هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
4_5791806322559159167.pdf
5.7M
نمی از فضائل حضرت زینب علیهاالسلام
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
4_5791806322559159164.mp3
1.55M
معجزه عدد 69- مرحوم حجةالاسلام حاج اشرف کاشانی
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
16.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا زینب ادرکینا!-
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
🚿🚿غسل در روز اوّل، نیمه و آخر ماه رجب
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله: مَنْ أَدْرَكَ شَهْرَ رَجَبٍ، فَاغْتَسَلَ فِي أَوَّلِهِ وَ فِي وَسَطِهِ وَ فِي آخِرِهِ، خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ. (بحارالانوار، ج97، ص46 به نقل از کتاب فضائل الأشهر الثّلاثة/ بحارالأنوار، ج98، ص377 به نقل از اقبال الأعمال)
رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس ماه رجب را درک کند و در آغاز ، میانه و پایان آن غسل کند، از گناهانش خارج می شود مانند روزی که مادرش او را به دنیا آورد.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
🙏🏼👌 نماز سلمان برای روز اوّل، روز پانزدهم و روز آخر ماه رجب
سلمان فارسی،که رحمت خدا بر او باد، گفت: در آخرین روز جمادی الثانی به خدمت رسول خدا صلّی الله علیه وآله رفتم. حضرت فرمود: ای سلمان! تو از ما اهل بیتی، آیا نمی خواهی برایت حدیثی بگویم؟ عرض کردم: بله، پدر و مادرم فدایت باد ای رسول خدا! فرمود: ای سلمان! هر مرد مؤمن یا زن مؤمنه ای که در ماه رجب 30 رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، و سه مرتبه سوره کافرون؛ خداوند قطعاً از نامه عمل او هرگناهی که در کودکی و بزرگی کرده است، محو می کند، و خداوند به آن فرد ثواب کسی که تمام آن ماه را روزه گرفته باشد عطا می کند، و خداوند او را تا سال آینده در زمره نماز گزاران می نویسد، و در هر روز از این ماه ثواب شهیدی از شهیدان جنگ بدر برای وی به آسمان برده می شود، و به ازای هر روزی که در این ماه روزه می گیرد، عبادت یک سال در نامه عمل او نوشته می شود و درجه اش را هزار درجه در بهشت بالا می برند، و اگر تمام ماه را روزه بگیرد خداوند وی را از آتش جهنم نجات می دهد و بهشت را برای او واجب می سازد. ای سلمان! جبرئیل این نماز را برای من آورد و گفت: ای محمد، این نماز علامتی است برای تشخیص شما از منافقان، زیرا که منافقان این نماز را نمی خوانند. سلمان سؤال کرد: ای رسول خدا! این نماز را چگونه و چه موقعی بخوانم؟ حضرت فرمود:
(روز اوّل ماه رجب):
در روز اوّل ماه رجب، 10 رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، و سه مرتبه سوره کافرون؛ و بعد از هر سلام، دست ها را به سوی آسمان بلند کن و بگو:
«لا إلهَ إلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ، اللّهُمَّ لا مانِعَ لِما أعْطَيْتَ، وَ لا مُعْطِيَ لِما مَنَعْتَ، وَ لا يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ.»
پس دست هایت را به روی خود می کشی.
(روز پانزدهم ماه رجب):
در نیمه ماه رجب، 10 رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، و سه مرتبه سوره کافرون؛ و بعد از هر سلام، دست ها را به سوی آسمان بلند کن و بگو:
«لا إلهَ إلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ، إلهاً واحِداً أحَداً فَرْداً صَمَداً، لَمْ يَتَّخِذْصاحِبَةً وَ لا وَلَداً.»
پس دست هایت را به روی خود می کشی.
(روز آخر ماه رجب):
در روز آخر ماه رجب، 10 رکعت نماز بخوان؛ در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره توحید، و سه مرتبه سوره کافرون؛ و بعد از هر سلام، دست ها را به سوی آسمان بلند کن و بگو:
«لا إلهَ إلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ، وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ، وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظيمِ.»
