7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
#گذشت_کن_تا_بگذرم
🔸 میخوای ببخشمت؟ راهش اینه...
▫️ سال ۱۳۸۷
▫️ یکی از روستاهای اراک
#داستان 📜
✨روزی لقمان در كنار چشمهای نشسته بود. مردی كه از آنجا ميگذشت. از لقمان پرسيد: «چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟»
🖇لقمان گفت: «راه برو.»
📌آن مرد پنداشت كه لقمان نشنيده است. دوباره سوال كرد: «مگر نشنيدي؟ پرسيدم چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟»
🖇لقمان گفت: «راه برو.»
📌آن مرد پنداشت كه لقمان ديوانه است و رفتن را پيشه كرد.
✔️زماني كه چند قدمي راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: «ای مرد، يک ساعت ديگر بدان ده خواهی رسيد.»
مرد گفت: «چرا اول نگفتی؟»
لقمان گفت: «چون راه رفتن تو را نديده بودم، نمی دانستم تند میروی يا كُند. حال كه ديدم دانستم كه تو يک ساعت ديگر به ده بعدی خواهی رسيد.»
💥دوست من ، تو راه رفتن دیگران را ببین و بعد در موردشان قضاوت کن💥
#یک_داستان_یک_پند
✍️ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود درِ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد.
آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ و ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭِ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ.
اﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد. ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ با ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ.
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.
🔺ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮنﻤﺎﻥ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍینکه ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ تأﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎنمان ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ.
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
🔴مهندسی بود که در حرفه نصب آسانسور و مدارهای آن استاد بود.
✍ برادرش نقل میکند، برای شاگردی نزد او کار میکردم. وقتی برادرم میخواست کار آسانسور را به جای اصلی خود برساند و صفحه کلید آن را نصب کند، انبردست یا پیچگوشتی یا چیز دیگری را به پایین میانداخت تا من از آسانسور خارج شوم و آن را بیاورم و این فوت کار را یاد نگیرم. چرا که میترسید استادکار شوم و او را تنها بگذارم.
از این حرکت برادرم این قدر ضجر میکشیدم که خدا داند. وقتی کار به آن مرحله میرسید، خودم با پا انبردست را به طبقه همکف میانداختم و میگفتم، راحت باش من میروم انبردست را بیاورم.
از قضای اتفاق، بعد از مدتی برادرم افتاد و پایش بدجور شکست و ماهها زمینگیر شد. به علت اینکه من کار اصلی را بلد نبودم و یادم نداده بود، کم بود مشتریهای خود را از دست بدهد. در خانه قلم و خودکار آورد تا مدارها را به من یاد بدهد. ولی من گفتم یاد نمیگیرم. مجبور میشد با تحمل درد فراوان زمانی که کار به مرحله راهاندازی نصب مدار میرسید، با پای شکسته و درد فراوان از پلهها بالا برود و به من کار یاد دهد. و من هم با اینکه یاد میگرفتم ولی اذیتش میکردم و اظهار عدم یادگیری میکردم. تا روزی اشک چشمش را ریخت و التماس کرد اذیتش نکنم و...
✨هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی...
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#یک_داستان_یک_پند ✨
✍️گویند: پوریای ولی را جوانی پر از زور و بازو به شاگردی در زورخانه آمد. پوریا به او گفت: تو را نصیحتی میکنم مرا گوش کن! روزی در کوچهای میرفتم پسرکی بر من سنگی زد و ناسزا گفت و فرار کرد. چون به دنبال او رفتم تا علت ناراحتیاش را از خودم بدانم به منزلشان رسیدم. درب را زدم مادرش بیرون آمد. علت را جویا شدم، پسرک گفت: از روزی که تو با پدرم کشتی گرفته و زمیناش زدهای پدرم دیگر در معرکهگیری، کسی به او انعامی نمیدهد. بسیار ناراحت شدم چون من از راه کارگری تأمین معاش میکردم ولی پدر او از راه معرکهگیری و میدانداری روزی اهل و عیال خود تأمین میکرد.
