eitaa logo
لحنِ نگاه (روزمرگی های یک معلم)
1.8هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
599 ویدیو
62 فایل
القدس تبقی للمجاهدِ مقصداً -معلّم ومربی پرورشی مناطق کم برخوردار -اینجا شاهد روزمرگی و برداشت هایم از جهان پیرامون هستید. -از دیارِ نخل و آفتاب جواب پیام ناشناس رو اینجا بخونید: @pimlahn راه ارتباطی https://daigo.ir/secret/3411742195 حرف:
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت گفته بود: ‌سالی پر از باران خبر از آمدنش می دهد بی سبب نیست اگر عاشقِ بارانیم..
یک لحظه تصور دیدنت از جلوی چشمام رد شد یعنی تمام می شود غم های کهنه وهزار ساله مون؟
«السلامُ علی الشفاهُ الذابلات» سلام بر لبانِ از عطش خشکیده..
«اگه براتون مقدور‌ه،‌ممنون میشم برای مادر بزرگ بنده،نماز شب اول قبر بخونید"‌هاله بنت یاسین"»
«الهی اجعل مااکتب کلهُ خالصاًلک واحفظ عملی من الریاء والسمعه» خدایا،‌بذار هرچی بنویسم به خاطرخودت باشه وعملم رو از ریا وشهرت در امان بدار.
«إِلَهِى لَا تُؤَدِّبْنِى بِعُقُوبَتِكَ» عادت داشتم همیشه موقع راه رفتن سر به‌ زیر باشم و مراقب بودم آن‌چنان راه برم که اگر کسی مرا ببیند، از راه رفتنم نه فخر و تکبر را برداشت کند و نه ناتوانی و تنبلی بلکه متواضعانه به نیتی که به‌خاطر آن به راه افتادم فکر می‌کردم. در راه با جوانی برخورد کردم که ادبیاتش پر از وقاحت و بی‌شرمی بود. بهم گفت‌:«من اون چیزی که خدا‌یِ تو گفته، به‌جا بیار رو انجام نمی‌دم و اون چیزی که گفته ‌ترک کنم رو انجام می‌دم از طرف من به خدات بگو به هر نحوی که دوست داشت بزار منوعقوبت کنه»سرم را برگرداندم و به راه خودم ادامه دادم. تا این‌که روزی که داشتم با خدا حرف می‌زدم خدا به من گفت:«من حرف‌های اون جو‌ون رو شنیدم.هرچند تو خجالت کشیدی بیای به من بگی.حالا از طرف من این پیام رو به اون جوون برسون و بهش بگو من تو رو به عقوبتی مبتلا کرده‌ام که حتی نمی‌تونی تصورش کنی ولی الان حسش نمی‌کنی اما یه روزی که به خودت میای دیگه آب از سرت گذشته وفرصت جبران نداری». در همین که سخن خدا رو داشتم گوش می‌دادم افکارم مثل یه لشکرِ عجول در ذهنم رژه می‌رفت.طاقت نیاوردم و گفتم:«خدایا من اون جوون رو خیلی خوشحال و سرحال دیدم و اصلاً بهش نمی‌اومد که گرفتار باشه»‌! هنوز حرفم تموم نشده بود که خدا بهم گفت‌: «هر گاه من به بنده‌ای غضب کنم، لذت عبادت رو ازش ‌می گیرم.وقتی هم می‌بینه از نمازی که داره می‌خونه،هیچ لذتی دریافت نمی‌کنه،با خودش میگه،خوب پس برای چی بخونم دیگه؟و همین باعث می‌شه نمازش رو ترک کنه. «حضرت موسی»
«إِلَهِى لَا تُؤَدِّبْنِى بِعُقُوبَتِك» خداى من! مرا أدب نكن به عقوبتى كه به من مى‌كنى.
«أَدِّب بِمَا شِئْتَ غَيْرَ الْبُعْد» واگر خواستی مرا ادب کنی منو با دور کردن از خودت عقاب نکن..
«ببخش آن گناهانی که.. اشتیاق ما را به امام زمان کم میکند،‌آن معصیت هایی که مارا تا مرزِ خداحافظی با او می برد»