پس دست هایت را به روی خود می کشی و حاجتت را درخواست می کنی. پس دعای تو مستجاب می شود و خداوند بین تو و جهنم، هفت خندق قرار می دهد که اندازه هرخندق به میزان فاصله آسمان و زمین است. و به ازای هر رکعت نمازی که خوانده ای یک میلیون رکعت نوشته می شود، و دوری از آتش و جواز عبور از صراط نیز برای تو نوشته می شود.
جناب سلمان می گوید: بعد از آنکه سخن رسول خدا صلّی الله علیه وآله به پایان رسید، به سجده افتادم و شکر خدای را به جا آوردم که این حدیث را شنیدم.(مصباح المتهجد، ص819/ اقبال الاعمال، ص190/زادالمعاد، ص18)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
😓😵تا چشمش به آن سر پرخون افتاد، ...
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سید اصفهان و مسجد مروی تهران می فرمود:
کاروان اسرا وارد کوفه شدند. خدا هیچ عزیزی را ذلیل نکند! خدا هیچ آبرومندی را شرمنده نکند! زینب علیهاالسلام، دختر پادشاه است. شاهدخت است. پدرش، چهار سال سلطنت عراق و حجاز را داشته است. کوفه، پایتخت پدرش بوده است. خودش هم شاهدخت بوده است. از زنان بزرگ کشور بوده است. محترمات مخدّرات، نمی توانستند ساده و عادی به خدمتش برسند. آن خانمی که این مقام را داشته است، حالا یک لا پیراهن پاره پاره دارد. آه آه! این را که گفتم، دروغ نگفتم! اینها، یک لا پیراهن بیشتر نداشتند! دشمنان هم آن قدر شلاق و تازیانه زده بودند که این پیراهن ها پاره شده بود. یک لا پیراهن تنش است. وای! یک کلمه بگویم که علما نگویند چرا چنین مطلبی را گفتی؟! امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه می گوید: «سُبِی أَهْلُک کالعَبِیدِ». این ها را مثل غلامان و کنیزان، اسیر کردند! در همین شهری که پایتخت پدرش بوده است، به رسم اسیری، میان محمل، بی روپوش، سر کوچه و بازار می گردانند. واویلا! میان غوغای جمعیت، مردم از در و دیوار، به آن ها نظاره دارند. امشب دلی نباشد که نشکند! چشمی نماند که خشک بماند!
بی بی متحیر شد. خدا! این چه روزگاری است؟ این چه اوضاع و احوالی است؟ سرش به زیر است. بی بی از خجالت و شرم، سر به زیر افکنده است. نمی دانم چه طور شد، یک وقت غوغایی بلند شد! شنیدند کسی قرآن می خواند: «أمْ حَسِبْتَ أنَّ أصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» زینب علیهاالسلام میان محمل یک وقت صدای قرآن حسین علیه السلام را شنید. دید صدای حسینش می آید. دو شب است صدای قرآن حسین علیه السلام را نشنیده است، امّا حالا می بیند دارد قرآن می خواند. بی بی سرش را بیرون آورد ببیند چه خبر است؟ یا الله! همین که سرش را از محمل بیرون آورد، سر برادر را بالای نیزه دید. یادم آمد از دو تا شعر جودی. فاطمه زهرا علیهاالسلام اشعار جودی را دوست دارد:
تو به روی نیزه خوش به صوت قرآن
مـن مـیـان مـحـمـل پنجه بر جبینم
از اشاره من هر که فهمید گریه کند. من میان محمل، پنجه بر جبینم. زینب دستش را روی پیشانی و سر قرارداده است، کنایه از اینکه برادر! من باید با دستم صورتم را از نامحرم بپوشانم.
