eitaa logo
لحظه‌ای باشهدا
3.4هزار دنبال‌کننده
33.1هزار عکس
19.5هزار ویدیو
855 فایل
ݪحظه‌ا؁باشھدا امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ، امام‌خامنه‌ای کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازامام‌خامنه‌ا؎می‌‌‌‌پردازد یاد شهدا باذکرصلوات اللهم‌صل‌علی‌محمدوال‌محمدوعجل‌فرجهم ۱۳۹۷/۱/۱۱
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ اکنون که اسارتم روبه پایان است✔️ جادارد کہ من یک_سوم_پاداش_اسارتم_را اگر پاداشے داشته باشد ، بہ همسری تقدیم کنم که سال ها رنج فراق و در به درے را با صمیم قلب تحمل نمود... و در غیاب این حقیر٬ زندگی رابه خوبی کرد و فرزندان را بہ شایستگے پرورش داد... ❣سید آزادگان مرحوم 📚برگرفته از کتاب بانوی انتظار بمناسبت سالروز آزادی آزادگان 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢حاج آقا قرائتی از حاج علی اکبر ابوترابی ،سید آزادگان می گوید کسی که افسر شکنجه گر عراقی را متحول کرد 👈بمناسبت سالروز آزادی اسرا 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | اولین دیدار آزادگان با رهبر انقلاب پس از آزادی 🌹لحظاتی به یادماندنی از بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیز اسلامی 🗓 بیستم و ششم مردادماه ۱۳۶۹، یادآور اتفاقی به‌یادماندنی در تاریخ کشورمان است؛ روزی که نخستین گروه از اسیران کشورمان که در بند زندان‌های رژیم بعث عراق به سر می‌بردند، آزاد شده و به میهن اسلامی بازگشتند. 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
📌انتشار به بهانه سالروز بازگشت به میهن 🕹 سوال عجیب نماینده صلیب سرخ از اسرای ایرانی به هنگام آزادی 🔻دکتر علی هادی‌تبار که از ۱۷ سالگی تا ۲۴ سالگی در اردوگاه های بعثی به سر برد، در بخشی از خاطراتش در کتاب «شهر که آرام شد برمی‌گردم» می گوید: 🔻روز آزادی، نام و شماره مرا که خواندند جلو رفتم. یک دست لباس و کفش کتانی‌ام را گرفتم، لباس‌هایم را عوض کرده و رخت نو را پوشیدم. کمی آن طرف‌تر میزی بود که چند نماینده صلیب پشت آن نشسته بودند. اسیران قبل از خروج در مقابل آن میز لحظاتی می‌ایستادند و به سؤالی پاسخ می‌دادند. نمی‌دانستم این گفتگوی کوتاه چه هست، تا وقتی نوبتم رسید. سؤال این بود: «آیا می‌خواهی به ایران برگردی یا میل داری به عراق و یا هر کشور دیگری پناهنده شوی؟» 🔻سؤال بسیار مسخره‌ای بود. ولی من که نمی‌توانستم همه احساسم را نسبت به این سؤال بیان کنم، لبخندی زدم و جواب منفی دادم و از پای آن میز هم گذشتم... 🗓۲۶ مرداد ۱۳۶۹؛ بازگشت نخستین گروه آزادگان به کشور 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
نماز | دعای ادای قرض 🌹امام صادق علیه‌السلام به عبدالله بن فضل که گفته بود عیالوار هستم و بدهی من زیاد است فرمودند : این دعا را بعد از نمازهای واجب بخوان. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْضِ عَنِّی دَینَ الدُّنْیا وَ دَینَ الْآخِرَة‌. خدایا! بر محمد و آل محمد درود فرست و قرض دنیایی و قرض آخرتی مرا ادا فرما. 📚 محمد محمدی اشتهاردی داستان دوستان صفحه ۹۸ ، به نقل از معانی الاخبار صفحه ۱۷۵. 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
👈نوجوان بود پشت سرش می ایستادیم به . رفتارش آنقدر بزرگتر از سنش بود که بعد از شهادت فکر می کردم آیا آن سال هایی که ما پشت سرش نماز می خواندیم او اصلا به سن تکلیف رسیده بود یا نه؟! 🌷روایت حاج قاسم از 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🔻روستای سابقیه را تازه فتح کرده بودیم درگیری سنگینی داشتیم در آن درگیری ها،تانک را پشت دیواری از دید پنهان کردیم همان موقع گوشی همراه محسن شروع کرد به گفتن دائم الوضو بود.سریع پیاده شد و ایستاد به نماز بین آن همه سر و صدا و شلوغی با یک آرامش مثال زدنی نماز میخواند ما هم با تأسی او قامت بستیم برای ... 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️ مثل اسیران کربلا 🔹جلوی من حرکت می‌کرد که پام رو گذاشتم پشت پاشنه‌اش و ناخواسته کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیب‌وغریبی بود؛ توی گشت پشت عراقیا و پونزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوش‌رویی نپذیرفت. 🔸 راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو لنگ‌لنگان اومده بود؛ بی‌هیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاول‌ها و زخم پاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. ✅ اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. ✅ پرسیدم: «چرا تشکر؟» گفت: «چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا!» و ادامه داد: «شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضه‌ی یتیمان اباعبدالله!» اشک چشمام رو پر کرد. 📚 برگرفته از دلیل | روایت حماسه‌ی نابغه‌ی اطلاعات عملیات سردار 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🌷اتاقش را به قطعه ای از گلزار شهدا تبدیل کرده بود هر طرف را که نگاه می کردی یا عکس امام و حضرت آقا را میدیدی یا عکس شهدا یک عکس در اتاقش بود که زیرش این جمله حک شده بود «رهسپاریم با ولایت تا شهادت» همیشه این جمله را زمزمه می کرد می گفت عکس من هم باید یک روز در کنار این شهدا قرار بگیرد و آنقدر از شهادت خود اطمینان داشت که اسم خودش را در کنار اسم شهدا می نوشت! 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
