eitaa logo
لحظه‌ای باشهدا
3.3هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
22.7هزار ویدیو
895 فایل
ݪحظه‌ا؁باشھدا امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ، امام‌خامنه‌ای کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازامام‌خامنه‌ا؎می‌‌‌‌پردازد یاد شھدا باذکرصلوات اللهم‌صل‌علی‌محمدوال‌محمدوعجل‌فرجهم ۱۳۹۷/۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ راوی_هم_رزم_شهید نماز رو معراج می دونست همیشه می گفت : کلید حل همه مشکلاتتون نمازه 😊👌 قبل از اینکه برجسم نیروهافرماندهی کنه بر دلهاشون فرماندهی میکرد. صدای انفجار از دور و نزدیک میومد با خودم گفتم : کاش نماز زودتر تموم بشه ... اگه یه خمپاره بیاد اینجا !!!؟ 😱 که با کمال تعجب دیدم مصطفی طبق معمول آروم و مطمئن به همه عطر میزنه محاسنش رو شونه میزنه و پیشونی بندشو باز میکنه و توی جیبش میزاره. سجاده ی کوچیکشم پهن کرد و رو به قبله ایستاد. یکم مکث کرد و برگشت طرفمون و گفت : اگه این آخرین نمازمون باشه ، چه عشقی می کنیم ... 😍✌️ چشماش پراز اشک شد و برگشت به سمت قبله دستشو گذاشت روی سینش و گفت : ( السلام علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا ) و بعد نمازشو شروع کرد. همون جا بود که فهمیدم من کجامو مصطفی کجاست .... 😞✋ @lahzaei_da_sh
درباره 💟 👇👇👇👇👇👇👇👇 این شهید بزرگوار فرمانده 5 لشکر بودند..... همچنین مسئول قرارگاه فتح بودند که از زیر مجموعه های این قرار گاه عبارت اند از : 1- تیپ ها و لشکر های 14 امام حسین(ع) به فرماندهی 2- تیپ 8 نجف به فرماندهی 3- تیپ 17 علی ابن ابی طالب(ع) به فرماندهی 4- تیپ 44 قمر بنی هاشم (رزمندگان استان چهارمحال و اطراف اصفهان) 5- تیپ 25 کربلا ( رزمندگان شمال کشور)
شبیه رفتار کردن سخت نیست..... فقط کمی حواس جمع میخواهد ... 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🌸🌸🌸🍁 شهید محمد مانیان درعیادت شهید ردانی پور شبتون معطر به عطر شهدا التماس دعا @lahzaei_ba_sh
🔰آخوند واقعی 🌾خبر رسید که #ضدانقلاب با حمله💥 به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به #اسارت برده است. صبح اول وقت راه افتادیم. 🌾مصطفی، #عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار💥 دور کمر #قوت_قلب همه بود. پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به #مصطفی نگاه می کردند👀 🌾باور نمی کردند او اهل #رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به #شهادت رسانده بود🌷 امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر #شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند. 🌾یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت : - اینو می گن #آخوند، اینو می گن آخوند! مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت : اینو میگن #سبیل. اینو می گن سبیل😄 #شهید_مصطفی_ردانی_پور
🔰آخوند واقعی 🌾خبر رسید که #ضدانقلاب با حمله💥 به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به #اسارت برده است. صبح اول وقت راه افتادیم. 🌾مصطفی، #عمامه به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار💥 دور کمر #قوت_قلب همه بود. پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به #مصطفی نگاه می کردند👀 🌾باور نمی کردند او اهل #رزم و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به #شهادت رسانده بود🌷 امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر #شجاعت مصطفی، ول کن او نبودند. 🌾یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت : - اینو می گن #آخوند، اینو می گن آخوند! مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت : اینو میگن #سبیل. اینو می گن سبیل😄 #شهید_مصطفی_ردانی_پور @lahzaei_ba_sh
🔰آخوند واقعی 🌾خبر رسید که با حمله💥 به روستایی نزدیک سنندج، دکتر جهاد سازندگی را به برده است. صبح اول وقت راه افتادیم. 🌾مصطفی، به سر، اما با بند حمایل و یک نوار فشنگ تیر بار💥 دور کمر همه بود. پیش مرگ های کرد که در کنار ما با دشمن می جنگیدند، چپ چپ به نگاه می کردند👀 🌾باور نمی کردند او اهل و درگیری باشد همان صبح زود، ضد انقلاب دکتر را به رسانده بود🌷 امادرگیری تاعصر ادامه داشت، وقت برگشتن، پیش مرگ ها تحت تاثیر مصطفی، ول کن او نبودند. 🌾یکی از آنها بلند، طوری که همه بشنوند گفت : - اینو می گن ، اینو می گن آخوند! مصطفی می خندید. دستی کشید به سبیل های تا بناگوش آن کاک مسلح و گفت : اینو میگن . اینو می گن سبیل😄 نثار روح مطهر شان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🔰ماه رمضان و شهــدا 🌷ماه رمضان را آمده بود خانه... به علی می گفت: «امسال ماه رمضان از خدا احدی الحسنیین را خواستم؛ یا #شهادت یا #زیارت.» 🌷هر شب با موتور علی می رفتند دعای ابوحمزه، هر سی شب... وقتی دعا را می خواندند، توی حال خودش نبود، ناله می زد، داد می کشید، استغفار می کرد، از حال می رفت. 🌷از دعا که برمی گشتند،گوشه ی حیاط، می ایستاد #نماز_شب می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛ نمی توانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، العفو می گفت، گریه می کرد، میگفت « ماه رمضون که تموم بشه، من هم تموم میشم.» #شهید_مصطفی_ردانی_پور🌷 📚یادگاران جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص ۷۵ 🍃🌹🍃🌹 @lahzaei_ba_sh
#نماز_اول_وقت🌱✨ نمـاز عشــق و نمـاز از سر وجوب ، تفاوتش از "مـا" تا " شھیـد" است #نماز_به_امامت😇 #شهید_مصطفی_ردانے_پور🌸🕊 دراین لحظات معنوی همدیگررادعاکنیم #لحظه ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
بلند شده بود نماز شب بخواند. از بين بچه ها که رد مي شد، پايش را به پاي يکي کوبيد . بعد همان طور که مي رفت،گفت « آخ! ببخشيد.ريا شد ❤️ ای با شهدا @lahzaei_ba_sh