یا بیا جلـو رو تا مرا نبینی
یا بیا عقب رو تا تو را نبینم
ای امان! از بعد از ظهر عاشورا که سر برادر را زیر خنجر شمر دیده است، دیگر صورت برادر را ندیده است! یا الله! حالا چشمش به سر برادر می افتد. ریش، پر خون و پر از خاکستر است. چشم ها به طرف افق دوخته شده است. باد می وزد و ریش پر خون را از این طرف به آن طرف تکان می دهد. «و الریح تلعب به یمیناً و شمالاً»
این عبارتی را که می گویم، باید زن ها بلند بنالند. همین که صورت مبارک برادر را به این حالت دید و چشمش به آن سر پرخون افتاد ، یک وقت سرش را عقب برد و چنان به چوبه محمل زد:
«فَالْتَفَتَتْ زَینَبُ فَرَأَتْ رَأْسَ أَخِیهَا فَنَطَحَتْ جَبِینَهَا بِمُقَدَّمِ الْمَحْمِلِ حَتَّى رَأَینَا الدَّمَ یخْرُجُ مِنْ تَحْتِ قِنَاعِهَا» (بحارالأنوار، ج45، ص115).
اللهمّ انّی اسئلک باسمک الاعظم الاعظم الاعظم، الاعزّ الاجلّ الاکرم، بموالینا المعصومین و ساداتنا الاطهرین، و بمولانا و سیدنا الحجّة المنتظر و امامنا الثانی عشر، با حال التجاء، ده مرتبه: یا اللهُ! به حق سر شکسته حضرت زینب علیهاالسلام فرج امام زمان ما را برسان
(سخنرانی های مسجد سیّد اصفهان، ماه رمضان 1392 قمری، مجلس یازدهم/ سخنرانی های مسجد مروی، 1383 قمری، مجلس هشتم)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
😓😥با این حالت، اسرا وارد شهر شام شدند
مرحوم آیت الله تولایی خراسانی، در سخنرانی خود در مدرسه مجتهدی تهران در دهه اوّل صفر سال1396 قمری، خطاب به طلاّب علوم دینی می فرمود:
بچّه های فاطمه زهرا علیهاالسلام را وارد شهر شام کردند، همچون اسیران زنگبار و یهودی و نصرانی و مجوس...
خدا نکند زن و بچّه شما، اوّلاً بی لباس باشند، و پول نداشته باشی لباس بخری، و یک چادر پاره ای، یک مقنعه پاره کهنه بر سرشان باشد. از اینکه دوستان، آنها را می بینند، متأثر می شوی، چه رسد به این که دشمنان، آنها را ببینند. اگر این اتّفاق در خانه ات باشد، متأثر می شوی تا چه برسد به کوچه. اگر فکر کنی کباب می شوی. این دختران امیرالمؤمنین علیه السلام، یک چادر حسابی نداشتند، یک لباس حسابی بر تن نداشتند. در کوفه چنین بودند.
«دَخَلَتْ زَینَبُ عَلَی ابنِ زِیادٍ، وَ عَلَیها اَرْذَلُ ثِیابِها وَ هِی مُتَنَکِّرَةٌ.» (منهاجالبراعة في شرح نهجالبلاغة، ج15، ص39)
هرچه لباس خوب داشتند، همه را برده بودند. یک دانه چادر پاره به سرشان بود و یک پیراهن به تنشان. با اذن از سیّدها میگویم. آن چادر و آن پیراهن خیال می کنید سالم مانده بود؟ آنها پاره پاره شده بود. آن قدر روی چوب جهاز شترها و...
ای کاش همین بود. سیّدها بر سرتان بزنید. با همین چادرها و پیراهنها بودند که آنقدر شلاق به آنها زدند، آنقدر تازیانه زدند. ای وای!
با این حالت، با این لباس و وضعیت، دختر علی و زهرا سلام الله علیهما را وارد شهر شام کردند. تماشاچی ها تماشا می کنند، رقاصها می رقصند، طبّال ها طبل می زنند. از همه بدتر، مردم به یکدیگر می رسند و مبارک باد می گویند. از این ها بالاتر بگویم، ناله شما به آسمان برود. در مقابل چشم زنها، آن مردم خدانشناس می آیند پایین نیزه، همان نیزهای که سر اباعبدالله علیه السلام بر آن است، با انگشتهایشان اشاره میکنند و میگویند: «هذا رَأسُ الخارِجی...»
