نظر مساحت می باشد و سومین استان سوریه از نظر جمعیت به حساب می آید.
این استان از غرب با لبنان و از شرق با عراق و اردن همسایه است. مقبره و مسجد خالد بن ولید در این شهر قرار دارد.
#دین_در_قنسرین
هر چند اکثریت مردم این استان را اهل سنت تشکیل می دهند؛ اما تعداد قابل توجهی از پیروان مذاهب دیگر از جمله شیعیان، ارامنه و مسیحیان ارتدکس نیز در این استان و در کنار یکدیگر با صلح و دوستی زندگی می کنند.
#اوضاع_قنسرین_در_آخرالزمان
با توجه به این ویژگی های جغرافیایی، #سفیانی به قدرتی عظیم دست یافته و بر مناطق خوش آب و هوا و دارای منابع آب و غذا مسلط می شود؛ اما با این وجود باز هم به دنبال نفوذ در مناطق دیگر خواهد بود.
با توجه به روایات، وقتی سفیانی به مناطق پنج گانه تسلط می یابد، به جز تعداد کمی از خدا پرستان واقعی، بقیه مردم پیرو سفیانی می شوند. پس در روایات هم پیش بینی شده که مردم این منطقه دوباره به خاندان محمد(ص) خیانت خواهند کرد.
📚کتاب دانشنامه سرزمین های درگیر، به کوشش اسماعیل شفیعی سروستانی، ص508
📣#مهم 🔺#رایگان
👌ارائه مباحث آخرالزمانی کاربردی
🔸چقدر ظهور را نزدیک حس می کنید؟
🔸آیا تا به حال از تقویم حوادث ۶ ماه پایانی پیش از ظهور شنیده اید❓
🔸از سفیانی، یمانی و نشانه ها و پرچم های آنان اطلاعی دارید❓
🔸آیا ما هم میتوانیم در جبهه یاران امام زمان باشیم❓
💟 با به روزترین و تاثیرگذارترین #مطالب و #فایل_های_مهدوی همراه باشید💯
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi
🔴 در آخرالزمان چه دعایی بخوانیم تا از فتنه ها و حوادث آخرالزمانی مصون بمانیم؟
#پرسش_پاسخ_مهدوی
#ادعیه_مهدوی
🔸 جواب:
🔹 از وظايف بسيارمهم هرشيعه مداومت به خواندن دعاي غريق است.
امام صادق(ع):زماني ميرسد که امام هدايتگر ونشانه آشکاري نباشد ازحيرت وسرگرداني آن دوره کسي نجات پيدا نميکند مگر کسي که به خواندن دعاي غريق مداومت کند:
🔴 یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ
📚 منبع: کمال الدین جلد 2 ص 351
🔹 همچنین از وظايف بسيار مهم هرشيعه درآخرالزمان اين است که به صورت مداوم معرفت امام عصر را از خداوند طلب نمايد
امام صادق(ع):بامداومت بر اين دعا معرفت امام عصر را از خداوند طلب نماييد:
🔴 اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
📚 منبع: اصول کافی جلد 1 ص 337
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️تیزر رزمایش مشترک ایران و روسیه در شمال اقیانوس هند
🔹️کمربند امنیت دریایی 2021
*📛انتشار وکپی برداری مطالب گروه بادرج کامل لینک، مورد رضایت ماست
به جمع مابپیوندید 👇
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥👆 باید ترسید از اینکه از چشم امام زمان افتاد.😞
🎤 استاد #رائفی_پور
#تاثیر_گذار
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi
*📛انتشار وکپی برداری مطالب گروه بادرج کامل لینک، مورد رضایت ماست
به جمع مابپیوندید 👇
🌎مرکزگروههای نفوذسیاسی📛وبصیرت انقلابی🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/3587965022C526f837d0d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری 📽
صبر و حلم امام زمان علیه السلام...
اگه گوش کردی و گریه کردی، فقط و فقط برای فرج حضرت حجت بن الحسن عسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کنید خیلی زیاد 😭
#آخرین_وصی
#امام_مهربانم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹
#استاد_حامدرضا_معاونیان
*📛انتشار وکپی برداری مطالب گروه بادرج کامل لینک، مورد رضایت ماست
به جمع مابپیوندید 👇
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به زودی خروج سفیانی
به عشق مهدی فاطمه نشردهید 👇👇
*📛انتشار وکپی برداری مطالب گروه بادرج کامل لینک، مورد رضایت ماست
به جمع مابپیوندید 👇
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi
#امامزمانے❤️
امــامغـــریݕـم،
دݪمـــآݩ ٺݩگـ نگــــاه اســٺ!
نمـــےآیـے؟😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥سخنرانی حاج آقا دانشمند
✍موضوع : چرازندگی هابی برکت شده؟
#سخنرانی
#استاد_دانشمند
*📛انتشار وکپی برداری مطالب گروه بادرج کامل لینک، مورد رضایت ماست
به جمع مابپیوندید 👇
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi
انسان بودن یعنی این که
وقتی با کسی مشتاقانه کوهی را بالا رفتی
اما… رو قله حس کردی ازش بی نیاز شدی
یادت نره کــه اون پایین چقدر بهش نیاز داشتی...
*📛انتشار وکپی برداری مطالب گروه بادرج کامل لینک، مورد رضایت ماست
به جمع مابپیوندید 👇
🌍لبیک یامهدی (عج)🌏
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
🌸 @labeik_ya_mahdi