💎قدرت جذب سالار آزادگان💎 🔻از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا پرسیدند: در اردوگاه شما را شکنجه‌تان میکنند یا نه؟ همه به آقا سید نگاه کردند. ولی آقا سید چیزی نگفت. مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شکنجه میکنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید. آقاسید باز هم حرفی نزد. پس شما را شکنجه نمیکنند؟ آقا سید باوجود ابهت خاص خودش، سرش پایین بود و چیزی نمیگفت. نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست. افسر عراقی که فرمانده اردوگاه بود، آقای ابوترابی را برد تواتاق خودش گفت: تو بیشتر از همه کتک خوردی، چرا به اینها چیزی نگفتی؟ 🔹آقای ابوترابی برگشت فرمود: "ما دو تا مسلمان هستیم. با هم درگیر شدیم. آنها کافر هستند. دو تا مسلمان، هیچ وقت شکایت پیش کفار نمیبرند." 🔸فرمانده اردوگاه کلاه نظامی که سرش بود را محکم به زمین کوبید و صورت آقا سید را بوسید. بعدش هم نشست روی دو زانو، جلو آقا سید و به فکر عمیقی فرورفت. او میگفت: شما الحق سربازان🌹"خمینی"🌹هستید. "سید آزادگان‌مرحوم مغفور خلدآشیان حاج آقا ابوترابی" 🌷یاد شهدا، رزمندگان، ایثارگران، جانبازان و آزادگان سرافراز را گرامی می داریم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد "صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین" غفرالله لنا و لکم 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🔴 به شهادت نمی رسند ! این ، هستند که لایق شهادت اند خاکی شوید خاکی باشید آسمان همیشه بالای سرمان نیست ! گاهی زیر همین خاک هاست شبتون حسینی🌙 التماس دعا 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌸 🤲 الهی 🌿 بهترین آغازها آنست که 🌸 با تکیه بر نام و حضور تو باشد 🌿 با توکل به اسم اعظمت 🌸 آغاز می‌کنیم روزمان را، 🤲 الهی 🌿 هر جا که تو باشی 🌸 نگاه ها مهربان 🌿 کلامها محبت آمیز 🌸 رفتارها سرشار از مهر می‌شوند 🤲 الهی 🌿 تو باش تا همه چیز سامان یاید 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
﷽🌼 🌼﷽ 🌼 جانا بیا که بی تو دلم را قرار نیست 🌹 بیشم مجال صبر و سر انتظار نیست 🌹دیوانه این چنین که منم در بلای عشق 🌼 دل عاقبت نخواهد و عقلم به کار نیست 🤲 🌹🌼 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلامُ عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللهِ أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْكَبيرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضيـعِ الصَّغيرِ، أ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ سلام بر تو ای ابا عبداللّه سلام سلام بر على اکبر، سلام بر آن شیر خوار کوچک، سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابآن‌ها‌... 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ 🌿یاد شهدا ڪمتر از شهادت نیست ... سلام صبحتون منور به نگاه شهدا 🌷 💔 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🌷 شهید : ما فرزندان مکتبی هستیم ، که از دشمن امان نامه نمی‌گیریم.. ان معی لبصیرتی 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🔹در روایتى خداوند به حضرت موسى علیه السلام فرمود: «یَا مُوسَى مَنْ اَحَبَّنِى لَمْ یَنْسَنِى» اى موسى کسى که مرا دوست دارد فراموشم نمى کند. 🔸یعنى یکى از عوامل غفلت و نسیان، عدم دوستى و محبت است؛ زیرا که دوست هیچ گاه محبوب را از صفحه ذهن خود پاک نکرده و فراموشش نمى‌کند. 📚 بحار الأنوار، ج ‏۷۴، ص ۴۲. هرچقدر دوستی و محبت خدا در دلمان زیادتر شود، در نماز بیشتر به یاد او هستیم و مان بالاتر می رود. 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
✍️امام رضا (علیه السلام) 🔹دربارهٔ علت واجب شدن نماز این طور می گفتند: تا بنده به خدایی خدا توجه و اقرار کند و مبارزه با شرک و ایستادن در برابر خدا در نهایت فروتنی و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش گناهان گذشته و گذاشتن پیشانی بر زمین، همه روزه انجام شود. همچنین انسان همیشه هوشیار باشد، غبار فراموش کاری بر دلش ننشیند، مست و مغرور نشود، افتاده و خاکی باشد و علاقه مند به نعمتهای دینی و دنیوی و طالب افزایش آن شود. همین توجه به خدا و ایستادن در برابر او، انسان را از گناهان باز می دارد و جلوی انواع فساد را می گیرد. 📚 تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۲۹۴ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
مےگفت:وقتےبراےورزش یامسابقات‌ڪشتےمےرفتم، همیشہ‌دو‌رڪعت‌نماز‌مےخواندم پرسیدم‌چرا...؟! گفت:ازخدامےخوام‌ تومسابقہ‌حال‌ڪسےرونگیرم... :) 💗¦⇠ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🔹در دبیرستان دکتر علی شریعتی مربی ورزش بودم یادم هست در سال تحصیلی ۱۳۸۸_۱۳۸۹ در ایامی که زنگ ورزش بعد از اذان ظهر میخورد از بین بچه ها یکی دو نفر بودند که برای خواندن از من اجازه می گرفتند که یکی از آنها عباس بود خبر شهادتش را که شنیدم فهمیدم کسی که بخواند به چه درجاتی می رسد! 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh