خانه بروجردیها در کاشان
با بادگیر های قرینه هلالی شکل بر بام تالار و کلاه فرنگی روی آن یکی از زیباترین جلوههای معماری ایرانی را به معرض نمایش میگذارد.
#کاشان
#ایران_زیبای_ما
🎒 مجله کوله پشتی 🎒
@lml0000
این تابلو فقط در بعضی اتوبانهای آلمان نصب شده و معنیش اینه که این اتوبان محدودیت سرعت نداره و هرچقدر میتونید پاتونو رو پدال گاز فشار بدین.
ضمنا مُرده و زنده تون، پای خودتون🤨
🎒 مجله کوله پشتی 🎒
@lml0000
تنگه هایقر، از مهمترین درههای کشورمان در دل رشته کوه #زاگرس است.
رودخانه قره آقاج از بستر این تنگه عبور می کند.
#فارس
#اینجا_ایران_است
🎒 مجله کوله پشتی 🎒
@lml0000
میدونیغیرتیعنیچی..؟
#غیرت یعنیبھاحترامِناموست،
احترامِناموسبقیهرونگهداری..
نهاینکهفقطناموسخودت
حکمناموسُداشتهباشه!/:
#آرهمشتیاینجوریاس🤞
#حرف_قشنگ 🌸 🌱
@lml0000
✨﷽✨
شهریه دانشگاه
از خوشحالی سر از پا نمیشناخت، بالاخره توانسته بود خودش را به همه ثابت کند، او در دانشگاه، آن هم یک رشته خوب ولی با هزینه بالا قبول شده بود، تک دختر خانواده بود، دار و ندار پدرش یک ماشین پیکان بود که با آن مسافرکشی میکرد و خرج خانواده چند نفره شان را در میآورد.
برای رفتن دانشگاه خیلی به پدرش اصرار کرد، تا اینکه یک شب پدر به خانه آمد و بهترین خبر زندگیش را به او داد و گفت: پول ثبتنام دانشگاه را جور کرده و قرار است فردا ماشینش را بفروشد و در یک کار تجاری با یکی از دوستانش شریک شود، از فردای آن روز احساس میکرد در آسمانها پرواز میکند، از اینکه میتواند پیش دخترهای فامیل پز دانشگاه رفتن را بدهد قند تو دلش آب میشد.
غروب پنجشنبه راه افتاد طرف امامزاده شهرشان تا نذرش را ادا کند، در حرم توجهش به دستفروشها جلب شد، فکر کرد یک روسری برای خودش بخرد، رفت طرف یکی از دستفروشها که داشت روسری میفروخت، احساس کرد چقدر قیافه آن دستفروش برایش آشناست، نزدیکتر که رفت دیگر شکش به یقین مبدل شد، آن دستفروش پدر خودش بود که مشغول تجارت جدیدش بود.😔
#داستان
══════════﷽❀ ⃟⃟ ⃟♥️
💠شروع یک روز نورانی به رسم هر روز
با نام و ذکر #یا_رب_العالمین
و عرض سلام به صاحب روز #شنبه، آقای مهربانیها ،حضرت ختمی مرتبت #رسول_اکرم(ص)
⚜️السّلام علیکَ یا رَسولَ اللّه(ص)⚜️
💐برخیز و سلامی کن
🌺و لبخند بزن
💐که این صبــح نشانی
🌺زغم و غصـہ ندارد
💐لبخنـد خـدا
🌺درنفس صبح عیان است
💐بگـذار خـدا
🌺دست به قلبت بگذارد
سلام صبح زیباتون بخیر🌺
@lml0000
🍃مادرم همیشه پشتِ سرم دعا می خوند …
🍃می گفت ؛ الهی امروز بهترین آدم ها سرِ راهت باشند 🤲
🍃الهی دست به خاک بزنی برایت طلا شود …🤲
🍃او از تهِ دلش می گفت …
🍂و من جدی نمی گرفتم !!!😔
🍃می خندیدم و سَرسری رد می شدم ؛اما …
🍃وقتی از دعایِ خیر و دستانِ پر برکتش دور باشی ، تازه می فهمی ؛
🍃دنیا رویِ مدار دعایِ مادر است که می چرخه !👌
🍃💚دعایم کن مادر …🙏
🍃❤️دعایم کن عزیزترینم …
🍃که دنیا بهم سخت می گیره ؛
بدونِ عشقِ تو مادر❤️
@lml0000