بحقّ مولانا الحسین المظلوم و بأهل بیته المظلومین، با حال ناله و تضرّع، به منظور فرج صاحبتان، ده نوبت: یا الله ...
به دل سوخته آل محمّد علیهم السلام، دل ما را به فرج امام زمانمان خرسند فرما. به چشمان گریانشان، چشم ما را به جمال صاحبمان روشن فرما.
(سخنرانی های مدرسه مجتهدی، دوشنبه، شب دوم صفر 1396 قمری)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
😓😓😓 خدا هیچ عزیزی را ذلیل و خوار نکند!
مرحوم آیت الله تولاّیی خراسانی در سخنرانی خود در مسجد سیّد اصفهان در ماه رمضان 1392 هجری و مسجد ملک تهران، در ماه رمضان 1383 قمری می فرمود:
وقتی حسین بن علی علیه السلام از بالای نیزه نگاه می کند، خواهرش زینب علیهاالسلام را میان محملِ بی روپوش می بیند. در مجلس ابن زیاد تا نگاه می کند، خواهرش زینب را با لباس های مندرس می ببیند. ای وای! یک کلمه بگویم. علما مخصوصاً سادات بنی فاطمه علیهاالسلام، بلند بلند بنالند. عین عبارت مقتل است:
وَ أُدْخِلَ عِیالُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی علیه السلام عَلَى ابْنِ زِیادٍ، فَدَخَلَتْ زَینَبُ أُخْتُ الْحُسَینِ علیه السلام فِی جُمْلَتِهِمْ مُتَنَکِّرَةً وَ عَلَیهَا أَرْذَلُ ثِیابِهَا فَمَضَتْ حَتَّى جَلَسَتْ نَاحِيَةً مِنَ الْقَصْرِ وَ حَفَّتْ بِهَا إِمَاؤُهَا. (الإرشاد، ج2، ص115)
افّ بر تو اى روزگار! چه كار كردى؟ اين خانمى كه شاهدخت كوفه بوده، اين خانمى كه زن هاى بزرگ كوفه آرزومندى شرفيابى خدمتش را داشته اند، اين دخترِ ملك عراق که دختر اميرالمؤمنين علیه السلام است. از شما سادات عذر مي خواهم. اين مخدّره اى كه اينچنين مقامى داشت حالا در همين شهر او را به صورت اسيرى آورده اند. خدا هیچ عزیزی را ذلیل و خوار نکند! هیچ بزرگ زادهای را گرفتار نکند! زینب علیهاالسلام وارد مجلس ابنزیاد شد ولی با لباس های پاره پاره و لباس های مندرس. «وَ عَلَیهَا أَرْذَلُ ثِیابِهَا». اي واى! ای سادات! به جان شما! عمّه شما غير از يك پيراهن چيز دیگری ندارد. بيش از اين نمي گويم. امّا پيرهن طورى نبود كه بى بى خجالت نكشد. بى بى از لباس خودش خجل بود. يك وقت ديدند با آستين خود صورتش را گرفته. خودش را به یک گوشه مجلس رساند. كنيزها دورش را گرفتهاند مبادا کسی زینب علیهاالسلام را بشناسد، مبادا کسی متوجّه بی بی شود.
فَقَالَ ابْنُ زِيَادٍ: مَنْ هَذِهِ الَّتِي انْحَازَتْ نَاحِيَةً وَ مَعَهَا نِسَاؤُهَا؟ فَلَمْ تُجِبْهُ زَيْنَبُ. فَأَعَادَ ثَانِيَةً وَ ثَالِثَةً يَسْأَلُ عَنْهَا.
