8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤵خواستگار خارجکی
🔻عشق خارج همه چیزش باید خارجکی باشه😂
#انیمیشن #بگومگو
#پست_ویژه #تمدن_ایرانی
#تهاجم_فرهنگی #عشق_خارج
〰〰🍃 🌸 🍃〰〰
مسیر روشن🌼
💠بسم الله الرحمن الرحیم 📚#چراغ_همیشه_روشن 📖#قسمت_چهارم سریع دکتر را صدا کردند. علی را معاینه کرد
💠بسم الله الرحمن الرحیم
📚#چراغ_همیشه_روشن
#قسمت_پنجم
حالت تهوع داشتم و نمیدانستم علتش چیست!
در بیمارستان پرستار علی گفت: باید آزمایش بدهی.
سرنگ را که وارد دستم کرد، دیگر نفهمیدم چه شد.
انگار خدا هم فهمیده بود به استراحت مطلق نیاز دارم.
ای کاش بعد از بیدار شدن، یکی آرام در گوشم بگوید همهی این اتفاقات خواب بود و علیات سالم و سرحال است.
بعد از چند ساعت بیهوشی، کمکم صدای پرستار را میشنیدم.
لای چشمانم را باز کردم و دیدم همه دورم جمع شدهاند
و با لبخند به من نگاه میکنند.
پیش خودم گفتم نکند واقعاً مریضی علی یک کابوس وحشتناک بوده و الان دیگر تمام شده...
چشمهایم را بستم و آرزو کردم کسی این حرف را بزند.
همچنان منتظر ماندم اما...
چشمهایم را دوباره باز کردم و رو به پدر گفتم:
_بابا جون علی کجاست؟ بهتره؟!
- آره عزیزم علی بهتره اما خوب باید خیلی مراقبش باشیم.
دکتر میگه استخوانهاش حساس شده و نیاز به مراقبت شدید دارد.
نه! انگار کابوس نبود و واقعیت داشت.
مادرم اما معلوم بود از چیزی خوشحال است و پی فرصت میگردد تا حرفش را بزند.
همین که پدر بیرون رفت رو به من گفت:
-مژدگونی بده مامان جون، یه خبر خوب برات دارم.
داشتم پیش خودم فکر میکردم تو این اوضاع خراب، چه خبری میتواند خوب باشد؟!
آمدن مصطفی؟ نه لااقل الان نه... نمیخواستم مصطفی، من و علی را با هم روی تخت بیمارستان ببیند، آن هم زمانی که خودم قولِ...
-نمیخوای بدونی خبر خوب چیه؟
-نمیتونم تو این اوضاع خبر خوبی به جز خوب شدن علی رو تصور کنم، حتی اگر اومدن مصطفی باشه.
- مصطفی که نه اما... بچهاش چطور؟
بچهی مصطفی که علی است، علی کجا میآید؟!
مادر تعجب من را که دید لبخند زنان ادامه داد...
📕🍀✏️ ز.فرخی
〰〰🌸🌱〰〰
سَدی بودید
میان ما و هر تهدیدی
و شاید هیچگاه نفهمیدیم که
چه کسی ترسهارا از زندگی
و رؤیاهایمان پاک کرد ...
🔸گرامیداشت هفتهٔ سربازان گمنام امامزمانعجّلاللهتعالیفرجهالشّریف
#امنیت
#سرباز_گمنام
#امام_زمان
🌹سلام علیکم ✋
🔹اینو یه جا بنویسید
که هیچوقت یادتون نره
حتی اگر برای مردم دراز بکشید
تا از رویتان رد شوند،
عده ای از آنها شاکی خواهند بود
که به اندازهی کافی پهن نیستید!
🔹مراقب باشید که وقت و انرژی
باارزش خود را فقط برای افرادی
خرج کنید که ارزشش را دارند.
✍عین
مسیر روشن🌼
💠بسم الله الرحمن الرحیم 📚#چراغ_همیشه_روشن #قسمت_پنجم حالت تهوع داشتم و نمیدانستم علتش چیست! در
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀
❤️✨#چراغ_همیشه_روشن✨❤️
#قسمت_ششم
فصل دوم: مصطفی
روز خیلی سختی بود اما شیرینی پیروزی، سختی نبرد را از تنمان خارج کرد.
وقتی شهر را از چنگال داعش خبیث درآوردیم و میخواستیم مردم جنگزده را به نقطهی امن انتقال دهیم، زنان و کودکان سوری وحشتزده نگاهمان میکردند و ترس داشتند از اینکه دوباره در چنگال داعش گرفتار شوند.😞
فقط خدا میداند این وحشیها چه بلایی بر سر این ملت آوردند...
بعد از چند روز بالاخره توانستم با مادرم تماس بگیرم.
وقتی گفت یک خبر خوب دارم و یک خبر بد، فکرش را هم نمیکردم، علی کوچک من...
بغضم را فرو خوردم تا مادرم متوجه اشکم نشود، بگذار فکر کند مردها گریه نمیکنند.
پس برای همین بود که معصومه، این چند روز حال و هوای همیشگی را نداشت.
معصومهام به من نگفته بود که نگران نشوم و من بیخبر از همه جا...
خبر خوش مادرم، عنایت خدا به خانوادهی ما و آمدن یک فرشته کوچولوی دیگر بود.
از این خبر آنقدر خوشحال شدم که همانجا سر بر زمین گذاشتم و سجدهی شکر به جا آوردم.
آمدن یک وجود نازنین به زندگی ما، برکت و حال خوش خاصی دارد؛
هدیهی خدا رنگ و بوی زندگی را تغییر میدهد.
بچههای گردان هم نامردی نکردند، از این حال خوشم سوءاستفاده کردند و قول یک شیرینی حسابی گرفتند.