🍀پدرش را صدا کردم و عذر خواستم. با پدرش برنامهای ریختیم. دو روز بعد پدرش معرکه گرفت و زنجیری به مردم نشان داد و شرط کرد بر دور بازوهای من بپیچد ولی من نتوانم آن را پاره کنم و من قبول کردم و زنجیر دور بازوان من پیچید و من فشاری زدم سبک، ولی چنان نشان دادم که هر چه در توانم بود فشار زدم که ردّ زنجیر بر بازوهای من ماند و تسلیم شدم که پاره نشد. مرد خوشحال شد و زنجیر در بازوی خود کرد و پاره نمود و من از شرم سرم به زیر انداخته از میدان دور شدم؛ تا مردم بدانند زور بازوی او از من بیشتر است و چنین شد که آبروی مرد به او برگشت و این به بهای رفتن آبروی من بود. مدتها گذشت مردم از راز این کار من باخبر شدند و مرا دو چندان احترام نمودند.
🍁این گفتم که بدانی ای جوان! زور بازوی تو چون شمشیر توست، پس آن را در نیام خداترسی و معرفت و ایمان اگر پنهان کنی تو را سود خواهد داد ولی اگر از نیام خود خارج کنی بدان شمشیر بازوی تو اول تو را زخمی خواهد کرد و هیچ مبارزی شمشیر بدون نیام بر کمر خود نمیبندد چون نزدیکترین کس که به شمشیر برنده او، خود اوست.
💠 ازدواج در سایه عقل و عدل
🔸 زن و شوهر مکمّل یکدیگرند، باید یکدیگر را خوب درک کنند؛ در رفتار و گفتار حرفی نزنند که خدای ناکرده به حرمت دیگری بربخورد، #احترام_یکدیگر را حفظ بکنند. خانم توقعش در برابر شوهر باشد، شوهر برابر امکاناتی که دارد خواسته های خانم را برآورده کند، این یک زندگی معقولی است و آن #عقل_و_عدل است که زندگی را اداره می کند، گوارا می شود؛ فرزندی هم که ذات اقدس الهی به این خانواده می دهد، باعث دلگرمی پدر و مادر میشود. فرزند که آمد کل زندگی را دگرگون می کند، #رحمت_الهی است! بنابراین اولین وظیفه ما #نگهداری_زبان ماست، #نگهداری_خاطرات ماست، حرفی نزنیم که دیگری برنجد، حرفی نزنیم که آسایش او را بهم بزند، سعی کنیم رضای یکدیگر را که #رضای_الهی در آن است حفظ بکنیم.
🔸 مطلب اساسی این است که ائمه (علیهم السلام) سعی کردند اساس خانواده را با #دین سامان ببخشند. امام جواد (سلام الله علیه) در هنگام عقدش یک خطبه ای خواندند. مستحب است که قبل از عقد یک خطبه ای خوانده بشود که احکام زناشویی، شرایط نکاح، کیفیت همسرداری، کیفیت تشکیل زندگی گفته بشود. آنجا وجود مبارک امام جواد خطبه ای که خواندند در آستانه عقد فرمودند: «أَنَّ لِكُلِّ زَوْجَةٍ صَدَاقاً»؛[1] یعنی هر زنی یک مهریه ای دارد. «وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ أَمْوَالَنَا فِی الْآخِرَةِ مُؤَجَّلَةً مَذْخُورَةً»؛ ما اموال فراوانی پیش خدا ذخیره کرده داریم. این طور نیست که دست ما خالی باشد، اما بسیاری از اینها را در راه خدا صرف کردیم. مهریه ای به آن صورت مهریه کلان نداریم که بدهیم «وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ أَمْوَالَنَا فِی الْآخِرَةِ مُؤَجَّلَةً مَذْخُورَةً ... وَ قَدْ أَمْهَرْتُ ابْنَتَكَ الْوَسَائِلَ إِلَی الْمَسَائِلِ وَ هِی مُنَاجَاةٌ دَفَعَهَا إِلَی أَبِی»؛ یعنی فرمود همسر که بدون مهریه نمی شود، من مهریه همسرم را چند نسخه خطی است از پدرم امام رضا (سلام الله علیه) به ما ارث رسیده است من این مناجات را «الْوَسَائِلَ إِلَی الْمَسَائِلِ»، این را مهریه همسرم قرار می دهم. فرمود: «وَ قَدْ أَمْهَرْتُ ابْنَتَكَ الْوَسَائِلَ إِلَی الْمَسَائِلِ وَ هِی مُنَاجَاةٌ دَفَعَهَا إِلَی أَبِی»؛ این بخشی از این مناجات ها را مرحوم محدث قمی در حاشیه مفاتیح نقل کرده: «الادعیة الوسائل الی المسائل».
