🌹 آغاز کنم به نامت ای حضرت دوست
🌹 هر آنچه شود به نامت آغاز، نکوست
🌷 دفترچهٔ عشق را اگر بگشاییم
🌷 سطر از پی سطر، آیتی از تو در اوست
🕊🌸 بِسْـمِ ٱللهِ ٱلرَّحْمٰـنِ الرَّحیـمْ 🌸🕊
💗 الهـی بـه امیـد تــو 🤲 💗
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌸 اونهــائی کـه می خــوان یــوم الحســـرت حســـرت نخـــورن 🌸🕊
💓 زیــاد صلــوات بفــرستن 💓
🍃🌸🕊 الّلهُمَّ
🍃🌸🕊 صلّ
🍃🌸🕊 علْی
🍃🌸🕊 محَمَّد
🍃🌸🕊 وآلَ
🍃🌸🕊 محَمَّدٍ
🍃🌸🕊 وعَجِّل
🍃🌸🕊 فرَجَهُم
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🔴 تــو همان داغـــــی هستی
که تا زنــــده ایم در دلمان باقیست...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#صبحتون_شهدایی🌷
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
سرهنگ پاسدار جانشین عملیات لشکر 25کربلا #شهید_روح_الله_سلطانی ، شهیدی که با تعبیر رهبری به((دانه بلند مازندران)) لقب گرفت.
شهادت 23خرداد 94بدست پژاک. مادرش گفت: خانوادهای مذهبی هستیم و همسرم نیمی از قرآن کریم را حفظ بود، اهل خمس و نماز شب بود و دوست داشت پسرانمان پاسدار شوند، در کل همگی در هیئات مذهبی و مسجد حضور فعال داشتیم و یادم است از دوران نوجوانی روحالله مدام به هیئت میرفتیم و همین زمینه رشد معنوی او را فراهم کرد. در محل زندگی ما از خانوادههای شهدا حضور داشتند و پسرم دنبال دوستان مثبت بود و در کارهای خیر پدرش، به او کمک میکرد.....
به روایت همسر شهید :
۱۲ سال از زندگی مشترک با آقا روحالله، خرید مایحتاج خانه با من بود. کارش طوری بود که فرصتی برای خرید و بازار نداشت. اما در هفتههای مانده به روز شهادتش، شده بود مسئول خرید مایحتاج خانه.
اخلاق و رفتارش عالی بود، اما عالیتر شد. آنقدر که یکبار به آقا روحالله گفتم خیلی نور بالا میزنی، بوی شهادت میدهی. با ذوق و خنده میگفت: «جدی میگی؟» مدام از من میپرسید «خواب شهادتم را ندیدی؟»
در حالیکه یکبار خواب شهادتش را دیده بودم، اما به روی خودم نیاوردم، دلم نمیآمد برایش تعریف کنم. امکان نداشت خنده بر لب نداشته باشد، حتی وقتی که ناراحت بود میخندید.
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
دیدار روح الله با حضرت آقا
حضرت آقا (مقام معظم رهبری) به گنبد آمده بودند و آقا روحالله محافظ ایشان بودند. ظهر بود و سفره ناهار پهن شد. آقا روحالله آنقدر محو ابهت حضرت آقا شدند، طوری که ایشان به آقا روحالله اشاره کردند و گفتند: «جوان به این رعنایی چرا غذا نمیخوری؟» بعد گفتند که «بیا و کنار من بنشین». آقا روحالله رفت و کنار حضرت آقا نشست و ایشان از آقا روحالله پرسید «بچه کجایی؟» آقا روحالله گفت: «من آملی هستم و از مازندران». حضرت آقا هم گفتند «دانه بلند مازندران»
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
بابا . . .
تو نیستے و من هر روز ؛
شیرین زبانے هایم را ،
به رخ ِقاب ِعڪسِ زیبایت میڪشم ...
#شهید_مدافعحرم_حیدر_جلیلوند
#ثنـا_خانم
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🔹در محضر استاد ....
🌺مقام معظم رهبرے :
شهیدِ شما ؛قدرتِ شفاعت شما را دارد...
شما خانواده شهید؛ برنده اید ...
شرح درعڪس
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
و سلام بر او که می گفت:
«جدی گرفته ایم زندگی دنیایی را
و شوخی گرفتیم قیامت را
کاش قبل از اینکه
بیدارمان کنند، بیدار شویم»
| #شهید_حسینمعزغلامی❣|
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
تا خبر رفتن تو در سرو مغزم پیچید
بار سفر بست دلم،طاقت دوری نگرفت..
|سردارقلبم❤️|
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
پنجره زیباست اگر بگذارند...!
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
🇮🇷 #لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh