.
«شهید مطهری:هر گناهی که انسان مرتکب شود اثری از کثیفی و تاریکی در دل او به جا میگذارد و از این رو میل و شوق او نسبت به اعمال صالح و نیکو کم میشود.»
.
.
«میگفت:اگه فکر میکنی رشته هایی که تو را به امام حسین متصل می کند از هم گسسته است،به خوندن ِروزانه ی زیارت عاشورا مداومت کن»
.
.
«آه ای زمین چه بدن های عزیز و خوش سیمایی را که با غذاهای لذیذ و رنگین،زندگی کردند و در آغوش نعمت ها پرورانده شدند،به کام خویش فرو بردی! خدا رحمت کند کسی را که چون سخنی حکیمانه بشنود،خوب فراگیرد و چون هدایت شود،بپذیرد.»
#کتاب:ناقوس ها به صدا در می آیند
فرستنده:مؤمنه
.
.
«الهی و ربی من لی غیرک»
تو بدون من میتونی ولی من،
بدون تو نه می خوام ونه میتونم.
.
.
«میگفت:در شب جمعه،گناهکاران،مشتاقِ توبه می شوند وبه وسیله ی دعای کمیل،روح های زخمی شان را التیام می دهند.»
.
.
«اَللَّهُمَّ وَمَنْ أَرَادَنِى بِسُوء فَأَرِدْهُ»
این عبارت فقط دشمنای خارجی رو
مصداق قرار نمیده؛این هوای نفسی
که میخواد تو رو نابود کنه رو هم شامل
میشه.از خدا بخواه شرش رو از تو
دور کنه.
.
.
«ما چرا کانال می زنیم؟آیا می خواهیم دیگران را آگاه تر کنیم؟یا می خواهیم خودمان را از هر آنچه در دنیای درونمان میگذرد،خالی کنیم وسبک شویم؟به قول آقای بابایی درست است نوشتن برای خالی شدن،نوعی خود خواهی است اما اکثر کسانی که در گروه های اجتماعی می نویسند،انگیزه ی دیگری دارند که شاید خودشان هم از آن اطلاع ندارند.وآن هم«باهم بودن وگم نکردن یکدیگر».آره ما می نویسیم که همدیگر را گم نکنیم.نوشتن نوعی صدا زدن است.صدا زدنی که لازم نیست با ادبیات ژرف وپیچیده وفلسفه وتحلیل دقیق سیاسی وبازگویی اندیشه های شگرف باشد.همینقدر که صدای خودمان را بشنویم ودر این شلوغی ها،هم عقیده ها وهم فکر های خودمان رو گم نکنیم،خودش برای هر ادمینی دلگرمی است.»
.
چه سکوتی دنیا را فرا می گرفت
اگر هرکس به اندازه یِ عملش
سخن می گفت..
.
«تریبون همیشه در اختیار افراد برنده قرار میگیره که بگن: «بله ما خیلی تلاش کردیم تا به اینجا رسیدیم..»درحالیکه دنیا پر از بازنده هاییه که خیلی هم تلاش کردن ولی نتونستن بگن چرا باختن.»
.
.
#با_من_بخوان ↓
«چقدر عمرم را مفت باخته بودم! چه کارهای بزرگی که با سختی وتلاش شبانه روزی انجام داده بودم اما کمی توقع تشویق از طرف مافوق ویا دیده شدن از سوی مردم،یا حس غرور و منیت که من این کار را انجام دادم،تمام آن ها را پوچ کرده بود!»
#کتاب:شنود
➣@lahne_negah
.
.
#با_من_بخوان ↓
«من فقط حسرت می خوردم که چقدر برای هیچ وپوچ دویده ام. حتی گاهی کارهایم،به جای بار مثبت،بار منفی داشت وعلت آن عدم اخلاص و ریا در کارهایم بود.»
#کتاب:شنود
➣@lahne_negah
.
.
#با_من_بخوان ↓
«من می دیدم که برخی کارهای الهی ام،چقدر در حل مشکلات دنیایی ام تأثیر داشت و حسرت می خوردم که چرا تمام کارهایم،حتی ساده ترین کارهای زندگی روزمره را با نیت الهی انجام نداده ام.»
#کتاب:شنود
➣@lahne_negah
.
.
#با_من_بخوان ↓
«یقین داشتم که هیچ بلایی سر انسان نمی آید مگر به خاطر اشتباهات وگناهانش،فقط درصد کمی از خواص هستند که بلاها برای رشد وترقی آن هاست.»
#کتاب:شنود
➣@lahne_negah
.
.
#با_من_بخوان ↓
«بارها گناهی یا خطایی از من سر زده بود که با دعای مادرم پاک شده وبی حساب می شدم وهر جا قرار بود بلا یا عقوبتی بر سر من وارد شود، با دعای مادرم برطرف شده بود.»
#کتاب:شنود
➣@lahne_negah
.