آن لامذهب حرام زاده، ابنزیاد از بالای تخت دید و فهمید این زن، یک مقامی دارد و این زن، بزرگ آنهاست. لابدّ يا عيال امام حسين علیه السلام است يا خواهر امام حسين علیه السلام است يا دختر امام حسين علیه السلام. حالا بايد نيشتر زد. حالا بايد نمك روى جراحت او ريخت. خواست او را رسوا کند. فریاد زد: «من هذه المتنکّرة او المتکبّرة؟» اين زنى كه خودش را به ناشناسى زد و رفت كنج مجلس نشست كيست؟ «این زنی که خودش را پنهان کرده و تکبّر به خرج میدهد، کیست؟!» کسی جوابش را نداد. فهميد مطلب مهمّ است. دوباره پرسيد. باز هم كسى جواب نداد. مرتبه سوم در غضب شد. از غضبش ترسيدند كه مبادا اين لامذهب اسائه ادبى كند. براى زن باعفّت خيلى سخت است مقابل نامحرمان اسمش را ببرند، آن هم اينطور شاهزاده اى را.
ای سیدها! ناگهان كنيزى از جا بلند شد و کلمه ای گفت که دل همه شما را می سوزاند! گفت: «هَذِهِ زَینَبُ بِنْتُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صلّی الله علیه و آله». آی! اينجاست كه نيشتر را به قلب زينب علیهاالسلام زد. پيغمبر ما ميگويد: «ارْحَمُوا عَزِيزَ قَوْمٍ ذَلَّ وَ غَنِيَّ قَوْمٍ افْتَقَرَ وَ عَالِماً تَتَلَاعَبُ بِهِ الْجُهَّالُ»
بر سه كس رحم كنيد. يكى به عزيزى است كه خوار شده است. اين شاهزاده اى كه حالا اسيرش كرده اند عوض اينكه بر او رحم كنند، به او جسارت شد.
همین که این لامذهب، حضرت زینب علیهاالسلام را شناخت، شما تصوّر می کنید آیا عذرخواهی کرد؟ آیا تسلیتی داد؟ نه! یک مشت نمک روی جراحت دل زینب علیهاالسلام پاشید؛ یک کلمه ای گفت که اثرش از هزار خنجر به قلب این خانم بیش تر بود. بگویم و شما زنها بر این کلمه بلند بنالید. همین که شناخت، صدا زد: زینب! «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی فَضَحَکمْ وَ قَتَلَکمْ وَ أَکذَبَ أُحْدُوثَتَکمْ.»
معنا کنم؛ صدا زد: «زینب! شكر خدایى را كه برادرت را كشت و شما را رسوا كرد!»
بحقّ مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام و بابنائه المعصومین: و بحقّ مولانا و سیدنا المنتظر و امامنا الثانیعشر علیه السلام، ده مرتبه بلند: یا الله، یا الله، یا الله، ...
بارالها! به حقّ آن لحظات حضرت زینب علیهاالسلام فرج امام زمانمان را برسان.
(مسجد سیّد اصفهان، ماه رمضان1392 قمری، مجلس بیست و سوم/ مسجد ملک، ماه رمضان1383 قمری، مجلس چهاردهم)
✅ «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
#اعتکاف، پشت پا زدن به تعلقات نفس است. معتکف میکوشد تا از فرش زمین نفس، به عرش آسمان دل، پرواز کند و در آشیانه دوست، منزل گزیند.
اعتکاف، عاشقان را به طواف حرم امن الهی یعنی دل میبرد “القلب حرم الله” و نفس را با اسم “حافظ حق” نگهبان دل قرار میدهد “وَ لا تُسکِنْ حَرَمَ الله غَیرَ الله”
التماس دعای فراوان از همه بزرگوارانی که در مراسم #اعتکاف حضور دارند.
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
«الوَلَدُ سرُّ أَبیه»
اگر میخواهیم به باطن علیع
راه پیدا کنیم، باید اول
زینبس را بشناسیم.
#یا_زینب_ڪبرے_س 🥀
#شهادت_حضرت_زینب(س)🥀
#تسلیت_باد🥀
هدایت شده از هیات مجازی انصار الحجه ارواحنا فداه ✅
YEKNET_IR_roze_vafat_hazrat_zeinab_99_12_08_amir_kermanshahi.mp3
4.93M
🔳 #شهادت_حضرت_زینب(س)
🌴روضه حضرت زینب(س)
🌴مادر گریه مادر غمها
🎙 #امیر_کرمانشاهی
⏯ #روضه
👌بسیار دلنشین