eitaa logo
💖لذت مشاوره💖
883 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
21 فایل
انسان‌ها عاشق شمردن مشکلاتندامـــا اگر لذت هایشان را هم می‌شمردند می‌فهمیدند که به اندازه کافی از #زندگی لذت برده‌اند.💞 ارتباط با ما👇 @DAYANII
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃یار غریب بیا با هم حرف بزنیم. بالأخره باید فکری کرد به حال فاصله‌ای که میان ما و توست. این طور اگر بگذرد، نه تغییری در احوال ما رخ می‌دهد و نه خبری از آمدن تو می‌رسد. ما باید خوب شویم. حرفی نیست. هر روز باید بیشتر از دیروز شبیه تو شویم. شکی نداریم. امّا حالا که خوب نمی‌شویم و هر روز بیشتر از دیروز از تو فاصله می‌گیریم چه کار باید کرد؟ گویی دوری از تو شرم و حیا را هم از من دور کرده امّا چه بگویم، چه نگویم، خودت نیک می‌دانی پس بگذار راحت حرفم را بزنم: حالا که ما شبیه تو نمی‌شویم عیبی دارد تو کمی شبیه ما بشوی؟ این طور فاصله‌مان کمتر می‌شود. نمی‌شود؟ وقتی تو شبیه ما و نزدیک‌تر به ما شدی ما هم سعی می‌کنیم قدمی پیش بیاییم و به تو شبیه شویم. یک قدم تو، یک قدم ما. خوب نیست؟ بگذار خودم جواب خودم را بدهم: نه، خوب نیست. عالم اگر سرپاست، برای همۀ خوبی‌هایی است که تو یک جا داری. تو اگر کمی شبیه ما بشوی، خدا بساط عالم را جمع می‌کند. عالم هنوز هست، زیرا چون تو، بندۀ خوبی هست. باز هم رسیدیم به اول خط: باید شبیه تو شویم! این همه صبر کردی، کمی دیگر هم صبر کن. از این ستون تا آن ستون فرج است. شاید شبیه تو شدیم! شبت بخیر یار غریب! 🌴💎🌹💎🌴
🍃یار نازنین دلی که به مناجات تو آرام می‌شود باید به شکرانۀ زنده بودنش سر به سجده بگذارد. خیالی که با دعای تو آسوده می‌شود باید به شکرانۀ ایمانش سر به سجده بگذارد. دل من آرام است به مناجات تو خیالم آسوده به دعای تو هر اندازه تو بگویی سر به سجدۀ شکر می‌گذارم آقا! دلی که به مناجات تو آرام می‌شود اگر میلش به مناجات بیشتر نشده باید در پیشگاه الهی توبه کند. خیالی که با دعای تو آسوده می‌شود اگر انگیزه‌اش برای دعا زیاد نشده باید در پیشگاه الهی توبه کند. شرمنده‌ام که میلم به مناجات کم است و انگیزه‌ام برای دعا اندک. بگو چگونه توبه کنم از میل و انگیزۀ کمم آقا! سر به سجدۀ شکر گذاشتن سر جای خودش توبه کردن هم به روی چشم امّا خودت می‌دانی اگر یک بار به بزم مناجات تو راه بیایم لحظه‌ای از سجّادۀ مناجات با خدا جدا نخواهم شد. بگو تا کی باید صبر کنم که بیایی سراغم و با هم به بزم مناجاتت برویم؟ خیالش هم شیرین است ولی وقتی خیال،‌ طولانی می‌شود بعید نیست که بلای جان شود. منتظرم. شبت بخیر یار نازنین! 🌴💎❄️💎🌴
🍃حضرت آرامش تو وقتی با خدا مناجات می‌کنی ذرّه ذرّۀ عالم با تو زمزمه می‌کنند. بی‌تردید مناجات با خدا، آدم را آرام می‌کند ولی ما چرا مناجات نکرده، احساس می‌کنیم سهمی از آرامش داریم؟ می‌شود تردید کرد که آرامش ما محصول مناجات تو با خداست؟ چه قدر خوبی که بار آرام کردن ما را هم به دوش می‌کشی! تو وقتی مناجات می‌کنی در و دیوار خانه‌ها با تو زمزمه می‌کنند. خانه‌هایمان اگر مایۀ آرامش است برای همراهی با تو در مناجات با خداست. اگر در و دیوار خانه‌های ما بهره‌ای از مناجات تو نداشت ما زیر سقف خانه‌هایمان همان قدر احساس ناامنی می‌کردیم که در بیابان برهوت احساس می‌کنیم. تو وقتی مناجات می‌کنی درخت‌ها و گل‌ها واژه‌های مناجاتی تو را تکرار می‌کنند. اگر ما با دیدن درختان و گل‌های کوی و برزن‌هایمان حس خوب آرامش را تجربه می کنیم برای عطر مناجاتی است که از تو روی تنشان پاشیده. اینها اگر صدای مناجات تو را نشنیده بودند از سر و رویشان زهر بی‌قراری می‌پاشید رویمان. چه قدر خوب است که فهم ذرّات عالم از مناجات تو به اندازۀ درک ما نیست. اگر آنها هم مثل ما از مناجات تو چیزی نمی‌فهمیدند دنیا جای نفس کشیدن نبود. چه قدر خوبی که با مناجات‌هایت آرامش را در میانمان تقسیم می‌کنی! با این همه، من هنوز منتظر قرار مانده‌ام. یک بار مرا به مناجات خویش با خدا دعوت کن! شبت بخیر حضرت آرامش! 💎❄️🌹❄️💎
🍃 گران‌ترین عشق عالم وقتی دوست داریم تو را به دست بیاوریم باید آماده باشیم برای پرداختن قیمت وصال تو. گمان نمی‌کنم خدا از هیچ کسی همۀ قیمت وصال تو را بگیرد. اگر همۀ ما هر چه داریم را کف دست بگذاریم و آن را در ازای وصال یک نفرمان آن هم برای یک لحظه تقدیم کنیم باز هم کم است. خدا اگر قبول کند، با تخفیف قبول کرده. اگر در راه رسیدن به تو سختی‌ها قامتمان را خم می‌کند و طاقتمان را کم می‌کند شاید برای این است که قیمت وصال تو را خیلی کمتر از آنچه هست خیال کرده‌ایم. اشتباه کردیم! ما مرد میدان وصال تو نبودیم امّا نمایش شوق وصال تو را خوب بازی کردیم. آقا! می‌شود بگویی حالا چه کار کنیم؟ ما در نمایش‌ها خوب حس می‌گیریم. حسّ شوق وصال تو را گرفتیم و در دهانمان مزه کرد. حالا مانده‌ایم با شوقی که در دلمان موج می‌زند و با توانی که تاب کشیدن بار سختی‌ها را ندارد. یعنی ما باید قید وصال تو را بزنیم؟ من به نازک‌دلی تو دل بسته‌ام. می‌دانم دلت برایمان می‌سوزد و از خدا برایمان تخفیف بیشتری می‌گیری. به خدا بگو همین را که هستیم قبول کند به وصالت که رسیدیم هر چه بخواهد در خدمتیم! شبت بخیر گران‌ترین عشق عالم! 🌴💎❄️💎🌴
🍃پرده‌نشین من مرا تنها پسندیدی و با اشک، ضامن حیاتم زیر بار تنهایی شدی. گریه کردم و تو را طلب کردم. خودت را ندادی به من تا بیشتر اشک بریزم. بیشتر اشک ریختم، ولی باز هم تو را ندیدم. داری آرام آرام به من می‌فهمانی برای به دست آوردنت باید بیشتر طعم تنهایی را بچشم و بیشتر اشک بریزم. حرفی نیست، نمی‌شود حرفی زد. مگر جز آنچه تو تدبیر می‌کنی راه چاره‌ای هم هست تا از آن حرفی بزنم. ولی آقا!‌ می‌شود این معمّا را برایم حل کنی و به من بگویی: آیا کسی در این عالم هست که اندازۀ چشیدن تنهایی‌اش و میزان ریزش اشک‌هایش به قدر و قیمت دیدار تو برسد؟ اگر هست، نشانم بده و اگر نیست، بگو بدانم جز لطف تو چیزی هست که گره این معما را بگشاید. کسی تو را می‌بیند که لطف تو شامل حالش شود. برای رسیدن به تو چه کار کنم تا به میان‌بُرهای این مسیر طولانی راه یابم و لطف بهاری تو شامل جان پاییزی من شود؟ آقا! می‌دانم حواست به همه چیز هست ولی دل‌نگران تاب و توان خویش هستم. می‌شود زودتر وعدۀ دیدارمان را معلوم کنی؟ شبت بخیر پرده‌نشین من! 🌴💎❄️💎🌴