💐﷽💐
برادر!
باید در راه خدا بود و در راه خدا کوشش کرد. در راه خدا رفت تا بتوان خدایی شد.
زیرا راز خلقت انسان، نیل به مقام خداگونه گی بوده و بس و رفتن به هر راه دیگری، جز ضلالت نتیجه ای ندارد.
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
💐﷽💐
🚙🚗از وقتی رانندگی را یاد گرفت، خودش رانندگی کرد.گفت:
« هر وقت چیزی را یاد گرفتید به اون عمل کنید. ضرورتی نداره وقتی رانندگی رو یاد گرفتم دیگری این کاررو برام انجام بده»
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
💐﷽💐
🕌صدای اذان را شنید، گفت:« می روم نماز». اصرار کردیم، غذات سرد میشه، تمامش کن!
گفت: غذای روحم سرد می شه.
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
💐﷽💐
🌹3 خرداد سالروز شهادت سردار شهيد ناصر فولادي
🎋🎋پارچه نوشته «آزادی خرمشهر را به حضور امام و امت حزب الله تبریک می گوییم» بر فراز مسجد جامع خرمشهر یادگار شهید ناصر فولادی است.
🌷🌷شهید ناصر فولادی در عملیات بیتالمقدس و روز فتح خرمشهر به فیض عظیم شهادت نائل شد.
💐شادي روح همه ي شهداي آزادسازي خرمشهر «صلوات»
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
💐﷽💐
🌷حماسه سازان آزادسازي خرمشهر
🌹3 خرداد سالروز شهادت سردار شهيد ناصر فولادي
💠الگوی مدیریت جهادی
✅مدتی بخشدار جبال بارز استان کرمان شد.
هیچوقت ندیدم پشت میز بنشیند.
یک قلم و کاغذ دستش بود و احتیاجات مردم را در هرجایی که بود، مینوشت.
میگفت: من را بخشدار صدا نزنید، من برادر کوچکتر شما هستم. به من بگویید ناصر، برادر فولادی.
🕊 🕊 🕊
🌱🌱 از یک روستای دورافتاده، خودش را به بخشداری منطقه رسانده بود تا ناصر را ببیند و مشکلش را به او بگوید. وقتی از بخشداری رفت بیرون، ناصر گفت: میخواهم بروم به روستایی که این بنده خدا میگفت، تا وضع زندگیاش را ببینم.
🦢🌿🦢🌿🦢
گفتم: آقاناصر! باید 30 کیلومتر پیاده برویم تا به روستا برسیم؛ اشکالی ندارد؟
گفت: نه! چه اشکالی دارد؟
پیاده رفت توی روستا، مشکل اهالی را از نزدیک دید و از هیچ خدمتی فروگذار نکرد.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌺🌼🌸ساعتها در یک راه صعبالعبور پیادهروی کردیم تا به یک روستا رسیدیم. رفت وسط مردم روستا و به کار همه رسیدگی کرد. یکی از اهالی روستا جلو آمد و از ناصر خواست که برایش کاری انجام بدهد، ولی انجام آن کار در توانش نبود.
🥀 🌷 🥀🌷 🥀
یک گوشه نشسته بود و گریه میکرد. گفتم: آقاناصر! چی شده؟ چرا ناراحتی؟
سرش را بالا آورد و با چشمهای خیس گفت:
من نمیتوانم خواسته این مرد را برآورده کنم.
گریهام برای این است که در برابر خواسته این بنده خدا ناتوانم.
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan
💐﷽💐
🌷حماسه سازان آزادسازي خرمشهر
🌹3 خرداد سالروز شهادت سردار شهيد ناصر فولادي
💎💎دانشجوي رشتة متالوژی دانشگاه صنعتی شریف
🌴شيعه مولا اميرالمؤمنين علي عليه السلام
🌴برخورد نيكو با دشمن
تعداد زیادی از اسرای عراقی را نزدیک مسجد جامع خرمشهر نشانده بودند.
ناصر از توی یک وانت که گوشه خیابان بود، هندوانه برمیداشت، میبرید و میداد به تکتک عراقیها تا توی گرما اذیت نشوند.
🌹شادی روح امام و شهدا صلوات
🌷لاله های روشن 👇🏼
┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
https://eitaa.com/lalahayroshan