دعا میکنم یه رفیق پیدا کنی... ، پایهی همه چیت باشه
هیئت رفتنات ..
گریه کردنات ..
سینه زدنات ..
نوکری کردنات ..
آخرشم با هم کفشا رو مرتب کنید :) !
نه اینکه با کاراش،کاری کنه که تورو از خدا دور کنه!!!
🌱میگفت:
هروقتاحساسکردید
از امامزمان دورشدید
ودلتونواسهآقاتنگنیست
ایندعایکوچیكروبخونید
بهخصوصتویقنوتهاتون..!
«لَیِّنقَلبیلِوَلِیِّاَمرِك»
یعنی :
خداجوندلموواسهاماممنرمکن:)
#مولای_من_مهدیِفاطمه
#اللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
میگنچرامیخواۍشھیدشۍ؟!
میگہدیدیدوقتۍیہمعلمرودوستدارۍ
خودتومیڪُشۍتوکلاسشنمره²⁰بگیرۍ
ولبخندرضایتشدلتروآبڪنہ؟!
منمدلمبرالبخندخدامتنگشدھ(:
میخوامشاگرداولڪلاسشبشم
-شھیدحمیدسیاهکالیمردای🌱
خدایاماروببخشکهتویحفظکردنِ
سورههایِقرآنمیلنگیم !😨🚶🏻♂
ولی #آهنگارو حفظیموافتخارهم
مۍکنیم 💔!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دست دادن رفیق سخته؛ ولی...
#حاج_حسین_یکتا
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
هدایت شده از کانال شهیدابراهيم هادی 🖤رفیق شهیدم🖤
ماجرای شنیدنی شـهادت سرداران شهید آقامهدی و آقامجید زینالدین
از زبان مادرعزیز و صبور و بزرگوارشان
درسفر کربلا در حرم آقاسیدالشهدا (علیه السلام) بیان فرمودند.
در کانال شهدایی شهیدان برادران زین الدین سنجاق شده حتما ببینید
👇👇👇
🌹برای سلامتی و طول عمر مادربزرگوارشهیدان زین الدین صلوات🌹
کانال رسمی سردار شهید مهدی زینالدین
#فرمانده_قلب_ها
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
اوست نشسته در نظر
من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل
من به کجا سفر برم...؟!
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@lashkarfatemion
🌹بسم رب الشهدا🌹
شهيد مدافع حرم #مصطفى_صدرزاده 🌷سيدابراهيم 🌷به روايت شهيد مدافع حرم #مرتضى عطايى 🌷ابوعلى🌷
🌸بهمن ٩٣ براى آزادسازى شهر ديرالعدس كه در استان درعا و جنوب سوريه بود و موقعيتى استراتژيك داشت، راهى شديم. يك گردان قبل از گردان نيروهاى مخصوص حمله كردند كه پشت شهر ماندند و نتوانستند خط را بشكنند. بچه هاى نيروى مخصوص آمدند. نصف شهر را پاكسازى كرديم و براى احتياط در هر خانه چندتا از بچه ها را مى گذاشتيم. اما ديگر نيرو نداشتيم. براى خانه آخر تنها من، سيدابراهيم و دو تا ديگر از بچه ها ماندند. قرارمان با بچه هاى سورى اين بود كه بيايند و جاى ما را پر كنند تا ما بتوانيم پيشروى كنيم. شب شد و نيروهاى سورى با اينكه ستون كشيده بودند اما به خاطر شدت حملات و درگيرى هايى كه در شهر داشتيم، ترسيدند و نيامدند. نيروهاى سورى پشت سر ما گفتند جايگاه تان را در شهر عوض كنيد. همه ما فكر كرديم قرار است محور عوض شود؛ اما وقتى ما آمديم عقب به ما گفتند بايد عقب نشينى مى كرديد. سيدابراهيم، ابوحامد و تمام نيروهايش حال شان حسابى گرفته شده بود. همه مان بغض كرديم و زديم زير گريه. دل مان بابت شهدايى كه در آن منطقه داده بوديم، مى سوخت. سيدابراهيم با گريه گفت "ابوعلى سينه م از ناراحتى مى سوزه." بعد گريه اش شدت گرفت.
🌸بالاخره با بچه ها جمع شديم. مى خواستيم مقدارى استراحت كنيم تا تكليف روشن شود. تازه چشمان سيدابراهيم گرم شده بود كه حاج حسين بادپا با عجله در اتاق را باز كرد و فرياد مى زد "سيدابراهيم! سيدابراهيم!" سيد با هراس چشمانش را باز كرد. صداى شهيد بادپا در راهرو محل اسكان مان مى آمد كه به يكى از نيروها مى گفت "سريع ابوحامد رو بيدار كن." سيد به شهيد بادپا گفت "حاجى حداقل بذار برم يه آبى به دست و صورتم بزنم." حسين بادپا جلو جلو راه افتاد و گفت "نمى خواد؛ فقط تو دنبالم بيا." با حاجى راهى شدند. مدتى طول كشيد تا سيد برگردد. وقتى آمد قيافه اش خندان بود. به شوخى به اش گفتم "سيدجان كبكت خروس مى خونه." خنديد و با عجله گفت "حالا برات تعريف مى كنم." وقتى كه ديد منتظرم گفت "از اتاق كه بيرون رفتيم؛ حاج حسين در اتاق فرماندهى رو باز كرد؛ ديدم حاج قاسم سليمانى اون جا نشسته. جلو آمد و من رو محكم بغل كرد و سر و صورتم رو بوسيد. بعد از دو دقيقه كه ابوحامد هم اومد، حاج قاسم به ام گفت سيد نيروهاى مخصوص رو بردار و برو ديرالعدس. با تعجب گفتم توى ديرالعدس كه شكست خورديم؛ با خنده گفت شهدا شهر رو آزاد كردن. موندم كه چى بگم. پافشارى كردم كه مطمئنيد اطلاعات دروغ به شما ندادن؟! باز با تأكيد گفت مى گم شهدا شهر رو آزاد كردن؛ فقط سريع بريد."
🌸بعد هم بچه ها را يكى يكى بيدار كردند تا به ديرالعدس بروند. نيروها هم چيزى نگفتند و همه سريع پشت سر سيد راه افتاديم. توى ماشين نشستيم و تخته گاز تا آنجا رفتيم. وقتى رسيديم ديدم پرنده در شهر پر نمى زند. نيروهاى دشمن با چنان وحشتى شهر را خالى كرده بودند كه حتى جنازه ها، جى پى اس و اسناد و مداركشان را هم همراه خود نبردند. وقتى مدارك را بررسى كرديم، آمار داعش و جبهه النصره و نيروهاى هم پيمان در درعا را درآورديم. حرف حاج قاسم سليمانى كه به سيد گفته بود شهدا شهر را آزاد كردند، واقعاً حقيقت داشت.
ادامه دارد ...
صفحه ٣
✍️ برگرفته از كتاب:
"#قرار_بى_قرار"؛ شهيد مصطفى صدرزاده
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
انتشارات روايت فتح
🌹🌹🌹🍃🍃🕊🍃🍃🌹🌹🌹
@lashkarfatemion
❁﷽❁
#جانـم_علـے_ع❤️
عنوانِ صحیفہام فقط عشق علـے سٺ
هم اول و هم آخرِ خط عشق علـے سٺ
در روز قیامٺ و بہ هنگام حساب
حرفے ڪه مےآید بہ وسط عشق علـے سٺ
#یا_امیرالمومنین_ع💙
#حیدر_ڪرار💛
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
عجب تصویر با معنایی هست. دانشجویان مسلمان آمریکا در حال اقامه نماز هستند . دانشجویان مسیحی اطراف آنها حلقه حفاظتی تشکیل داده اند....
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
30.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستندی از
#شهید_سیدرضی_موسوی...🌷🕊
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
#خاطرات_شهدا
دوجوان ،دورفیق دو شهید...
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
🖤مرتضی عطایی و مهدی صابری🖤
#خاطرات_شهدا دوجوان ،دورفیق دو شهید... #شهید_مهدی_صابری #شهید_مرتضی_عطایی
همہ جا معروف شده بودن بہ باهم بودن ؛
تو جبهه حتی اگہ از هم جدا شونم میڪردن آخرش ناخواستہ و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم ...!
خبر شهادت علی رو ڪه اوردن ، مادرِ محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت : بچم
اول همه فڪر میڪردن علی رو هم مثل بچش میدونہ بہ خاطر همین داره اینجوری گریہ میڪنہ .
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی ، تو هنوز زانوهات محڪمہ ، تو باید ننہ علی رو دلداری بدی .
همونجوری ڪه های های اشڪ می ریخت گفت :
زانوهای محڪمم ڪجا بود ؟
اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محالہ از هم جدا بشن .
🔹 عهد بستن آخہ مادر ...
عهد بستن ڪه بدون هم پیش سیدالشهدا نرن ....!
مأمور سپاهی ڪه خبر اورده بود ڪنار دیوار مونده بود و بہ اسمی ڪه روی پاڪت بعدی نوشتہ شده بود خیره مونده بود ....
نوشتہ بود #شهید_سید_محمد_رجبی ...
✍ پ.ن : خدایا بہ حق شهدا ... دل ما هم یہ رفیق خدایی میخواد.♥️
.┅══❉♦️❉══┅
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
خوب که به چشمانش نگاه کنی
میبینی خیلی حرف دارد...
_حرف هایی از جنس #خدا
_از جنس مردانگی
_از جنس شهادت
خوبتر که نگاه کنی
شرمنده میشوی از اینکه
همیشه نگاهش به تو بوده
و تو از آن غافل بوده ای...💔
شهید_ابراهیم_هادی...🌷🕊
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@lashkarfatemion
#شهید_مصطفی_صدرزاده❤️
رفیق شهد شهادت حلال تو اما
مگر قرار نکردیم تک خوری نکنیم؟
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
هدایت شده از سرباز روز نهم
سلام همراهان گرامی مادر داداش مصطفی صدرزاده یه عکس هایی از گفتگو خودشون و داداش مصطفی فرستادند امروز بارگیری میشه تو کانال @mesle_mostafaa
به دوستانتون اطلاع بدین تا گفتگوی مادر پسری و از دست ندن 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1549533970C56575317a8
#شهیدانه
شهدا یه تیپی زدن ...!
که خدا نگاهشون کرد !
دنبال این بودن که .. خوشگل خوشگلا یوسف زهرا امام زمان نگاهشون کنه .
حالا تو برو هر تیپی که میخوای بزن ..
اما ..؛ حواست باشه
کی داره نگاهت میکنه ..!
-حاج حسین یکتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونید آدم با کی باید زندگی کنه.؟
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج🤲🤲
مشتریشھادتزیاده!
اماهرکسینمیتونههزینشروبپردازه..
بایدوسعتبرسهوگرنهنسیهنمیدن:)💔!'
#شھیدآنھ
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
دختران این سرزمین
شهید نشوند،شهید تربیت میکنن🕊🤍
#شھیدآنھ | #دخترونھ
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion
بچه بودیم یه زمانی مادرمون دستمون رو میگرفت میبرد مزار شهدا ؛
سنشون رو نگاه میکردیم
میگفتیم این شهید انقدر از من بزرگتره
حالا میریم میبینیم؛
شهدا چقدر از ما کوچیکترن!
بیاین قبول کنیم جا موندیم:)))
#حاج_مهدی_رسولی | #شھیدآنھ
#شهید_مهدی_صابری
#شهید_مرتضی_عطایی
╭┈───── 🌱🕊
╰─┈➤ @lashkarfatemion