4_5951977949518378225.mp3
3.46M
.
🔹 او می آید که دستی به سر بشر بکشد:
امام حسین ع فرمودند:
👈 مهدی ما عج در عصر خودش مظلوم است!
تا می توانید درباره او سخن بگویید!
و زیاد بنویسید!
👈 بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و سخن گفت!
📚 صحیفه مهدیه صفحه .59
6.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عملیات روانی دشمن را افشا کنید.
🔹رهبر انقلاب: یک روزی بود زمان امام نه اینترنت بود نه ماهواره ها به این شکل بود، آنجا امام می گفت دشمن با قلم با شما مبارزه می کند.. امروز بحث #فضای_مجازی است. بحث #ماهوارهها است. #جنگ_روانی است؛ جنگ روانی همهگیر و همهجایی.
✖️نگذارید جنگ روانی دشمن در کشور تاثیر بگذارد.
۱۴۰۱/۰۳/۱۴
نیایش صبحگاهی🌸💫
✨پروردگارا...
🌸آرامش نابت و عطر مهربانیت را بر لوح دلم 🕊سرازیر کن تا هیچگاه در کِشاکِش زندگی
🌸خودم را نبازم و صبور باشم
🕊و به تو اعتماد کنم
🌸ای کسی که لطف و احسان و مهرت
🕊ازلی و ابدی بوده و هست،
🌸تو را سپاس می گویم
🕊 برای همه مهربانی هایت
🙏الهی...
🌸دستم گیر که دستاویز ندارم
🕊 و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم
🙏الهی...
🌸دلی دِه که در شکر تو جان بازیم
🕊و جانی دِه که کار آن جهان سازیم
آمین...💫🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ششـم ذیقعده
💫روز بزرگداشت
🌸 حضرت احمد بن موسی (ع)
💫" شاهچـراغ "
🌸 و دهه کرامت گرامی باد 💐
🌸🍃🌸🍃
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
کتاب طوبای کربلا …صفحه141
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠سگ شدن به طمع دنیا 💠
🌀خسته و رنجور، به مسجدى رسيد .
داخل شد .
وضويى ساخت و دو ركعت نماز خواند.
سپس به گوشهاى رفت تا قدرى بياسايد.
اما سر و صداى بچه ها، توجه او را به خود جلب كرد .
🍃چندين كودك از معلم خود، درس میگرفتند و اكنون وقت استراحت آنها بود.
🍃بچه ها، در گوشه و كنار مسجد، پراكنده شدند تا چيزى بخورند يا استراحتى بكنند.
🍃دو كودك، در نزديك شبلى، نشستند و هر يك سفره خود را گشود.
يكى از آن دو كودك كه لباسى نو و تمييز داشت و معلوم بود كه از خانواده مرفهى است، در سفره خود نان و حلوا داشت .
⚪️كودك ديگر كه سر و وضع خوبى نداشت، با خود، جز يك تكه نان خشك نياورده بود .
⚪️كودك فقير، نگاهى مظلومانه به سفره كودك منعم انداخت و ديد كه او با چه ولعى، نان و حلوا می خورد .
⚪️قدرى، مكث كرد؛ ولى بالاخره دل به دريا زد و گفت: نان من خشك است، آيا از آن حلوا، كمى به من هم مىدهى تا با اين نان خشك، بخورم؟
- نه، نمیدهم‼️
- اما اين نان خشك، بدون حلوا، از گلوى من پايين نمیرود!😔
- اگر از اين حلوا به تو بدهم، سگ من مىشوى؟
- آرى، میشوم.
- پس تو حالا سگ من هستى؟ ❌
- بله، هستم . ‼️
- پس چرا مثل سگها، صدا در نمىآورى؟
پسرك بيچاره، پارس میكرد و حلوا مىگرفت و همين طور هر دو به كار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند كه به درس استاد برسند.
✅شبلى در همه اين مدت، مینگريست و میگريست .
✅دوستانش كه او را در گوشه مسجد يافته بودند، كنارش نشستند و از علت گريه او پرسيدند .
🍃شبلى گفت: ((ببينيد كه طمع چه بر سر مردم می آورد!اگر اين كودك فقير، به همان نان خشك خود قناعت میکرد و به حلواى ديگرى، طمع نمیبست، سگ ديگران نمىشد و خود را چنين خوار نمىیکرد!))
