eitaa logo
مروجین یار مهربان( سرشبکه کتاب) سپاه امام صادق علیه السلام استان بوشهر
294 دنبال‌کننده
2هزار عکس
416 ویدیو
174 فایل
کانال رسمی سرشبکه کتاب سپاه امام صادق علیه السلام استان بوشهر باهدف تبیین منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی برای ارتقای فرهنگ کتابخوانی ومطالعه درجامعه ودسترسی همگانی به کتاب واخبارو رویدادهای فرهنگی وکتابخوانی
مشاهده در ایتا
دانلود
📚📓سخنان بزرگان و افراد مشهور در مورد کتاب و مطالعه که یک دنیا فایده دارد📚📓 📚زندگینامه انسان‌های بزرگ را بخوانید. داستان‌های سازنده بخوانید. کتاب‌هایی بخوانید که منبع الهام و ایمان باشند و از همه بالاتر کتاب مقدس را بخوانید📚 🌟مک آر داگلاس، مربی اصول رهبری🌟 📚 @libbasijbousher
کتاب معبد زیرزمینی نویسنده معصومه میر ابوطالبی انتشارات جمکران خلاصه کتاب معبد زیر زمینی داستان کتاب معبد زیرزمینی در مورد پسر جوانی است بنام الیاس که دچار سرخوردی شده است و سعی می کند باعث تغییر نظر اطرافیانش در مورد خودش شود. مخصوصا دایی الیاس، که بیشتر از بقیه باعث تنهایی و انزوای او می شود. مادرش مانند بیشتر مادران توجه زیادی به فرزندش می کند و باعث می شود که همه او را بچه ننه مورد خطاب قرار دهند و او همه تلاشش را می کند که بچه ننه نباشد. در همین حین «حاج غلام‌حسین» مقنی از قم به روستای محل سکونت آن ها می‌آید و راه های جدیدی را در مسیر الیاس قرار می دهد. آشنایی با «حاج غلام‎حسین» اتفاقات تازه‌ و غیرقابل پیش‌بینی را در زندگی الیاس رقم می‌زند. برشی از متن کتاب هم سن‎ و سال من زیاد بودند توی مینی بوس. پنج، شش تایی می شدند. اسم بعضی هایشان را حین صحبت هایشان شنیده بودم و بقیه را نه. اول که سوار شدم، یک سلام خفه ای کردم و چپیدم توی صندلی خودم. بعدتر هم فقط نگاهم از شیشه به بیرون بود. دوست پیدا کردن همیشه برایم سخت بود، حالا هم که افتاده بودم بین یک عالم آدم غریبه. یکی شان احمد بود، یکی شان صمد، یکی که بزرگ تر بود اکبر، یکی دیگر که مسن تر از بقیه بود حسن و حسین و علی. نمی دانستم این اسم ها برای کدامشان هست. یکی شان زد به شانه ام. از روی صندلی تکی مینی بوس برگشتم و نگاهش کردم. یک لقمه نان گرفت طرفم. -بخور. مادرم پیچیده -ممنون. دارم خودم. شانه بالا انداخت و در جا ساندویچش را گاز زد. یک لبخند کج‎وکوله تحویلش دادم و برگشتم به ساکم نگاه کردم. یک حس عجیب توی شکمم می پیچید و جرئت نمی کردم چیزی بخورم. بدماشین نبودم، یعنی توی ماشین حالت ‎تهوع نمی گرفتم. با دایی خیلی این‎طرف و آن‎طرف رفته بودیم برای کار، اما هیچ وقت این حس را نداشتم. مثل اینکه یک چیزی توی معده ام وول بخورد و بخواهد بیاید بالا، اما نیاید، یک چیز اضافه، یک موجود زنده... حاجی غلام حسین نشسته بود جلوی مینی بوس و با راننده صحبت می کرد. چندتا از جوان ترها رفتند جلوی مینی بوس و شروع کردند با حاجی صحبت کردن. سرک کشیدم ببینم چه خبر است. ازش می خواستند چیزی برایشان بخواند. خزیدم سر جای خودم و باز نگاهم را انداختم به بیرون که یک دفعه لینک پویش کتابخوانی خط امین avibook.ir @libbasijbousher
