«یکفی ان اتخیل ابتسامتک»
برام کافیه لبخندتو تصور کنم.
#امام_زمان
سلامعلیکم؛کتب درسی را جمعاً خواندیم گویا پاسخگوی مرارتهای نداشتنتان نبود. گویا هر چه می خواندیم ما را به اشتغالات ذهنی عالیهای میرساند اما ملتفت شدن به محضرتان از عهده ی کتب خارج بود.نامه نوشتیم که اطلاع داده باشیم به محضرتان که فردا روز نگویید چرا خدمتتان سوالات خود را عارض نشدهایم و منتظرین ومنتظرات حواسشان بهجای خالی تان نبود. تمام افکار ذهنی مان را ریز به ریز تشریح کردیم به دنبال راه حل ِعقلی اشتغال به اسباب آمدنتان. اما دریغ از یک اجابت! اگرچه مسئله ممتنع بهنظر میآمد اما لحظهای از تلاش برای فهمیدن معلومات ذهنی دست نکشیدیم. از شما که پوشیده نیست،منتظرانی چون ما محکوم به نظاره کردن بهجای خالی محبوب هستند و شمردن قرون حسرتها!حسرت میخوریم که هستید اما دستمان از لمس دامن عطفتان کوتاه است.حقیقتاً دیگر به بودنتان از دور و مراقبت احوال سیئه مان از مسافتهای نزدیک،قانع نیستیم.نفس در سینههایمان حبس میشود وقتی نمیتوانیم تاریخ انقضای نبودن تان را تخمین بزنیم. آدرس شما را در کتب علامه ها جستیم گفتهاند قریب هستید.اما غریب ماییم که داروی تسکین اشتیاق به شما را در هیچ نسخهای نیافتیم و بهناچار به حسب اعمال نامبارک مان محکومیم به انتظار وندیدنتان. از خیر گرمای نگاهتان نگذشتهایم چون آن کسی که آهنگ آمدنش همهجا پیچیده است بالاخره از آنسوی باورهایمان خودش را میرساند.سخن دیگری نداریم جز اینکه بیشتر از این منتظرین و منتظرات را در آتش دلتنگی تان نسوزانید.
#امام_زمان
«اگه میتونی از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن انگیزه،عبور کنی،تبریک میگم تو واقعاً قدرتمندی وهیچ پیشآمدی نمیتونه جلوی تلاشت رو بگیره..»
«اگه مبتلا به خود کم بینی هستی،ناخواسته آدمایی رو به خودت جذب میکنی که باهات هم عقیده هستند.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«خُذني ضعيفاً تُمزِّقهُ الأيّام
ويلوذُ بكنف حنانكَ 'ابا عبدالله»
منو ببر که این روزها تیکه تیکه ام کردند
پناه می برم به درگه لطفت یا اباعبدالله.
«میگفت؛کشتی اباعبدالله ازگذرگاههای مختلفی عبور میکنه که خیلیا سر اونا پیاده میشن.گذرگاه ثروت، شهرت، محبوبیت و ...میگفت؛سعی کن تا تهش بمونی باهاش. اینا به قول سیدعلی قاضی، نقل و نبات این مسیره، توجهت باید تا آخر کنارش بودن باشه.میخوام بگم آقای امام حسین هر وقت خواستیم بریم شما برگرد نگاهمون کن فقط...آخه جذبهی نگاه خودت ما رو اورد تو مسیر و به قربون نگاهت. اگر ما کور بودیم نگاهتو ندیدیم دستمونو بگیر، اگه متوجه دستگیریت نشدیم، اسمتو که یادمون نمیره... اسمتو که گفتیم بغلمون کن نذار از کنارت تکون بخوریم. اگه اسمتم یادمون رفت شما صدامون کن. آخه ما دلمون به شما خوشه. چون شما تنها کسی هستی که رفیقترین مایی.خلاصه ما را به جبر هم که شده سر به راه کن اخه خیری ندیده ایم ازین اختیارها.»
وفا دوران