از کاسبی پرسیدند:
چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...
پدر دختر گفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسر میگوید:
انشاءالله خدا او را هدایت میکند...!
دختر گفت:
پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟
گفت: آری...
مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم...
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تری...
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...
عارفی راگفتند:
خداوند را چگونه میبینی؟
گفت آنگونه که همیشه میتواند مچم را بگیرد،
اما دستم را میگیرد...
🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه های امام رضایی ( علیه السلام )
به جایِ کوچک کردنِ دیگران ؛
خودت بزرگ شو !
به جایِ آرزویِ شکست ، برایِ افرادِ موفق ؛
خودت هم تلاش کن و موفق شو !
و به جایِ نشستن و حسرت خوردن ؛
بلند شو و برایِ آرزوهایت بجنگ
فراموش نکن ؛
کسی که توهین می کند ؛ خودش را زیرِ سوال برده ،
کسی که تحقیر می کند ؛ خودش را خوار کرده ،
و کسی که می رنجاند ؛ دیر یا زود ، تاوان خواهد داد .
نه خرافاتی ام ، نه سطحی نگر !
اما لا به لایِ این سیلِ منطق و روشنفکری ؛
به چوبِ انتقامِ خدا بدجور اعتقاد دارم ،بدجور !
🌱
🌱
هر موقع خواستی در مورد دیگران قضاوت کنی..
اروم تو دلت بگو
مگه من کیم؟!!!"
🌱
"sillage" یه کلمهیِ فرانسوی هست به معنیِ : "عطری که از یه نفر جا میمونه"
مثلا عطری که از یه نفر رو دستات جا میمونه.
🌱
🌱
به نظرم اینکه با خیال راحت یک ساندویچ هات داگ
را روی نیمکت یک پارک گاز بزنیم، خیلی بهتر از آن است، که با روحیاتی خراب یک استیک
را در بهترین رستوران جهان بخوریم...!
🌱
🌱
آدم هایی که بهتون بدی کردن
همیشه فکر میکنن پست و استوری های شما درباره ی اوناست
گره گشای زندگی
🌴💎🌴دیر فهمیدم که خدا گره میاندازد به کارم تا سراغ تو بیایم و دلم را گره بزنم به دلت. به اندازۀ هر گرهی که افتاده به کارم و سراغ تو نیامدم، یک فرصت برای نزدیک شدن به تو را از دست دادم. دارم میشمارم گرههای کور و ناکور زندگیام را. چه قدر خدا مرا دوست داشت؛ ولی من نفهمیدم و عمری را تلف کردم.
🌴💎🌴دیر فهمیدم که خدا میدانست من بدون گره، سراغ تو نمیآیم و وقتی باز شدن گرهها را به تأخیر میانداخت، منتظر بود من تو را به دست بیاورم. چه قدر تو را در مسیرم قرار داد و من مثل طفلی که سکۀ طلا میدهد تا آب نباتی به دست بیاورد، تو را میدادم و آسایشی خیالی را به دست میآوردم.
🌴💎🌴دیر فهمیدم که خدا اگر چه صبور است؛ ولی صبرش حد و اندازه دارد و دیر فهمیدم که خدا به تو غیرت دارد. نمیدانم گرههایی که این روزها به زندگیام افتاده، چوب از دست دادن فرصتهای نقدی است که برای به دست آوردن تو به من داده بود یا هنوز هم امید دارد که من گرههای زندگیام را بهانۀ رسیدن به تو کنم. خوشگمانم به خدا.
🌴💎🌴حتماً هنوز کار از کار نگذشته و من فرصت دارم برای نزدیک شدن به تو. قول میدهم برای باز شدن هیچ گرهی، پیش هیچ کسی جز تو نروم.
شبت بخیر گرهگشای زندگیام!🌴
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🌴💎🏴💎🌴