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🖇 فراهم شدن امر ازدواج بصورت معجزه آسا بدست امام زمان 【عج】
〽️ اسمش حسن بود، در شهر نجف اشرف زندگی میکرد، دانشجو بود، اوضاع و احوال روبراهی نداشت، با خودش گفت بار و بندیلم را جمع میکنم و به کربلا می روم، دعایی می کنم برای گشایش رزق و ازدواجم...
〽️ رسید کربلا، شب را خوابید ، هنوز به حرم مشرف نشده بود، در عالم رویا به خدمت مولا جانمان رسید، آقا فرمودند به او: فلانی دعا کن، پاسخ داد: ای مولای من ، بهقصد دعا مشرف شدم...
✿ آقا فرمود: [همین جا بالای سر است، همین جا دعا کن]،دست به دعا برداشت و به حالت تضرع دعا کرد، آقا فرمود: نشد، برای بار دوم در حالیکه فکر می کرد بهتر از بار اول است دعا کرد، مولا باز فرمودند: نشد، برای بار سوم با تضرع و خشوع بیشتر دعا کرد، بازهم مولا فرمودند: [ نشد]
♡ دیگر عاجز شده بود، به امامش گفت: سیدی! آیا دعا کردن وکالت بردار هست ؟ آقا فرمودند: آری، گفت: من شما را وکیل کردم که برایم دعا کنید...
آقا قبول کردند و برایش دعا کردند...
❗️دعای مولا برایش کافی بود، زندگی اش را از این رو به آن رو کرد، شخص تاجر همدانی که ساکن تهران بود به عتبات مشرف شد، آنجا به پیشنهاد و اصرار یکی از علما حسن را به دامادی پذیرفت، خلاصه اینکه صاحب زندگی شد و رزق و روزی اش گسترش پیدا کرد...
❗️می دانی این روزها که اجابت دعایم به تاخیر افتاده با خودم می گویم باید دست به دامن آقا بشومو از حضرتش بخواهم حال مرا هم مثل شیخ حسن زیر و رو کند، اما قبل از آن، دلم می خواهد، شبی برسد، سفره ی افطاری پهن کنم و آقا را مهمان نان و خرمایی کنم، دلم میخواهد، سر به شانه های زهرایی اش بگذارم و یک دل سیر گریه کنم...در این تلاطم دنیا ساحل آرامشش را میخواهم ...
کنارِ نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که نام تو آرامشی ست طوفانی...
📚برداشتی آزاد از کتاب مستدرک البحاره
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️عفیف باشی شهیدی ...!
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
قَالَ الامام عَلِی (علیه السلام):
"مَا المُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ العَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلاَئِکَةِ "
امام علی (ع) :
مجاهدی که در راه خدا شهید می شود، اجرش بیش از کسی نیست که قادر بر گناه است، ولی مرتکب گناه نمی شود; نزدیک است که شخص عفیف، ملکی از ملائکه باشد.
📙نهج البلاغه، کلمه قصار 474.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️بنویس و بشنو ...!
🎙#استاد_هاشمی_نژاد
قالَ رَسولُ اللّٰه (ص) :
وَ مَنْ کَتَبَ فَضِیلَةً مِنْ فَضَائِلِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَا بَقِیَ لِتِلْکَ الْکِتَابَةِ رَسْمٌ وَ مَنِ اسْتَمَعَ إِلَی فَضِیلَةٍ مِنْ فَضَائِلِهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الذُّنُوبَ الَّتِی اکْتَسَبَهَا بِالاسْتِمَاعِ .
رسول اکرم (ص) :
هر کس یک فضیلت از فضیلتهای علی ابن ابیطالب (ع) را بنویسد تا مادامی که از این نوشته اثری باقی باشد، فرشتگان برای او از درگاه الهی آمرزش میطلبند و هر کس هنگام بیان فضیلتی از این فضیلتها به آنها گوش سپارد، خدای متعال جملگی گناهانی را که از طریق شنیدن در کارنامه اعمالش ثبت شده، میآمرزد .
📙الامالی شیخ صدوق ، ص ۱۳۸ .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•