بماند که خیلیهاشان قبل از خوردن شیرینی بچهی من، شیرینی شهادت خودشان را نوش کردند.
اللهم ارزقنا...
📕🍀✏️ز.فرخی
33.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠هر کسی با توجه به مقتضیات فکری و اعتقادی خود برای بانوان و جایگاهشان چهارچوبهای ارزشگذاری قرار میدهد.
🌐 در این کلیپ سخنان بانوی مسلمانی از کشور آذربایجان را میشنوید.
قیاس و تطبیق ایشان در حوزه #بزرگداشت_روز_زن شنیدنی و قابل تأمل است.
با ما همراه باشید...
#الگوی_جهانی
❀❀🎀❀❀🎀❀❀🎀❀❀
مسیر روشن🌼
#شبهه_ششم اگر نمازی که ما الان میخونیم، سبک و سیره پیامبر ص باشه، یعنی پیامبر ص تو نمازش به خودش سل
#شبهه_ششم
#پاسخ
بله پیامبر ص هم در اذان و اقامه به پیامبری خودشان شهادت میدادند چون شهادت پیامبر به نبوت و رسالت خود در واقع نوعی تاکید بر صداقت خود و صادق بودن وحی الهی درباره ایشان میباشد.
ایشون حجت خدا روی زمین هستند.
و اینکه در تشهد و سلام هم بر خودشان سلام و تحیت میفرستادند.
سلام به معنای تحیت و سلامت میباشد و سلام علیک به معنای سلام الله علیک است، یعنی خداوند سلامت و تحیت خود را شامل تو بگرداند.
بنابراین سلام کردن انسان بر خود هیچ گونه منعی ندارد و با توجه به روایات، پیامبر گرامی نیز در نماز بر خود سلام میکرده است و تحیت و سلامت الهی را برای خود درخواست میکرده است.
نمونه قرآنی این موضوع، حضرت مسیح هم وقتی شروع به صحبت کرد سلام به خودش داد. (مریم آیه ی 33)
فقر چیست ؟؟؟؟
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
دوتا ﺍﻟﻨﮕﻮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺎﺷﻪ
ﻭ دوتا ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺧﺮﺍﺏ ﺗﻮﯼ ﺩﻫﻨﺖ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ:
ﺭﻭﮊ ﻟﺒﺖ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﻧﺦ ﺩﻧﺪﻭﻧﺖ ﺗﻤﻮﻡ بشه.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﻓﺨﺮﯼ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻭ ﺯﻥ ﺻﯿﻐﻪ ﺍﯼ ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻄﯿﺶ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﻣﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﻧﺪﻭﻧﯽ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﺗﻮﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﯿﺰﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﻬﺎﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯽ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺸﯽ
ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﻨﯽ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺑﺰﻧﯽ ﻭﻟﯽ ، ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﭽﻪ ﺍﺕ
ﺟﺮأﺕ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ ﮐﻪ
”ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻗﺎﺏ ﻋﮑﺲ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺍﺕ
ﺭﻭ ﺷﮑﺴﺘﻪ”..
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﻭﺭﺯﺵ ﻧﮑﻨﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺪﺍﻡ
ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯼ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺘﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﭼﺮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﺖ، ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯽ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺕ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﺨﭽﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﻪ.
ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﮐﻤﮑﻪ، ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﯼ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻓﯿﻠﻢ ﻭ ﻋﮑﺲ ﺑﮕﯿﺮﯼ.
✅تمدن سازی نوین اسلامی
✅#نه_به_افکار_پوچ
@na_be_afkarepooch
مسیر روشن🌼
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀 ❤️✨#چراغ_همیشه_روشن✨❤️ #قسمت_ششم فصل دوم: مصطفی روز خیلی سختی بود اما
🍀بسم الله الرحمن الرحیم🍀
✨❤️#چراغ_همیشه_روشن❤️✨
#قسمت_هفتم
امشب، آخرین شبی است در مقر آن را صبح میکنم.
فردا بعد از عملیات، باید کوله بارم را ببندم و راهی خانه شوم.
نشستهام روی خاکهای سفت و بدقوارهی یک خرابه!
به یاد ایام بچگی که در خرابههای محله، قایمباشک بازی میکردیم، قایم شدم تا بقیه دلشکستگیام را نبینند
دلم پیش معصومه و علیست.
زل زدهام به عکسهایشان، خاطرهها برایم تداعی میشوند.
واقعا اگر معصومه اینقدر قوی نبود و در مشکلات بیتابی میکرد من نمیتوانستم به اینجا بیایم و با این غدهی سرطانی، مبارزه کنم.
فردا قرار است یک محله را ازچنگ داعشِ ملعون پس بگیریم.
البته اگر بتوان اسمش را محله گذاشت.
بیشتر شبیه تلی است از خانههای خراب...
دیروز خانهی یکی از فوتبالیستهای سوری را دیدیم که تبدیل به ویرانه شده بود.
یکی از رزمندههای سوری میگفت:
عبدالباسط یکی از اعضای تیم ملی جوانان بود
اما وقتی اعتراضات، علیه حکومت شروع شد، جز اولین سلبریتیهایی بود که علیه بشار اسد موضع گرفت و حتی مبارزهی مسلحانه داشت.
دوهفتهی پیش هم تو یه جنگ مسلحانه، کشته شد.
یه جوون بیست و هفت ساله که میتونست خیلی پیشرفت کنه اما پشت پا زد به سرنوشت و وطنش...
حالا جسدش زیر خروارها خاک دفن شده؛ درست مثل تمام آرزوهاش و... البته آروزهامون!
📕🍀✏️ز.فرخی