بخشی از وصیت
راضی نیستم کسانی که ولایت فقیه را قبول ندارند درتشیع جنازه ام شرکت کنند
خدایا تو شاهدی که تمام جوان های ما فقط برای اسلام است که با شوق و عشق بسوی مرگ می آیند که این مرگ نیست بلکه زندگی جاویداست
شهید والامقام غلام رضا جان نثاری
قبل ازانقلاب
دردرحین تحصیل در دانشگاه یک تشکل عملیاتی برنامه ریزی مینماید
وبدلیل مبارزات بارها ساواک بدنبال دستگیری او بود
یکبار دردرگیریهای بشدت دچار سوختگی می شود ولی بدلیل حفظ دوستانش از مراجعه به بیمارستان خودداری می کند و مدتی متواری میشود
ولی دردرگیریهای که درمنزل آیت الله خادمی(درشهر اصفهان )پیش میاید
دستگیر و زندانی میشود
وی در زندان ،
زندانیان را جمع و توجیه و کلاسهای اعتقادی برقرار می کند
با پیروزی انقلاب آزاد و به جمع بچهها ی بسیج می پیوندد
با شروع فعالیت ضد انقلاب در کردستان
به آن مناطق میرود و بعد از رشادتهای فراوان به دیار خود برگشته و ازدواج می نماید
درهمین زمان فعالیتهای چشمگیری در محل زندگی انجام میدهد
ولی همچون خیلی از شهدا ،روح بلندش درکلبد این دنیای فانی نمی گنجید
شهید با شروع جنگ تحمیلی به جبهه ها ی جنوب شتافت
وبعد از خدمات فراوان و شرکت در چند عملیات و عمری مجاهدت
شهید عزیز
سرانجام در کربلای پنج خدائی میشود
ودرگلستان شهدای اصفهان آرام میگیرد
@lahzaei_ba_sh
بخشی از وصیت نامه
دنیا پلی است برای عبور به سرای دیگر
و ما باید از گذشته عبرت بگیریم که خوشی ها ی دنیا زودگذر است،
من عاشق خدا بودم و ازبس با خدا راز ونیاز کردم،سرانجام دعایم مستجاب شد و به جبهه آمدم،.......
خدا را شکر می کنم که شهادت را آفریدی و راه عبور به لقایت را آفریدی وباشهادت مجوز پرواز ملاقات را صادر کردی