🌷🌷سید صفی‌الدین و سید نصرالله در یک قاب در سفر به ایران... 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📚 🌟عنوان:صعود چهل ساله🌟 ✍به قلم:سید محمدحسین راجی 🖨ناشر:زائر رضوی 📖تعداد صفحات: 320صفحه 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی/مخاطب:بزرگسال 💠📜💠📜💠📜💠📜💠📜 این کتاب بر اساس آمارهای بین المللی به مرور دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی ایران می‌پردازد و نشان می‌دهد نظام جمهوری اسلامی ایران توانسته قله های پیشرفت را در بسیاری از زمینه فتح کند...🌱🌼 💠 دسترسي به کتاب🌱👇 Samanpl.ir 📚 @libbasijbousher
16.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این گزارشی که کانال ۱۲ اسرائیل از کتاب‌هایی که شهیـد یحیی السنـوار ترجمه کرده رو ببینید ☝️ + شــابــاک یکی از سه سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونسیتی هست، که وظیفه امنیت داخلی اسرائیل و مناطق فلسطینی رو بر عهده داره @libbasijbousher
کار نوشتن کتاب «الشوک و القرنفل» که به «خار و میخک» ترجمه کردن در زندان بئرُ السَبع به اتمام رسیده! ✅ ‌
در یادداشـت نویسنـده که در پشت جلد چـــاپ شــده گفتـه که همـه اتفاقــات آن واقعیست و تنها کاربرد تخیل در این اثر خلق یک رمان و تحقق فـرم و ویژگی‌های آن است. 🍀 ‌
📚 🔖 معرفی: "خار و میخک" اثر شهید یحیی السنوار کتاب در سی فصل تنظیم گشته و حکایت روزگار یک کودک فلسطینی متولد در اردوگاه آوارگان است که از لحظه دریافتن خویش درگیر رنج آوارگی و اجحاف و نیز انتخابی میان تمام تردیدهای حاکم بر دل انسان است. کتاب به مبارزه با تصویر انسانیت زدایی شده از مردمان فلسطین برمی خیزد . کودکِ داستان روایت از روزهایی می کند که اشغالگران تمام مردان تا شصت سال اردوگاه را در مدرسه جمع می کنند و پس از تحقیر، توهین و شتم روانه‌شان می کنند و می پرسد "یک روز زیستن و بنده خدا بودن بهتر از یک عمر آسفالت زیر گلیم سربازان اشغالگر بودن نیست؟" در این بزنگاه نویسنده موضعی میانه دارد و هم کارگر ناگزیری را درک می کند که هشت فرزند گرسنه دارد و هم مردم مقاومی که کار برای اشغالگر را خطا و گناه می دانند و این کلمات حکایت از نگاه جامعه شناسانه و انسانی شهید سینوار دارد . دریافتم از کتاب آن بود که نویسنده با قلم روان و روایت انسانی و واقعی اش خواسته تا نشان بدهد چرا یک ملت عاشق زندگی بر اثر اشغال و اجحاف سلاح برمی دارد و می جنگد و از انجام کار پروا و ابایی ندارد. کتاب نگاه ژرف نگر،انسانی، اینجایی و این جهانی نویسنده اش را هویدا می کند و به مخاطب می فهماند که به روایت شاعر "مردگان این سال، عاشق ترین زندگان بودند". زندگی برای اهالی سرزمین زیتون انگار حکایت و روایت خار و میخک است. این کتاب با ۲۵ درصد تخفیف سفارش گیری وارائه خواهد شد. ☫ قرارگاه فرهنگی بخش کاکی ☫ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💬 ↙️ ایتا https://eitaa.com/Gharargah_Farhangi_Kaki
🔷 شهید آوینی: «شب مردان حق اینچنین می گذرد كه روزها آن چنانند كه دل شیر از هیبتشان به لرزه می افتد. مپرس كه چرا می گریند. در سفر زمینی پاها مجروح می شود و در سفر آسمان دل‌ها. دلی كه از یاد حسین نگرید كه دل نیست، سنگ خاراست و چگونه نور در سنگ خارا راه یابد؟ شب مردان حق آنچنان گذشته است كه روزها اینچنین‌اند!» @libbasijbousher