استراتژی حاکمیت در سه پرونده خاورمیانه_جنگ اوکراین_برنامه هسته ای شکل گرفته است و این مسیر در دولت شهید رئیسی و با هدایت جناب آقای جلیلی در حوزه سیاست خارجی تنظیم شد همه گمان کردیم که مسیر شهید رئیسی(استراتژی سه گانه) می خواهد ادامه پیدا کند،بنابراین گزینه ایده آل دولت سایه جناب آقای جلیلی است حمایت ما هم این بود اما داستان جور دیگری رقم خورد و رئیسی خیلی زود فراموش شد و نگاه تعدیلی به یک باره در فرایند انتخابات جایگاه ممتازی گرفت و لابی بخش های مختلف حاکمیت از این گزینه حمایت کردند تا استراتژی سه گانه که کشور را به قربانگاه ابدی یا پیروزی بزرگ می برد تغییر دهند گام اول بخوبی انجام شد و پزشکیان به قدرت رسید و جلیلی که نفوذ بالایی در سیاست خارجی دولت شهید رئیسی داشت نتوانست از سایه به پاستور برسد اینجا قرار است پزشکیان مسیر را تغییر دهد و ابتداء اختلافات را با اروپا حل و فصل کند،رهبری انقلاب اسلامی نیز در جلسه تنفیذ نسبت به احیای روابط با اروپا چراغ سبز نشان می دهند و عراقچی تحرکات دیپلماتیک خود را حول این محور تعریف می کند و پیش می برد

به یک باره اسماعیل هنیه رهبر سیاسی حماس در تهران ترور می شود و نتانیاهو صفحه شطرنج خاورمیانه و ایران را بکلی بهم می ریزد و نقش دولت تعدیلی پزشکیان را بکلی تغییر می دهد و سیگنال هل من مبارز به تهران می دهد آمریکا اروپا و اعراب منطقه پیگیر آتش بس در غزه می شوند و از ایران می خواهند پاسخ به ترور هنیه را به تاخیر بیندازد تهران هم از این داستان بدش نیامد و به امید پایان درگیری ها و شکل گیری آتش بس در غزه پاسخ به اسرائیل را از دستور کار خارج کرد اما اسرائیل همه را به بازی گرفت و فشارهای داخلی و بین المللی که جز بازی فریبنده برای نظام بین الملل نبود نتوانست نتانیاهو را وادار به آتش بس کند اروپا به یک باره تهران را به اتهام انتقال موشک بالستیک به روسیه تحریم می کند و پروپاگاندای جدیدی راه می اندازد تا عملا به نتانیاهو این سیگنال را بدهد که حواسش به جبهه خاورمیانه هست و وحدت ساحات از اوکراین تا فلسطین را پذیرفته اند

نتانیاهو رسما جنگ بر علیه لبنان را اعلام می کند و سید حسن نصرالله را ترور می کند و مهره های جدیدی را برای بازی شطرنج با تهران وارد صحنه می کند ترور سید حسن نصرالله و حمله زمینی به لبنان تیر خلاص به آتش بس غزه و لبنان بود این یعنی تیر خلاص به نگاه تعدیلی دولت پزشکیان برای احیای روابط با اروپا و جلوگیری از شکل گیری ائتلاف اروپا_آمریکا_اسرائیل در سه پرونده هسته ای_خاورمیانه_اوکراین صبر حاکمیت برای ترور شهید هنیه به ترور عالی ترین رهبر مقاومت در جهان عرب منتهی شد دقیقا همان اشتباهی که در پاسخ به ترور شهید سلیمانی مرتکب شدیم و همه چیز را به انتقام نرم افزاری و اخراج آمریکا از منطقه محول کردیم و اتفاق خاصی نیافتاد هشداری که شهید نصرالله برای پاسخ جدی تر به ترور حاج قاسم سلیمانی به محور مقاومت و تهران داد اما گوش شنوایی نبود و ایشان نیز قربانی این مسیر پر خطا شدند ترور شهید نصرالله تهران را وادار به پاسخ نظامی بزرگ به اسرائیل کرد تا همه معادلات را بهم بزند و خود را عمیقا متوجه خطرات آینده جنگ لبنان و سوریه و عراق کند و نمی تواند ژست بی طرفی از منازعه بردارد