🔸 غرض این است که امامان که #الگوی_ما هستند این جور زندگی کردند و برکات را هم با همین وضع بیان کردند. ما امیدواریم که برای همه جوان های پیرو قرآن و عترت خیر و صلاح و فلاح مقرّر بشود که زندگی خوبی داشته باشید، دیگران هم تأسّی کنند، نگذارند سنّ ازدواج بالا برود، #سن_ازدواج اگر بالا رفت به مصلحت آنها نیست، خدای سبحان برای هر کسی یک سنّی قرار داد، حکمی قرار داد که ـ إن شاء الله ـ امیدواریم جامعه ما به آن صورت حرکت کند.
[1] . بحار الأنوار، ج50، ص73؛ مهج الدعوات و منهج العبادات، ص258.
#درک_متقابل
#الگوی_زندگی
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#یک_داستان_یک_پند
✍️یکی از اساتید معرفت جمله زیبایی میگفت:ما به عذاب خدا از رحمتش گاهی بیشتر ایمان داریم.بسیاری از ما حرام نمیخوریم، اعتقاد داریم اگر لقمه حرام بخوریم، پس میدهیم. اما نکته مقابل این اصل و حقیقت را که اگر از لقمه حلالمان به فقیری بدهیم، آن را از خدا پس میگیریم، اعتقاد نداریم!
⚜️و ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ⚜️
✨39 سبا✨
هر چیزی در راه من ببخشید جایگزین میکنم . مگر میشود، پادشاهی فقط قدرتگرفتن داشته باشد و ثروتی برای بخشش نداشته باشد یا نبخشد؟ یا ما با کسی شریک تجارت شویم که فقط دست ضرررساندن داشته باشد و سودی در کارش نباشد؟
کاش به اندازهای که به پسگرفتن مال حرام از سوی خدا اعتقاد داشتیم به پسدادن بخشش حلال، آن هم چندین برابرش اعتقاد داشتیم. در حقیقت از معامله با خدا میترسیم و به او اعتماد نداریم.استاد میگفت: همیشه بهترین و ثروتمندترین و سرترین تاجران بازار، کسانی هستند که از باختن نمیترسند و به سود بردن ایمان دارند.
⚜️إنَّ الَّذينَ يَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُور⚜️✨29فاطر✨
همانا کسانیکه کتاب خدا را میخوانند و نماز بپا میدارند و از آنچه روزیشان دادهایم در پنهان و آشکار انفاق میکنند، به تجارتی که نابودی ندارد، امید بستهاند.🌍لبیک یامهدی (عج)🌎
🌸https://eitaa.com/joinchat/3584884837Cf464d3f021
كات مهدوی💚
🔶آبادی زمین و نزول برکات در عصر ظهور
اعتقاد به مهدویت اساسیترین اعتقادات شیعه است.
به باور شیعیان عدم ایمان به مهدویت مساوی با انکار تمام رسالت انبیا و ولایت ائمه(ع) است.
از این جهت در پله اول ایمان به امام غایب و در پله بعد توجه و تفکر درباره ملحقات آن مثل آخرالزمان و ظهور مورد تأکید آیات و روایات ماست.
هرچند عموم شیعیان نسبت به امام عصر(عج) اعتقاد راسخ یافتهاند و با همین تفکر مقابل استکبار جهانی ایستادگی به خرج دادهاند، اما در پله دوم که تفکر و تدبر درباره آخرالزمان و ظهور است، ورود جدی نداشتهاند و بلکه باید گفت اندیشمندان ما عموم جامعه را با مقولات آخرالزمانی و ظهور آشنا نکردهاند. نشان به اینکه هنوز هنر ما ارتباط خود را با مفاهیم آخرالزمانی مشخص نکرده است چرا که دستش از مفاهیم خالی مهدوی خالی است.
این معضل زمینه شبههافکنی در افکار عمومی جامعه درباره امام مهدی(عج) و وقایع آخرالزمانی و ظهور را از سوی دشمنان و معاندان فراهم آورده است طوری که گاهاً تصویر نامطلوبی از قیام حضرت به اذهان عمومی مخابره میشود.
اکنون که دشمنان بشریت خود عامل بدترین فجایع تاریخ بشریت هستند، با استفاده از ابزار سینما و شبکههای مجازی خود را مدافع حقوق بشر و شیعیان و رهبران شیعیان را که همان ائمه(ع) هستند، خونخواران بشر معرفی میکنند.
