دلنوشته ..... میگویند: سری راکه دردنمیکند. دستمال نمیبندند، ولی سر من دردمیکند برای سربندی که نام مقدس تو روی آن حک شده باشد. #یا حسین زهرا #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷#لحظه ای با شهدا @lahzaei_ba_sh

و این #پرچم اینگونه با ارزش شد با شما و #خونتان و حالا ما تا سالیان سال با شما #دور_افتخار می زنیم ! 🇮🇷 #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷#لحظه ای با شهدا @lahzaei_ba_sh

برش هایی از کتاب 📚پرواز بغداد بهشت مروری بر خاطرات سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی 💎💎💎👇👇👇👇 حاج قاسم دربارۀ عملیات فتح‌المبین می گوید: «مأموریت تقریباً در آخر آذرماه ۱۳۶۰، به تیپ ما واگذار شد. واگذاری به این صورت بود که من به‌اتفاق حسن باقـری و رشیـد آمدم دزفول و بعدازآن به‌سمت کوه‌های دالپری حرکت کردیم. در منطقۀ دالپری بچّه‌های تیپ امام حسین علیه‌السلام مستقر بودند. ازآنجا منطقه را به من نشان دادند. منطقه‌ای که به تیپ ثارالله واگذار شد محـور امامزاده عبّاس بود که می‌بایست آنجا عمل می‌کردیم. پس از مشخص شدن منطقۀ عملیات، اولین کار این بود که باید تشکیلات خودمان را درست می‌کردیم. تعدادی از بچّه‌ها، ازجمله حاجی رحیمی، حمید عسکری، محمّدرضا بنی‌اسدی، شهید مهدی کازرونی و تعدادی بچّـه‌های دیگر را اینجا آوردیم. پس از شناسایی منطقه، یک تیم اطلاعاتی راه‌اندازی کردیم که افراد تیم اطلاعاتی متشکل از مجتبی امین‌زاده، جواد رزم‌حسینی و تعدادی دیگر از بچّـه‌ها بود. این افراد را ما بر روی ارتفاعات دالپری مستقر کردیم و برای شناسایی کل منطقه آماده شدیم. اولین کارِ ما این بود که یک عقبه در پادگان دوکوهه انتخاب کردیم. چند بلوک ساختمانی گرفتیم و آنجا را به‌عنوان عقبه و محل آموزش نیروها و پشتیبان اصلی تیپ قرار دادیم. بعد آمدیم روی ارتفاعات چاه نفت قرارگاه اصلی خودمان را دایر کردیم. همچنین، به‌عنوان محل استقرار تاکتیکی نیروها، چادرها را روی همین تپه‌ها برقرار کردیم. چند سنگر ساختیم. بعد هم عملیات شناسایی شروع شد. اهداف واگذارشده به تیپ ما، دوتا هدف بود؛ یکی ارتفاعات کمرسرخ و امامزاده عبّاس و حدّ فاصل بین این دو محـور، دیگری تصرّف ارتفاعات ۲۰۲ و تنگۀ ابوغریب. سمت چپ ما تیپ ۲ دزفول از ارتش عمل می‌کرد که یک گردان از ما مأموریت داشت تا به آن‌ها کمک کند. سمت راست ما تیپ ۱۴ امـام حسیـن علیه‌السلام عمل می‌کرد که بچّـه‌های اصفهان بودند. مأموریت آن‌ها باغ کشاورزی و بستن رودخانۀ دویرج و پادگان عیـن‌خوش بود. آن‌ها باید عقبۀ دشمن را از این سمت می‌بستند؛ طوری که راه ورودی عـراقی‌ها به‌سمت منطقۀ دشت عبّاس بسته می‌شد. درنتیجۀ شناسایی‌ها، ما به چند مانع اساسی برخوردیم. یکی بُعد مسافت بود؛ یعنی ما از خط خودمان تا ارتفاع ۲۰۲ فاصلۀ بسیار زیادی داشتیم، طوری که از محل استقرار نیروها (قرارگاه تاکتیکی) تا خط اول خودی چهارده کیلومتر و از خط اول خودمان تا ارتفاع ۲۰۲ بیست‌ودو کیلومتر فاصله بود. دوم اینکه فصل طغیان رودخانۀ چیخواب بود و هر آن احتمال خطر می‌کردیم. مانع سوم جادۀ آسفالته‌ای بود که مسیر اصلی تردد عراقی‌ها از روی همین جاده بود. ما باید از این جادۀ آسفالت عبور می‌کردیم و به ارتفاع ۲۰۲ می‌رسیدیم. عمدۀ شناسایی‌های ما هم در روز انجام می‌گرفت. ادامه دارد...

🌸 خدایا ✨نـام بـا عظمـت تـو 🌸زبـان قلـم را می‌گشـايد ✨تـو آغـاز هـر كلمـه‌ای 🌸و صبـح‌ كلمـه‌ای اسـت ✨لبـريـز از نـام تـو 🌸صبـح تنهـا ✨بـا نـام تـو زیبا می‌گـردد 🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ ✨ الهـی بـه امیـد تـو 🌸🍃

#صبحت‌بخیرمولای‌من طلوع کن ای آفتاب عالم تاب ای نوربخشِ روزهای تاریک زمین ای آرام دلهای بی‌قرار ای امام مهربان طلوع کن و رخ بنما تا این روزهای سخت اندکی روی آرامش ببینیم و قرار گیرد زمین و زمان السلام علیک یا شمس الطالعه #روزتون‌مهدوی🌹

‍ 🍃🌸صبح یکشنبه تون ‌معطر به ‌عطر خوش صلوات بر حضرت مُحَمَّد (ص) و خاندان مطهرش🌸🍃 🌺🍃🌸اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🌺🍃🌸مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🌺🍃🌸وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌸🍃

#یا_حسینــــــــــ♥ گفتم: تا کربلا چقدر راه است؟ گفت: چند لحظه ... هر کجا باشی مهمان اویی! رو به قبله بایست و سه بار بگو: صلی الله علیک یا ابا عبدالله پیشاپیش فرارسیدن ماه محرم برشما عزادران حسینی تسلیت #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷#لحظه ای با شهدا @lahzaei_ba_sh

•°🌱 #یااباعبدالله 🎥 آماده سازی و سیاه پوش کردن صحن و سرای حضرت سیدالشهدا #اباعبدالله_الحسین در آستانه ورود ماه محرم #کــــربـــــلا 🕌 🇮🇷#لحظه ای با شهدا @lahzaei_ba_sh