تهران عمیقا به دنبال آتش بس در منطقه بود و حاضر شد بر سر مسائل منطقه ای که روزگاری (در موضوع برجام) خط قرمز حاکمیت بود در مساله غزه مذاکره غیره مستقیم کند این یعنی استراتژی حاکمیت تغییر مسیر شهید رئیسی بود یا اینکه به هرحال همه چیز به این نقطه رسید اما نتانیاهو به عنوان نقش بزرگی که در جنگ خاورمیانه پیدا کرد متغیرهای خود را به سیاست های دولت جدید ایران تحمیل کرد اگر شهید نصرالله ترور نمی شد تهران سناریوی صبورانه خود را ادامه می داد در نهایت دولت پزشکیان ادامه دهنده مسیر شهید رئیسی خواهد بود😉،از اینجا به بعد جلیلی پزشکیان تفاوت ویژه ای نخواهد داشت و همه چیز به پرونده خاورمیانه و جنگ سرنوشت ساز غزه و لبنان و سوریه و برنامه هسته ای ایران گره خورده است

تهران نیز برای جلوگیری از اجماع منطقه ای صلح با عربستان و اعراب را در دستور کار قرار داد،توفیقاتی نصیب تهران شد اما همه چیز به آینده جنگ سرنوشت ساز بستگی دارد و مشخص خواهد کرد که در نهایت اعراب تخم مرغ های خود را در کدام سبد قرار خواهند داد. عملیات ۷ اکتبر بازی سیاسی بایدن را بهم ریخت اما ضرب آهنگ سیاست بکلی تغییر کرد و همه چیز به میدان نبرد رسید، خروج آمریکا از برجام نقطه مبدائی تحولات منطقه ای خاورمیانه شد در واقع گزینه نظامی بر علیه محور مقاومت بعد از نا امیدی اسرائیل و لابی انجلیست ها از کارایی برجام برای مهار تهدیدهای منطقه ای ایران بر علیه اسرائیل شکل گرفت شکل گیری آرایش منطقه ای و زورآزمایی محور مقاومت و اسرائیل استراتژی نمایان شده آمریکای بعد از برجام است که توسط ماشین نظامی اسرائیل در حال انجام است هرچند اعتقاد دارم این هم یک بازی سیاسی بود که از دولت ترامپ در دستور کار اسرائیل و استراتژیست های آمریکایی قرار گرفت و همه چیز بر اساس یک برنامه ریزی دقیق تنظیم شده به اینجا رسید

آمریکا و اسرائیل همه چیز را با برنامه پیش می برند و اسرائیل برای فرار از تشکیل دولت فلسطینی و کاهش نفوذ ایران در منطقه‌ و پیشبرد عادی سازی روابط با عربستان به دو عنصر مهم نیاز دارد حذف فیزیکی محور مقاومت در غزه و لبنان و سوریه و عراق و یمن تصمیم به حذف مقاومت برای امسال و پارسال نیست جنگ کلاسیک با تهران و حمله به زیرساخت های هسته ای تهران تهران یا باید شاهد حذف فیزیکی هسته های مقاومت باشد و جام زهر منطقه ای را به ازای جلوگیری از جنگ کلاسیک بپذیرد یا از محور مقاومت در لبنان و سوریه و عراق غزه و یمن حمایت کند و وارد معادله نظامی با اسرائیل شود و میدان و دیپلماسی رو تومان با هم پیش ببرد کما اینکه تاکنون مسیر اخیر را انتخاب کرده است