💥چرا که قصد آنها جلوگیری از رسوخ تفکر اسلام در سرتاسر دنیا و جلوگیری از امر ظهور امام زمان(عج) است که به این موضوع بارها اذعان داشتهاند. در حالی که با اندکی مطالعه در آیات و روایات مهدوی در مییابیم با ظهور حضرت راه برای عداوت دشمنان بسته شده و زمینههای ارتقای مادی و معنوی جوامع فراهم میشود. یعنی امر ظهور برای کافران و منافقان مایه عذاب و برای پاکطینتان مایه خیر و برکت و رحمت است.
به عنوان نمونه امام جعفرصادق(ع) از ثمرات ظهور را بخشندگی اموال به نیازمندان و سختگیری بر مسئولان حکومتی توسط امام عصر(عج) معرفی میکند و میفرماید: «امام مهدی بخشنده است و مال را به وفور میخشد، بر مسئولان و کارگزاران بسیار سختگیر و بر فقرا و ضُعفا رئوف و مهربان است؛ المَهدیُّ سَمِحٌ بِالمالِ شدیدٌ عَلی العُمّالِ رحیمٌ بِالمَساکینِ.» (الملاحم و الفتن، ص ١٣٧) و یا در دیگر روایت فرمودند: «در حکومت حضرتش جای مخروبهای در زمین باقی نمیماند جز آنکه آباد میشود؛ فلا یَبقی فی الأَرضِ خَرابٌ اِلاّ و عُمِّرَ». (بشارةالاسلام، ص ٩٩)
همچنین امام حسین(ع) در آخرین خطبه روز عاشورا خطاب به اصحاب خویش ضمن اشاره به مراحل رجعت خویش در دوران پس از ظهور، فرمودند:
«(در عصر ظهور) در روى زمین شخص نابینا و زمینگیر و مبتلائى نخواهد بود مگر اینکه خداوند به وسیلۀ ما اهلبیت بلا را از او برطرف مىکند؛ وَ لَا یَبْقَى عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَعْمَى وَ لَا مُقْعَدٌ وَ لَا مُبْتَلًى إِلَّا کَشَفَ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَهُ بِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ».
* و به قدرى برکت از آسمان به سوی زمین نازل مىشود که شاخه درخت از زیادى میوه مىشکند!
میوه زمستانى در تابستان و میوه تابستانى در زمستان خورده مىشود؛
وَ لَیُنْزِلَنَّ الْبَرَکَةَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ حَتَّى إِنَّ الشَّجَرَةَ لَتُقْصَفُ بِمَا یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مِنَ الثَّمَرَةِ وَ لَتَأْکُلُنَّ ثَمَرَةَ الشِّتَاءِ فِی الصَّیْفِ وَ ثَمَرَةَ الصَّیْفِ فِی الشِّتَاءِ»
سپس امام حسین(ع) این برکات را تأویل این آیه از قرآن معرفی کرده و فرمود: «(این همه برکات) معنای این سخن خداوند است که فرمود:
«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ منَ السَّماءِ وَالْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛
یعنى اگر اهل کتاب ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، ما به یقین برکاتى از آسمان و زمین براى آنان قرار میدادیم، ولى اینان تکذیب کردند و ما آنان را به واسطۀآنچه کسب کردند مؤاخذه کردیم.» (الخرائج و الجرائح قطب راوندی، ص848)
▫️اثبات وجود امام زمان(عج) در روایتی از امام عسگری(ع)
این تنها گوشهای از برکات عصر ظهور است که قرآن و روایات به آن اشاره داشتهاند.
امید که اندیشمندان و متولیان فرهنگی جامعه به سوی تصویرسازی این مفاهیم عالی مهدوی سوق پیدا کنند.
#آموزش_مهدوی
اللهـمعجـللولیڪالفـرج
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🎤 سخنرانی استاد رفیعی
💠موضوع: مناظره در هواپیما
گلچین کلیپ های مهدوی،مذهبی،بصیرتی🌺
نشردهنده پست های#ارزشی باشیم🙏
🌍لبیک یامهدی (عج)🌎
🌸 @labeik_ya_mahdi
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
#استوری
ولادت امام حسنعسکری(ع)🌹